دست نوشته آموزگار و نويسنده زندانى ارژنگ داودى از زندان رجايى شهر كرج كه در اختيار راديو فرهنگ قرار گرفته :
فاجعه منا
اشک تمساح خامنه ای و شرکا
بخش ۱ از ۲
۱_ بچه که بودیم دوران
گرامافون بود و صفحه های ۳۳ دور که وقتی خش بر می داشتند در نقاط خش دار،
صدای خواننده به طرز مضحکی، یکریز تکرار می شد.
۲_ باز هم از همان دوران
یادم می آید، شاه که خود را کمر بسته امام رضا تبلیغ می کرد به چند دلیل از
جمله زیباسازی، درآمدزایی و... هنگام که می خواست بارگاه امام رضا را وسیع
تر کند با اعتراض ناملاهایی روبرو شد که می خواستند وضعیت وقت این
زیارتگاه به همان صورتی که بود، حفظ شود!؟
البته آن روز شاه طرح خود
را با کمی ضرب و زور پیش برد. ولی بعد از انقلاب ۵۷، طرح مشابه و به مراتب
همه جانبه تری به مرحله اجرا درآمد و هیچ صدایی از هیچ ملا یا ناملایی
برنخاست. درست مثل دو وهله جلو بردن یا عقب کشیدن ساعت در آغازه های بهار و
پاییز هر سال!؟
۳_ آن همه جان فشانی های
پدران نسل ما برای ملی شدن صنعت نفت که به رهبری مصدق فقید، به پیروزی
رسید، علیرغم کودتای ۲۸ مرداد به طرزی نیم بند اجرا می شد ولی پس از انقلاب
۵۷ دوباره ب سبک و روال اسبق بعنی دوران بی حساب و کتاب رضاشاهی!؟ در آمد.
راهزنان انقلاب، دوباره
صنعت ملی شده نفت را دولتی کرده و عایدات آن، این بار در دستان ناپاک تر
خانواده های دوقلوهای بهم نچسبیده رفسنجانی-خامنه ای قرار گرفت و هنوز که
هنوز است، عملا در تیول این دو تن از سرگردنه داران اصلی قبیله فقیه و
شرکای به مراتب فاسدتر شان قرار دارد.
ناجوانمردانه تر آنکه در
پهنه خارجی از کودتای سیا بر علیه یگانه رهبر ملی ایرانیان، سوء استفاده
ابزاری می کنند ولی در عرصه داخلی، این بزرگ ترین شخصیت معاصر کشور را چنان
مورد لعن و طعن قرار داده و می دهند که پس از پیروزی انقلاب ۵۷، دیری
نپایید که مزدوران رژیم جعلی برآمده از غصب انقلاب، تمام خیابان های مرکزی
در سراسر کشور که مردمان شهرها با شور و شعف فراوان به نام آن شخصیت بزرگ
ملی و راد مرد سترگ سیاسی اختصاص داده بودند را زورگویانه و انحصار طلبانه،
تغییر نام دادند.
بیگانه زادگان فاقد حس
همنوع دوستی و بیگانه پرستان مست از باده قدرت غصبی که امروز یک خط در میان
از واژه "ملی" سوء استفاده ابزاری می کنند، نه تنها به حمله به این نماد
سترگ ملی معاصر ایرانیان، اکتفا نکردند بلکه ملی گرایی را مذموم!؟ اعلام
نموده و ملی گرایان را به ناجوانمردانه ترین وجه ممکن، طرد، حبس، حذف و یا
مورد انواع آسیب های نابخردانه قرار دادند!؟
۴_ اینک نیز در باب فاجعه
منا که نه برای اولین بار اتفاق افتاده و نه بدون تردید، آخرین بار خواهد
بود، یک دسته از مغزهای علیل و خرافه پرست به سرکردگی علی خامنه ای که همه
چیز را به سبک سابق و بعضا به سیاق منقرض آن می پسندند، داد و هوار به راه
انداخته، گرد و خاک بیجا به هوا پرتاب کرده اند!؟
این مینی دایناسورهای
کهنه پرست، همواره به طرزی متعصبانه به این موضوع قائل بوده اند که حتی
لباس زیارت حجاج نیز بایستی به همان سبک و سیاق هزار سال پیش باشد. اما
اینک با ملاحظه تصاویر هر چند سانسور شده جانباختگان فاجعه منا به وضوح
دیده می شود که بسیاری از آنان، لباس موسوم به احرام از تن شان جدا شده و
مشاهده عورت شان که بدون تردید در اسلام امثال ملا عمر طالبانی، شیخ علی
خامنه ای و خلیفه ابوبکر بغدادی، از انواع تابوجات!؟ به حساب آمده و در
زمره محرمات کبیره!؟ به شمار می رود، کاملا نمایان شده و تماما مورد عکس
برداری و فیلم برداری های متعدد نیز قرار گرفته است.
چه بسا این فاجعه هنگامی
فجیع تر شده باشد که حجاج متوفا برای نگاه داشتن لباس مربوطه بر تن لخت و
عور خود، اصرار بیجا به خرج داده باشند. اگر در دوران پیامبر اسلام، چه در
هنگام زیارت و چه غیر آن!؟ هیچکس لباس زیر نمی پوشید، چه دلیلی دارد که
امروز هم نپوشند. در دنیای امروز به لحاظ سبک زندگی کاملا متفاوت با عصر
جاهلیت، پوشیدن لباس زیر به یک ضرورت تبدیل شده است. یادآور میشود که همه
زیارت کنندگان در هنگام مراجعه به سایر زیارتگاه ها و اماکن مقدس مذهبی از
طرز پوشش معمول خود استفاده می کنند؟
پایان بخش اول
ارژنگ داودی
زندان رجایی شهر
۴ آبان ماه ۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر