طرح پنهانى ناکارآمد کردن وزارت اطلاعات در دوران احمدى نژاد
دبی-العربیه.نت فارسی
دکتر شاهين دادخواه، ديپلمات و عضو ارشد تيم مذاکره کننده هسته اى
ایران در دوران رياست حسن روحانى در این تیم و در دولت اصلاحات، طى مقاله
اى از زندان اوين، به بیان نظرات خود در باره تکوین وزارت اطلاعات در دوره 8
ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد پرداخته است. این نامه از سوی سایت "فعالان در تبعید" در اختیار العربیه قرار گرفته که عینا در زیر آورده می شود.
طرح پنهانى ناکارآمد کردن وزارت اطلاعات در دوران احمدى نژاد
با پايان دوره ٨ ساله رياست جمهورى آقاى احمدى نژاد و افشاى برخى از مسائل سياسى و امنيتى، اکنون معلوم شده است که تندروهاى داخل حاکميت در ٨ سال گذشته طرح پنهانى را براى تضعيف و ناکارآمدى وزارت اطلاعات به عنوان قوى ترين نهاد امنيتى در اختيار دولت به اجرا گذاشته اند.مخالفت با وزارتخانه شدن بزرگترين نهاد اطلاعاتى کشور و قرار دادن آن در اختيار دولت، ريشه هاى قديمى دارد.
در دهه شصت هم برخى معتقد بودند بايد به جاى وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعاتى درست کرد که زير نظر رئيس جمهور(نخست وزير) باشد. اما در دهه ۷٠ و با سازمان دهى تندروها در غالب هيئت هاى مختلف، کم کم مخالفت با وزارت اطلاعات و تلاش براى تضعيف آن آغاز شد.
حادثه ميکونوس بزرگترين ضربه به اعتبار خارجى وزارت اطلاعات بود که محدود کردن وزارت اطلاعات در خارج از کشور را به همراه داشت. دومين ضربه مهلک بر پيکر اطلاعات در قتل هاى زنجيره اى در سال ١٣۷٨ وارد شد که اعتبار و مشروعيت داخلى آن را زير سوال برد و زمينه ورود نهادهاى موازى اطلاعاتى در امور داخلى و دستگيرى ها و بازداشت ها را فراهم کرد.
طوريکه در ١٣٨٠، وقتى وزارت اطلاعات حاضر به دستگيرى نيروهاى ملى – مذهبى و اعضاى نهضت آزادى نشد، سپاه به صورت غير قانونى اين وظيفه را بر عهده گرفت.
با ورود به دوران احمدى نژاد، سومين ضربه مهلک بر پيکر وزارت اطلاعات وارد شد که محصول ناآگاهى شخص آقاى احمدى نژاد و سيستم هاى اطلاعاتى – امنيتى از يکسو و قدرتمند شدن نيروهاى افراطى از سوى ديگر بود.
اينبار روش پيچيده ترى براى ضربه زدن انتخاب شد. در دوره آقاى هاشمى و خاتمى، گروه هاى افراطى راديکال امکان نفوذ در رده هاى بالاى وزارت اطلاعات و تحميل وزير مورد نظر خود را نداشتند و لذا مى کوشيدند از طريق خرابکارى (ميکونوس و قتل هاى زنجيره اى)، وزير و رئيس جمهور را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. اما در دوره احمدى نژاد، اين امکان فراهم شد که تندروها نه تنها وزير بلکه معاونان وزير اطلاعات را نيز خود فراهم کنند.
به اين ترتيب افراد مستقل و باتجربه از بدنه وزارت اطلاعات کنار گذاشته شدند و افراد بى تجربه و فرمانبر وارد آن شدند.
شعشعانى، رضوى و تدين، سه تن از معاونان کم تجربه و بى تجربه اى بودند که سازمانهاى اطلاعاتى موازى تندرو، آنها را بر بدنه وزارت اطلاعات تحميل کردند. و تحولات پس از انتخابات ١٣٨٨ زمينه اجراى اين سناريو يعنى تضعيف وزارت اطلاعات از درون را فراهم کرد.
رضوى در حوادث ٨٨ در معاونت امنيت داخلى دست به دستگيريهاى گسترده و بى حساب زد، درحاليکه سپاه براى حفظ اعتبار خود از اين کار اجتناب کرد. به عبارتى کار کثيف و نامشروع و پرزحمت و پر دردسر به وزارت اطلاعات سپرده شد. رضوى براى اثبات مريدى خود به نهادهاى افراطى در دام اين تله افتاد.
هر سناريويى که افراطيون طرح مى کردند و اجراى آن را پرهزينه و بى اعتبار کننده مى دانستند به رضوى و تدين سپرده ميشد.
در سال ۹٠، رضوى از معاونت امنيت داخلى به معاونت ضد جاسوسى آمد تا اينبار دستگيرى هاى وزارت اطلاعات در سال ۹٠، آغاز شد. حتى شعشعانى را که اندک مقاومتى نشان داد، کنار گذاشتند.
رضوى همزمان در ٢ دام گرفتار شد. دام تندروهاى داخلى مخالف وزارت اطلاعات مقتدر از يکسو و دام سرويس هاى اطلاعاتى موساد و سيا از سوى ديگر.
اين دو گروه تندرو همزمان کوشيدند تا وزارت اطلاعات را تبديل به يک شهربانى جديد کنند.
بازداشتگاه ٢٠۹ پر شد از افرادى که به دليل تماس با صداى امريکا يا رسانه هاى ديگر، گرفتن چند هزار دلار از ماموران موساد يا سيا به خاطر مشکلات اقتصادى، شرکت در کنفرانسها و انجام معاملات براى دور زدن تحريم ها، دستگير شده بودند.
پيشتر و در پى حوادث ١٣٨٨، وزارت اطلاعات از نيروهاى حرفه اى طرفدار اصلاحات خالى شده بود و لذا کارشناسان حرفه اى براى بازجويى وجود نداشت. بسيج و سپاه تبديل شدند به تغذيه کننده کارشناسان امنيتى وزارت اطلاعات؛ کارشناسانى که به گواه برخى دستگيرشدگان "ايميل" را با "ريميل" اشتباه ميگرفتند و کمترين سواد اطلاعاتى نداشتند.
تدين مسئول پرونده سازى حقوقى براى اين افراد شد. تا جايى که صداى قوه قضاييه هم درآمد. رضوى در دامى گرفتار شده بود که محافل تندرو برايش تدارک ديده بودند.
وزارت اطلاعات بدترين و ضعيف ترين دوران خود را در ٨ سال گذشته طى کرد و تبديل شد به ابزار دست محافل تندروها و يک نهاد ضعيف شده.
و اينگونه شد که حتى کار حفاظت از دانشمندان هسته اى و تاسيسات هسته اى از اطلاعات گرفته شد و واگذار شد به نهادهاى موازى اطلاعاتى و اينها برنامه اى بود که قرار بود مثلث رضوى- تدين – مصلحى، آن را اجرا کنند.
پس جاى تعجب ندارد چرا محافل تندرو از افشاگرى ها در اين مورد نگران هستند.
قرار بود فاز نهايى اخته کردن وزارت اطلاعات از نظر کارشناسى و تبديل آن به يک شهربانى جديد، با آمدن سعيد جليلى تکميل شود که اين اتفاق نيفتاد.
دکتر شاهين دادخواه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر