دوشنبه، دی ۰۹، ۱۳۹۲

7:14:34 PM 1392/10/8
هفتاد درصد دریاچه ارومیه خشک شده است
هفتاد درصد درياچه اروميه خشک شده است

با چه قيمت از آب نان می گيرند:


بار ديگر طرح انتقال حوضه ای آب از خزر به درياچه اروميه و از خليج فارس به اصفهان و سمنان، بين باندهای بساز و در رو رژيم بالا گرفته است. و باز هم تحت عنوان «مديريت آب ضرورت توسعهٴ پايدار» خواب طرحهای کلان «نان دار» می بينند.

در نظام ولايت فقيه، هرگاه شنيديد در مورد توسعه و عمران و برنامه ريزی حرف می زنند برای اين که وقتتان هدر نرود، بهتر است اين نوع حرفها را نشنيده و نديده بگيريد. اين حرفها در نظامی که ساختارش بر استبداد بنا شده، چيزی جز ناندانی خواص و آقا زاده ها نبوده و نيست. والا خشت اول مقولات توسعه و عمران قبل از هر چيز «آزادی» است. و رابطه آزادی با نظام استبدادی ولايت فقيه، همان رابطه سنگ وشيشه است.

به مقولهٴ «آب» نگاه کنيم. واقعيت اين است که در طول سه دهه حاکميت آخوندها، بسياری درياچه ها و تالابها و رودها خشکيدند. درياچه اروميه، درياچه بختکان، درياچه هامون، تالاب جزموريان، تالاب گاوخونی، تالاب شادگان، رودخانه های زاينده رود و کارون بخشی از کارنامه سياه حاکميت آخوندها در امر آبخيزداری هستند. روی هر کدام از اين منابع آبی خشک شده که دست بگذاريد خشک شدنش نه ربطی به کاهش نزولات دارد نه ارتباطی به بحث «گرم شدن زمين». يک قلم به درياچه اروميه نگاه کنيد. چرا آب آن خشک شد؟ چون به گفته خودشان روی 14رودخانه ورودی اين درياچه بيش از 40سد ساختند. هنوز هم تعدادی سد نيمه کاره در دست دارند و تعداد ديگری هم در دست مطالعه! چرا سد ساختند؟ چون سد سازها پاسداران و آقا زاده ها هستند و سدسازی هم «نان آور» است. برای همين باز هم می خواهند بسازند.

تمامی 7ميليارد مترمکعب حقابه درياچه را به زمينهای از ما بهتران رساندند تا آنها هم از اين آب به «نان» برسند.

درياچه اروميه علاوه بر 7ميليارد مترمکعب حقابه از رودخانه ها، يک ميليارد مترمکعب ديگر از آبهای جاری و سطحی مثل چشمه ها و چاه ها حقابه دارد، که حفر حدود 73هزار چاه در اطراف درياچه اين آبها را هم برای «خودی» های نظام «نان» کرد. (از اين چاه ها می گويند 23هزار حلقه غيرمجازند).

برويم به اصفهان و چهار محال بختياری، روی زاينده رود يک قلم 14 سد بزرگ ساخته اند 6 تا سد هم دارند ميسازند، 11 سد بزرگ و يک سد کوچک هم در دست مطالعه دارند. با اين که رودخانه و تالاب گاوخونی را خشک کرده اند هنوز دست بردار سد سازی نيستند.

داستان سياست تنظيم سامانه های آب در اين مملکت داستان قنات زدن حاج ميرزا آغاسی صدراعظم ناصرالدينشاه است. که هر جا می رسيد راه و بی راه دستور حفر قنات می داد، يک بار به مقنی حيرانی که گفت حاج آقا از اين چاه برای شما آب در نمی آيد، پاسخ داد اگر برای من آب در نيايد برای تو که نان در می آورد! و اين مثل در تاريخ ماند تا اخلاف چپاولگر حاج ميرزاآغاسی آن را به مدار بالاتری برسانند.

الآن هم در دوران تحريم و بی پولی ظاهراً برخی «برادران قاچاقچی» از قرارگاه ضد خاتم الانبياء، به فکر کار نان و آب دار ديگری افتاده اند و به فکر انتقال آب خزر به درياچه اروميه و آب خليج فارس به کوير مرکزی و اصفهان و سمنان، افتاده اند.

به چه قيمتی از آب نان گرفته اند:


اين آب بازی بی حساب و کتاب، چهرهٴ سرزمينی ايران را عوض کرده، بسياری تالابها خشکيده، جنگلها از بين رفته، از رودخانه ها، تنها شورزارهای خشکی بر جا مانده، کوير و بيابان در همه جا گسترش يافته و همهٴ اينها، افت چند ده پله ای در حفاظت محيط زيست را نصيب ميهن آخوندزدهٴ ما کرده و آن را به رتبهٴ 140مين کشور جهان پايين انداخته است.

حاصل اين وضعيت برای مردم اين ميهن، افزايش ريزگردها، همراه با انواع سرطان و بيماريهای تنفسی و قلبی و مرگ بوده است و بس.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر