پنجشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۹۲

3:37:25 PM 1392/12/21
زنان درویش
زنان درويش

مقاومت زنان درويش در برابر وحشيگری رژيم

روزهای 17 و 18اسفند، روزهای شورانگيزی در مقاومت زنان درويش در برابر وحشيگری گاردهای ضدشورش و سربازان بدنام اطلاعات آخوندی بود. وقتی روز 17اسفند طبق قرار قبلی دراويش برای تجمع به جلو دادستانی تهران روانهٴ منطقه بازار تهران شدند، صدها تن از زنان شجاع نيز در ميان آنان بودند. هنگامی که جمعيت با ممانعت نيروهای سرکوبگر مواجه شدند، زنان با فريادهای ”ياعلی ياعلی“ و ”لافتی الا علی، لاسيف الا ذوالفقار“ در برابر نيروهای سرکوبگر ايستادگی کردند. نيروهای سرکوبگر دهها تن از آنان را دستگير کردند. اما رژيم آخوندی در وحشت از بازتاب گسترده اجتماعی اين دستگيريها، مجبور شد شبانه همه آنان را آزاد کند. روز بعد مجدداً زنان درويش در برابر دادگستری رژيم در منطقه بازار تهران جمع شدند. خانم صديقه خليلی همسر حميدرضا مرادی از دراويشی که هم اکنون در حال اعتصاب غذا در زندان است طی مصاحبه ای که در سايت مجذوبان نور منتشر شده گفت: روز يکشنبه 18اسفند ساعت ۱۱صبح دوباره جلو دادگستری جمع شديم، همه جا پر از پليس و لباس شخصی بود. لباس شخصيها تا اطراف بازار تهران بودند. دور تا دور ما را با ماشينهای آتش نشانی، آمبولانس و ونهای پليس گرفتند تا از نگاه مردم عادی و کسانی که به بازار تهران می آمدند دور باشيم. ما ساکت فقط جلو دادگستری تجمع کرده بوديم. مأموران از ما فيلم و عکس می گرفتند. نيم ساعت بعد چند نفر از مردهای درويش فرياد زدند که آنها می خواهند دادستان تهران را ببينند و خواسته هايشان را مطرح کنند که يکباره مأموران پليس، لباس شخصيها و گارد ويژه به ما حمله کردند. آن روز مأموران پليس زن نيز بودند. خانمها را روی زمين می کشيدند، موهايشان را می کشيدند و روسری هايشان از سرشان می افتاد. با پوتين هايشان به ما لگد می زدند و فحاشی می کردند. به سر و گردن مردها باتون می زدند. دهانشان را می گرفتند و فشار می دادند. با دست گلويشان را فشار می دادند. من همه اين صحنه ها ر ا ديدم. مأموران با اشاره به ما به سمت مردم عادی داد می زدند که ما يک مشت کيف قاپ و دزد هستيم و می خواهيم از شلوغی بازار استفاده کنيم. آن قدر هرج و مرج شد که فکر کنم مردم عادی هم کتک خوردند و دستگير شدند».

خانم خليلی دستگيری خودش را اين طور توضيح می دهد:
«من جلو در ون نشسته بودم و داد می زدم که سوار ون نمی شوم تا دخترم را به من بدهند. يکی از مأموران با پوتينش به من لگد می زد و در ون را به روی پايم فشار می داد تا مجبور شوم سوار ون شوم. آن قدر همان طور نشسته کتک خوردم تا دخترم را آوردند و بعد با هم سوار ون شديم».
خانم صديقه خليلی گفت: «مأموران مثلاً مسلمان بودند و محرم و نامحرم برايشان مهم بود اما مأموران مرد هم زنان را کتک می زدند و به آنها فحاشی می کردند. دخترم را که می خواست جلو دستگيری عمويش را بگيرد با باتون به سر و دست و پايش کوبيدند و موهايش را کشيدند و روسريش از سرش افتاد. همه را زدند. مادر درويش زندانی رضا انتصاری را که زنی ۶۰ ساله است را روی زمين می کشيدند و کتک می زدند. ... اين جاست که معنی کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا را با تموم وجودم ميفهمم. ضرب و شتم زن و بچه های مردم به چه قيمتی؟ کجاست اسلام ناب محمدی؟ کجای اسلام گفته زن و بچهٴ بی دفاع رو بايد زد؟».

خانم خليلی با اظهار اين که مأموران آنها را پس از ضرب و شتم بازداشت و به ساختمان وزرا منتقل کردند، گفت: «اول ما را بردند ساختمان وزرا که نمی دانم به چه علت آنجا ما را قبول نکردند و بعد به زندان اوين برده شديم. آن روز هوا خيلی سرد بود، اما همه مردها را در حياط نگه داشتند و زنها را به نمازخانه زندان اوين بردند. در بين ما چند بچه هم بود. يک نوزاد سه ماهه و چند بچه ۲ تا ۳ ساله. ساعتها در نمازخانه بوديم بدون اين که به بچه ها آب و غذا داده شود و آنها گريه می کردند». اما همين ايستادگی در برابر دژخيمان زندان و بيرون زندان بود که سرانجام در وحشت از گسترش اعتراضات مجبور شدند دستگير شدگان را آزاد کنند. خانم خليلی در اين مورد گفت: «در دادسرای اوين مشخصات همه ما گرفته شد. برايمان پرونده درست شد و بعد ما ۳۰ زن را ساعت ۲صبح دوشنبه آزاد کردند.
دور جديد اعتراضات گسترده دراويش ايران از عدم رسيدگی پزشکی به 3تن از دراويش زندانی (مصطفی دانشجو، حميدرضا مرادی و افشين کرم پور) و انتقال دو درويش زندانی (رضا انتصاری و فرشيد يداللهی) از زندان اوين به زندان گوهردشت آغاز شد.
مقاومت زنان درويش در برابر نيروهای سرکوبگر رژيم در شرايط کنونی حائز اهميت بسياری است. از جمله:
تجمع شمار زيادی از زنان در يک حرکت اعتراضی عليه دستگاه اختناق و سرکوب رژيم.
ايستادگی در برابر نيروهای سرکوبگر و کوتاه نيامدن در برابر وحشيگريهای آنان.
پافشاری بر خواسته هايشان برای آزادی زندانيان سياسی.
مقاومت و مبارزه جويی زنان ميهنمان که موارد آن را طی روزها و هفته های اخير در اعتراضات و قيامهای مختلف از جمله قيام هموطنان بختياری، اعتراضات زنجيره يی خوزستان و هرمزگان و اراک و… شاهد بوديم، بيانگر پتانسيل عظيم مبارزاتی آنان است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر