در
خبرها آمده بود که برخی ادارات دولتی تحت نام کمک به مردم یمن، بدون
اینکه کارمندان اطلاعی داشته باشند، مبلغی را از حقوق آنها کسر کردهاند،
همچنین خبرهایی هم بود که مدارس در هنگام ثبتنام دانشآموزان مبالغی را
تحت عنوان کمک به کودکان سوری و یمنی از آنها گرفتهاند.
این
اقدامات رژیم بهویژه اخاذی در مدارس با اعتراضاتی از سوی مردم مواجه شد.
طوری که یکی از کارگزاران رژیم به نام حمید رضا، معاون پرورشی وزیر آموزش و
پرورش آخوند روحانی گفت: «دانش آموزان ما نگویند مشکلات مردم یمن، سوریه،
عراق و… به ما مربوط نیست بلکه دانش آموزان باید با محرومین جهان احساس
همدردی کنند».
برای کسی پوشیده نیست که این چپاولها و اخاذیها که تحت عنوان کمک به مردم سوریه و یمن انجام میشود، در حالی است که بسیاری از دانشآموزان ایرانی بهویژه در مناطق محروم و دورافتاده بهدلیل نداشتن مدرسه و کلاس درس مجبور به ترک تحصیل میشوند. بسیاری از دانشآموزان روستاها و عشایر در مدارس کپری درس میخوانند و بسیاری هم بهدلیل نداشتن امکانات مالی برای هزینه تحصیل، از درس و مدرسه محرومند و برای درآمدی ناچیز مشغول به کارهایی سخت و طاقتفرسا هستند.
البته اخاذیهای رژیم تحت عناوین مختلف چیزی جدیدی نیست اما سوالی که پیش میآید این است که چرا این کارگزار رژیم در این برهه زمانی به این موضوع پرداخته و آن را مطرح کرده است؟
پاسخ را باید در اعتراضات فزاینده مردم و بهویژه جوانان و فرهنگیان به این اقدامات چپاول گرانه جستجو کرد. بهخاطر همین هم هست که کارگزاران رژیم در نهایت دجالیت، به چپاولهای رژیم رنگ و لعاب نوع دوستی میزنند تا بلکه بهخیال خود بتوانند زیر چنین پوششی، سرکوب فزایندهیی را که مکمل همین چپاول است پیش ببرند.
حالا سوالی که پیش روی ماست این است که آیا رژیم میتواند با این اقدامات دجالگرانه خط سرکوب و صدور تروریسم خودش را پیش ببرد یا اینکه به سد قیامهای اجتماعی برخورد خواهدکرد؟ صحنه اجتماعی ایران پاسخ این مسأله است. آنچه در صحنه جامعه بهچشم دیده میشود، گویای این است که تا به امروز حرکتهای اعتراضی بهویژه پس از جام زهر اتمی هم بهلحاظ کمی و هم بهلحاظ کیفی رشد داشته و هر روز هم بر ابعاد آنها افزوده میشود.
برای کسی پوشیده نیست که این چپاولها و اخاذیها که تحت عنوان کمک به مردم سوریه و یمن انجام میشود، در حالی است که بسیاری از دانشآموزان ایرانی بهویژه در مناطق محروم و دورافتاده بهدلیل نداشتن مدرسه و کلاس درس مجبور به ترک تحصیل میشوند. بسیاری از دانشآموزان روستاها و عشایر در مدارس کپری درس میخوانند و بسیاری هم بهدلیل نداشتن امکانات مالی برای هزینه تحصیل، از درس و مدرسه محرومند و برای درآمدی ناچیز مشغول به کارهایی سخت و طاقتفرسا هستند.
البته اخاذیهای رژیم تحت عناوین مختلف چیزی جدیدی نیست اما سوالی که پیش میآید این است که چرا این کارگزار رژیم در این برهه زمانی به این موضوع پرداخته و آن را مطرح کرده است؟
پاسخ را باید در اعتراضات فزاینده مردم و بهویژه جوانان و فرهنگیان به این اقدامات چپاول گرانه جستجو کرد. بهخاطر همین هم هست که کارگزاران رژیم در نهایت دجالیت، به چپاولهای رژیم رنگ و لعاب نوع دوستی میزنند تا بلکه بهخیال خود بتوانند زیر چنین پوششی، سرکوب فزایندهیی را که مکمل همین چپاول است پیش ببرند.
حالا سوالی که پیش روی ماست این است که آیا رژیم میتواند با این اقدامات دجالگرانه خط سرکوب و صدور تروریسم خودش را پیش ببرد یا اینکه به سد قیامهای اجتماعی برخورد خواهدکرد؟ صحنه اجتماعی ایران پاسخ این مسأله است. آنچه در صحنه جامعه بهچشم دیده میشود، گویای این است که تا به امروز حرکتهای اعتراضی بهویژه پس از جام زهر اتمی هم بهلحاظ کمی و هم بهلحاظ کیفی رشد داشته و هر روز هم بر ابعاد آنها افزوده میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر