پنجشنبه، دی ۰۵، ۱۳۹۲

چگونه در سه شماره کشاورزی ایران را نابود کردند؟

عملکرد دولت در دهه اخیر در حوزه کشاورزی و دامداری ایران، به گونه ای بوده است که کسب و کار هزاران ساله ایرانیان در حال نابودی است.
به گزارش «آینده»، در طول چند هزار سال گذشته که سرزمین ایران بدون اتکا به درآمد نفتی به حیات ادامه می داده است و اتفاقا دوران باشکوه و پرافتخاری را نیز پشت سر نهاده، ایرانیان از طریق کشاورزی و دامداری تغذیه خود را تامین می کرده اند و خبری از واردات مواد غذایی برای سیر کردن شکم مردم ایران نبوده است.
پس از انقلاب نیز شعارهای فراوانی برای تقویت بخش کشاورزی و دامداری داده شد که در این میان با تمرکز وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشاروزی بر بخش دامپروری  و حمایت از بخش کشاورزی،  رشد خوبی را در دو دهه نخست انقلاب در این دو بخش شاهد بودیم.
از ابتدای دهه هشتاد و با ادغام جهاد سازندگی و وزارت جهاد کشاورزی، حمایت از صنعت دامپروری تا حدی رو به افول گذاشت و از ابتدای دولت احمدی نژاد وضعیت کشاورزی ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفت.
بدیهی است که در سراسر دنیا با توجه به اهمیت استراتژیک تامین خوراک کشور، این بخش مورد حمایت های ویژه یارانه ای و تعرفه ای دولت قرار می گیرد تا مواد غذایی وارداتی نتواند کمر تولید را در کشور بشکند. اما در طول یک دهه اخیر، روز به روز همان حمایت نیم بند از کشاورزی و دامپروری کشور کاهش یافته است؛ به نحوی که عملا تمامی خدمات و حمایتهای دولت از بخش کشاورزی و دامداری کمرنگ شده است.
از سه سال قبل و با آغاز هدفمندی یارانه ها، وضعیت کشاورزی و دامداری دچار سقوط و بحران مضاعفی شد؛ به گونه ای که هزینه های تولید به شدت افزایش یافت. اما برخلاف قانون، هیچ گونه حمایت و یارانه ای به این بخش داده نشد.
به طور نمونه، کودی که در ابتدای دولت قبل لیتری هزار تومان بوده است، اکنون قیمتی بالاتر از شصت هزار تومان پیدا کرده است و حتی کودهای شیمایی تولید داخل نیز در طول سه سال اخیر بیش از ده برابر افزایش قیمت یافته اند.
وزارت جهاد کشاورزی در دولت احمدی نژاد با تعدیل نیروهای خود، عملا خدماتی را که به بخش کشاروزی می داد، تعطیل کرد و اکنون در ادارات کشاورزی با برون سپاری خدمات، از کشاورز به ازای کوچکترین اقدامات اداری، وجه دریافت می کنند.
برخی بودجه های بخش کشاورزی و دامداری نیز در سال های اخیر به اسم طرحهای پرطمطراق، ولی بدون اثرگذاری حیف و میل شده و نتیجه این شده که کشور ایران که دارای آب و هوایی چهارفضل بوده و یکی از تولیدکنندگان میوه و محصولات کشاورزی و دامداری بوده است، اکنون به واردکننده در اکثر بخشها تبدیل شده و از گندم تا میوه و از شیر تا لبنیات، بخشی را از خارج از کشور وارد می کند و بسیاری از اهالی روستاها و کشاورزان و دامداران با مهاجرت به شهرها به شغلهای کاذب روی آورده اند.
به نظر می رسد دولت جدید به جای پرداختن به شعار و تبلیغات، باید در اسرع وقت برای خارج کردن بخش کشاورزی و دامداری کشور از بحران، تدبیر عاجلی بیندیشد، وگرنه در آینده خوراک ایرانیان نیز باید توسط چین یا سایر کشورهای خارجی تامین شود.


[تاريخ مطلب: پنجم دی ۱۳۹۲ برابر با بيست و ششم دسامبر ۲۰۱۳]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر