4:15:58 AM 1392/9/9
سرنوشت نظام را در کدام آيينه می توان ديد؟
امروز
امام جمعهٴ نمره موقت خامنه ای بخش عمده نمايش جمعه را صرف خواندن روضهٴ
هسته يی کرد. آه و ناله سرداد و گفت: «نظام جمهوری اسلامی از همان روز اول
امتحان خودش را داد که نمی خواهد خونريزی کند، نمی خواهد ناامنی کنه، بلکه
طرفدار امنيته». ببنيد حلقه طناب بحرانها و تحريمها با نظام ولايت چه کرده
که پس از بيش از سه دهه جنگ افروزی و تروريسم و افتخار کردن مداوم به آنها،
حالا نمايندهٴ خامنه ای مجبور شده اين طور مظلوم نمايی کند. آخوند امامی
کاشانی در اين نمايش، آه و ناله های خودش را با چند اعتراف به پايان برد.
اعتراف اول: «چند بار وزير خارجه آمريکا گفت و مخصوصاً هی تکرار کرد که با
اين تحريمها ايران تسليم شد ايران پای مذاکرات آمد». اعتراف به خفت و زانو
زدن نظام ولايت در پشت ميز ذلت. چرا می گوييم اعتراف؟ چون با سوز و گداز
اين موضوع را از وزير خارجه آمريکا نقل کرد بدون اين که بتواند آن را نقد
کند. نه تنها نتوانست حرف وزير خارجه آمريکا را رد کند، بلکه توضيحی که
داد، خود به اعتراف دوم تبديل شد. گفت: «عزت و اقتدار» نظام «بر اساس
معنويت بر اساس ماديت نيست». يعنی به خالی بودن دست رژيم از ابزارهای مادی
رويارويی که در عربده کشيهای قبلی مدعی در اختيار داشتن همهٴ انواع آن بود.
و اما اعتراف سوم اين بود که گفت: «البته اقتصاد مهمه، نقش داره بدون
ترديد، تحريمها» مشکل ايجاد می کند. و وقتی ديد اين اعتراف هم ممکن است توی
دل ريزشيها را بيشتر خالی کند، افزود: «ولی اين معنا نيست که شما بگيد ما
با تحريمها ايران را به چنين روزی انداختيم». اين اعتراف چهارم بود. تأکيد
مجدد بر وضعيت وخيمی که نظام ولايت در محاصره بحرانها دچار آن است.
دوگانه گويی و اظهارات نامتعادل نمايندهٴ ولی فقيه ارتجاع در جمعه بازار، نمودی از وضعيت درهم ريخته و پرتنش درون رژيم است. به ويژه در باند خامنه ای که اين دوگانگی در تمامی اظهارات و موضع گيريهايشان ظاهر است. طی دو روز گذشته مجلس ارتجاع صحنهٴ همين وضعيت بود. يکی از مهره های ولايت، آخوند رسايی فرياد زد: «که آن چه در ژنو امضا شد زهر بود چرا به ملت می گويد شهد شيرين بود؟ ، آخوند حسينيان، تيغ کش ديگر خامنه ای گفت: «ما تفاهم نامه ژنو را نه جام زهر می دانيم، نه دستاوردی شادی آفرين؛ ما از پيامدهای تفاهم نامه نگرانيم. يکی ديگر به نام جهانگيرزاده ضمن تأييد قرارداد می گويد بايد «توازن جدی ميان امتيازهای اخذ شده و تعهداتی که داده ميشه برقرار باشه». حداد عادل گردانندهٴ عوامل خامنه ای در مجلس ارتجاع هم، می گويد: «نگرانی مهم، حرکت از گام اول به گام نهايی است». همين وضعيت در رسانه های باند ولايت هم ديده می شود.
با دقت در موضعگيری مهره های باند خامنه ای و آنچه در رسانه هايشان آمده، می توان فهميد که اين پريشانی و دوگانه گويی، ريشه در يک تناقض بزرگ دارد. تناقض ميان وضعيت کنونی رژيم و نيات خامنه ای و نقشهٴ مسيرش برای آيندهٴ نظام. تناقض ميان قرار داشتن در لحظهٴ خفه شدن با طناب بحرانها و تحريمها، و نيات خامنه ای برای ادامه جادهٴ اتمی و تروريسم و نهايتاً رويارويی با جامعه جهانی. طرف اول تناقض تسليم و زانو زدن پشت ميز مذاکره و نوشيدن جرعهٴ زهر را ايجاب می کند، اما طرف دوم تناقض درست عکس اين را می طلبد. اين تناقض وقتی بيش از پيش تشديد می شود که جنگ در رأس نظام ميان خامنه ای و رفسنجانی بر سر نقشهٴ مسير نظام بالا می گيرد و عميق می شود. آن قدر عميق که می توان در آيينهٴ آن، کابوسی را که سردمداران نظام هر شب و هر روز درخواب و بيداری می بينند، به چشم ديد. کابوس سرنگونی.
دوگانه گويی و اظهارات نامتعادل نمايندهٴ ولی فقيه ارتجاع در جمعه بازار، نمودی از وضعيت درهم ريخته و پرتنش درون رژيم است. به ويژه در باند خامنه ای که اين دوگانگی در تمامی اظهارات و موضع گيريهايشان ظاهر است. طی دو روز گذشته مجلس ارتجاع صحنهٴ همين وضعيت بود. يکی از مهره های ولايت، آخوند رسايی فرياد زد: «که آن چه در ژنو امضا شد زهر بود چرا به ملت می گويد شهد شيرين بود؟ ، آخوند حسينيان، تيغ کش ديگر خامنه ای گفت: «ما تفاهم نامه ژنو را نه جام زهر می دانيم، نه دستاوردی شادی آفرين؛ ما از پيامدهای تفاهم نامه نگرانيم. يکی ديگر به نام جهانگيرزاده ضمن تأييد قرارداد می گويد بايد «توازن جدی ميان امتيازهای اخذ شده و تعهداتی که داده ميشه برقرار باشه». حداد عادل گردانندهٴ عوامل خامنه ای در مجلس ارتجاع هم، می گويد: «نگرانی مهم، حرکت از گام اول به گام نهايی است». همين وضعيت در رسانه های باند ولايت هم ديده می شود.
با دقت در موضعگيری مهره های باند خامنه ای و آنچه در رسانه هايشان آمده، می توان فهميد که اين پريشانی و دوگانه گويی، ريشه در يک تناقض بزرگ دارد. تناقض ميان وضعيت کنونی رژيم و نيات خامنه ای و نقشهٴ مسيرش برای آيندهٴ نظام. تناقض ميان قرار داشتن در لحظهٴ خفه شدن با طناب بحرانها و تحريمها، و نيات خامنه ای برای ادامه جادهٴ اتمی و تروريسم و نهايتاً رويارويی با جامعه جهانی. طرف اول تناقض تسليم و زانو زدن پشت ميز مذاکره و نوشيدن جرعهٴ زهر را ايجاب می کند، اما طرف دوم تناقض درست عکس اين را می طلبد. اين تناقض وقتی بيش از پيش تشديد می شود که جنگ در رأس نظام ميان خامنه ای و رفسنجانی بر سر نقشهٴ مسير نظام بالا می گيرد و عميق می شود. آن قدر عميق که می توان در آيينهٴ آن، کابوسی را که سردمداران نظام هر شب و هر روز درخواب و بيداری می بينند، به چشم ديد. کابوس سرنگونی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر