شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۹۵

#ایران#iran# عکس + گزارشی از یک کمپ ترک‌ اعتیاد زنان ...لعنت بررژیم ضدبشری آخوندی

http://faradeed.ir/files/fa/news/1395/4/8/66591_512.jpg


2.7.2016

 خلاصه ای گزارشی از روزنامه حکومتی شهروند:

 چادر کهنه گُلدارش را عقب و جلو می‌کند و موهای خرمایی رنگش را می‌برد زیر چادر. «خانم حجابتو رعایت کن»؛ صدای مددیار از انتهای سالن می‌آید. دست‌ها به‌سمت روسری و چادرها می‌رود، هر کس به سمتی می‌رود، روی کاناپه‌های قهوه‌ای و کرم‌رنگ جا‌به‌جا می‌شوند، می‌روند، می‌آیند. «سکینه چرا نمی‌شینی؟ جا هست.»؛ همان مددیار تذکر می‌کرد.

 همهمه‌ای است در سالن. آنها منتظر میهمان‌اند. قرار است تا کمتر از نیم ساعت دیگر، یکی از مسئولین، پایش را به این سوله بگذارد، سوله‌ای که کمتر، مردی دیده.  علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میهمان‌شان است.



 بازدیدی که به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر انجام شد. آنها، زنان درحال ترک اعتیاد، در همین سالن که سوله‌ای قدیمی با دیوارهای گچی سفید است، زندگی می‌کنند، سوله‌ای که سقفش بلند و آهنی است و با سه چراغ روشن شده. چهره‌ها خسته است.

 چند نفری با آرایش، رنگی به صورتشان داده‌اند، اما بقیه روی مبل ولو شده‌اند تا میهمان‌شان از راه برسد. از اتاق عقبی صداهای بلندتری می‌آید. 

زنی در حال عق زدن است، آنجا اتاق «سبز» است، به قول خودشان «فیزیک»؛ جایی برای سم‌زدایی.

اتاقی برای تازه‌واردها تا سم هرویین، تریاک، کراک و شیشه از بدنشان بیرون رود: «اینجا بیشتر زنان، شیشه‌ای هستند.» این را همان مددیار که مدیر اجرایی مرکز هم هست، می‌گوید. کسی که از نخستین‌باری که زبانش مزه مواد را چشیده، بیشتر از ٢٠‌سال می‌گذرد: «البته الان دیگر همه چندمصرفی شده‌اند، ما می‌گوییم چند عملی.

 هم شیشه می‌کشند، هم دوا هم کراک.» پرستو صادقی، ١٧‌سال تریاک، هرویین، کراک، شیشه و قرص کشیده و خورده، حالا چند سالی است که ترک کرده و دوره آموزشی مددیاری اعتیاد را گذرانده تا اینجا، در مرکز نیمه‌اقامتی بهبودگستران همگام کار کند. تجربه مصرف مواد مخدر شرط استخدام مددیاران است: «ویژگی این مرکز به مراجعه داوطلبانه معتادان است. آنها با پای خودشان اینجا می‌آیند تا ترک کنند. همه‌شان هم خانواده دارند.»



۴۶ زن ١٨ تا ٣٨ ساله در این مرکز زندگی می‌کنند. هر چند چهره‌ها مسن‌تر است، اما همه آنها هر چه داشتند و نداشتند را خارج از درهای فلزی این مرکز گذاشته‌اند تا برای همیشه رها شوند. سالن مرکز ظرفیتش ۴٠، ۴٢ نفره است، اما ۴۶ نفر را در خود جای داده است. آنها شب‌ها وقتی تشک‌ها را می‌چینند، جایشان تنگ است.


اتاق‌های بالا برای مورفینی‌هاست، پایین برای شیشه‌ای‌ها. اتاق‌های سم‌زدایی و مشاوره و خوابگاه هم از سالن اصلی جدا شده‌اند، اما سقف‌شان مشترک است. همه آن ۴۶ نفر شب، موقع خواب، آخرین تصویری که می‌بینند همان سقف آهنی بلند است: «دوره درمان در این مرکز سه ماهه است. هر کس بخواهد می‌تواند بیشتر بماند اما باید هزینه اقامت را بدهد. سقفش ۴٨٠‌هزار تومان است.

 اما آنهایی که ندارند یا پول کمتری می‌دهند یا برگ یاری از بهزیستی می‌آورند.
 هزینه‌اش را هم خانم محب‌علی، رئیس مرکز که ١٢‌سال در زمینه ترک اعتیاد فعالیت داشته، می‌دهد.» می‌گویند‌ درصد پاکی این مرکز، ٧۵‌درصد است. مرکز تنها برای ترک اعتیاد نیست. کلاس‌های آموزش مهارت‌های زندگی، ماتریکس، پیشگیری از لغزش و … جزو برنامه‌هایشان است.




در سه‌سالی که از فعالیت اینجا می‌گذرد، خیلی‌ها آمدند و رفتند، کسانی که درس‌خوانده بودند، مثل «صبا» که دانشجوی ترم آخر حقوق است و از دوره هنرستان شیشه مصرف می‌کرده یا مثل «عاطفه» که درس‌خوانده مالزی است. کسانی هم هستند که به اجبار خانواده آمده‌اند، مثل «عاطفه» ٢۶ساله که دوماه پیش، پدر و برادر و همسرش به زور او را از خودرو بیرون آوردند تا مصرف شیشه‌اش را تمام کند؛ یا کسانی که بر ترک‌شان ماندند، مثل سودابه که یک‌سال است در این مرکز مانده، ترک کرده و خیال رفتن هم ندارد و کسانی که نماندند، مثل «لیلا»: «بار دومم است که اینجا می‌آیم، ١۵ روز پیش آمدم اینجا، آن‌قدر در زدم تا برایم باز کردند، دیگر خسته شده بودم، واقعا جایی نداشتم بمانم.» گوشه چادر گُلدارش را باز کرده، موهای خرمایی رنگش پیدا می‌شود: «یک‌سال پیش آمدم اینجا تا به‌عنوان خدمتکار کار کنم و اعتیادم را هم ترک کنم، اما نماندم، حالا دوباره برگشتم.»


یک دختر و پسر دارد، الان دو هفته‌ای می‌شود آنها را ندیده: «اینجا هر چه باشد از کارتن‌خوابی بهتر است.» این را می‌گوید و لبخند می‌زند، دندان‌های نصفه‌نیمه‌اش معلوم می‌شود. دست‌هایش را نشان می‌دهد؛ از آرنج به پایین جای بریدگی با چاقو یا تیغ است:  «این را می‌بینی مال سال‌های کارتن‌خوابیم است، ١٠‌سال در پارک کنار خانه‌مان زندگی می‌کردم، وقتی مردی به من نزدیک می‌شد با تیغ خودم را می‌زدم تا خون بیاید و طرف فراری شود.» از همان جای بریدگی روی صورتش هم هست: «همسرم اعتیاد داشت، شیشه و دوا می‌کشید، خرید و فروش هم می‌کرد، مرا هم گرفتار کرد.»


خانواده او را نمی‌خواهند، تنها سرپناهش اینجاست. درست مثل «سودابه» که حالا ۵، ۶ سالی می‌شود دختر کلاس پنجمی‌اش را ندیده، از دزفول آمده:  «یک‌سال است اینجام، تا حالا چند بار کمپ رفتم اما هیچ‌کدام مثل این‌جا نبود.» می‌خواهد این‌جا بماند، نقطه مقابل «عاطفه» است.


زن ٢۶ ساله‌ای که برای رفتن لحظه شماری می‌کند:  «این‌جا را دوست ندارم، به اجبار همسر و پدرم آمدم، به من گفتند می‌رویم دکتر، اما سر از این‌جا در آوردیم، آن شب، سالگرد ازدواجم بود، چند نفری رویم ریختند و به زور مرا داخل این مرکز کردند، اولش ناراحت بودم، اما حالا نیستم، ولی می‌خواهم زودتر بروم.» «عاطفه»، ١۴ سالش که بود، از سوی شوهر خاله اش، مورد تجاوز قرار گرفت، از همان روز هم از خانه فراری شد و شیشه را امتحان کرد: «اولین بار در بازداشتگاه شیشه مصرف کردم، بعدش هم تفننی شد، این اواخر تقریبا مصرف مداوم داشتم.» سومین باری است که برای ترک اعتیاد می‌آید:  « این‌جا با جاهای دیگر فرق دارد، بهتر است. همسرم تهدیدم کرده اگر این بار ترک نکنم، از من جدا می‌شود، من هم می‌خواهم واقعا ترک کنم.»



انتظارشان به سر می‌رسد، حوالی ظهر است که وزیر رفاه با تعدادی از همراهانش وارد می‌شود، زنان دورش حلقه می‌زنند، ربیعی روی یکی از کاناپه‌ها می‌نشیند و حرف‌های‌شان را می‌شنود. آنها از دردهای‌شان، از رنج اعتیادشان می‌گویند و او هم نکاتی یادداشت می‌کند.  او سری هم به خوابگاه می زند، بالای سر زنانی که در مرحله سم زدایی هستند، می رود، به درد دلشان گوش می دهد.

اعتیاد زنانه شده

بازدیدش از مرکز ترک اعتیاد بهبود گستران همگام که تمام می‌شود، به جمع خبرنگاران می‌آید و بر زنانه شدن اعتیاد تأکید می‌کند: «شیوع اعتیاد در میان زنان از چهار‌درصد به ١٠‌درصد رسیده، همه اینها درحالی است که زنان در بحث اعتیاد شکننده‌تر از مردان هستند و آسیب‌پذیری بیشتری نسبت به آن دارند، زنان به‌دلیل خصوصیات فیزیکی و مسائل اجتماعی که وجود دارد، حتی پس از ترک اعتیاد، به سرعت به سمت آن بر می‌گردند.» 

 براساس اعلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، درحال حاضر دو‌هزار و ۶٩١ مرکز و تیم درمانی برای کاهش آسیب اعتیاد در بهزیستی، فعالیت می‌کنند که ۶٠٢‌هزار و ١٢٧ نفر را تحت پوشش قرار داده‌اند، یعنی تمام این افراد به صورت داوطلبانه یا نیمه اجباری و بدون فشار انتظامی و قضائی به این مراکز مراجعه کرده‌اند، البته اینها تعداد کل معتادان نیستند، کسانی هم هستند که اصلا مراجعه نکرده‌اند یا تمایلی هم به این کار ندارند. 






در کمپ ترک‌اعتیاد زنان وردآورد چه خبر است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر