7:28:03 AM 1393/7/6
آخوند روحانی
|
آخوند حسن روحانی
در سخنرانی خود در مجمع عمومی مللمتحد (روز 3مهر) اعلام آمادگی کرد که
رژیم میتواند در زمینه مسایل منطقهیی و مبارزه با داعش همکاری کند، اما
برای این همکاری شرط قائل شد و گفت: ”کشورهای منطقه که درد را بهتر
میشناسند، بهتر هم میتوانند با همفکری و ائتلاف مسئولیت مبارزه را
پذیرفته و رهبری آن را بردوش گیرند و اگر دیگر کشورها میخواهند علیه
تروریزم گامی بردارند باید به حمایت آنان برخیزند. علیه افراطی گری، تهدید و
تجاوز، حمایت میکنیم و آمادهایم نقش دائمی سازنده و مؤثر خود را ایفا
کنیم“
پس معنی «اعلام آمادگی» روشن شد! «کشورهای منطقه»، یعنی خود رژیم، اسد و حزبالله! باید «رهبری را بر دوش گیرند». «دیگر کشورها» یعنی آمریکا و مابقی هم باید بیایند زیر بیرق این «رهبری» و از آن «حمایت» کنند! به این میگویند روی آخوندی با طعم اعتدال که سنگ پای قزوین را هم از رو برده است!
اما جان کری این «همکاری» با رژیم را قبلاً رد کرده و با شرکت رژیم در کفنرانس پاریس مخالفت نموده است.
پس از موضعگیری کری، خامنهای هنگام ترک بیمارستان گفت وزیر خارجه آمریکا از وزیرخارجه رژیم، سفیر آمریکا در عراق از سفیر رژیم و وندی شرمن از عباس عراقچی در زمینه مبارزه علیه داعش درخواست همکاری کردهاند، اما خامنهای این همکاری را رد کرده است.
اکنون این سؤال پیش میآید که آیا حرفهای خامنهای غیرواقعی بوده است و آمریکا درخواست همکاری نکرده است؟
پاسخ به این سؤال منفی است اما خامنهای همه واقعیت را نمیگوید، همان زمان هم که داعش موصل را تصرف کرد مقامات آمریکایی تأیید کردند که با مقامات رژیم در ارتباط هستند.
اما شرط آمریکا برای همکاری رژیم این بود که رژیم دست از دخالت در عراق، حمایت از تروریسم، بنیادگرایی و حمایت از رژیم اسد بردارد.
خامنهای با این شروط مخالفت کرد، و آمریکا هم متقابلاً با حضور رژیم در کنفرانس جده و پاریس مخالفت کرد. روزنامه واشینگتن پست 22شهریور 93 در مورد دلایل مخالفت کری با شرکت رژیم در کنفرانس پاریس مینویسد: ”کری به حمایت نظامی ایران از بشار اسد و حمایت از گروههای تروریستی در سایر جاها اشاره کرده است. یک مقام ارشد وزارتخارجه که با کری همسفر بود به خبرنگاران گفت نفوذ ایران در عراق و سوریه برای کشورهای سنی، آزار دهنده است“
به این ترتیب، علت رد درخواست آمریکاییها از طرف خامنهای و اکثر مهرههای رژیم (خامنهای میگوید بعضی ازمسئولان با پیشنهاد آمریکاییها موافق بودند) قابل فهم است. در یک کلام آمریکاییها از رژیم میخواستند که دست از ”عمق استراتریک“ ، صدور ارتجاع و تروریسم بردارد که روشن است پذیرش این شرط برای رژیم خصوصاً خامنهای، بهکلی غیرممکن است.
اعلام آمادگی برای ایفای ”نقش مهم“ در مبارزه با ”تروربسم“ ، ”افراطراگرایی“ و... توسط آخوند روحانی نیز، در همنوایی با خامنهای است.
اکنون حرفهای خامنهای در واکنش به بمباران اهدافی در خاک سوریه توسط هواپیماهای آمریکایی نیز، روشنتر فهم میشود که: ”آمریکا اگر بخواهد همچنانکه در پاکستان... هر جا دلش میخواهد بمباران میکنه در عراق و سوریه همچنین کاری انجام بدهد بدانند که اگر چنانچه چنین اقدامی بکنن همان مشکلاتی بر سر راهشون بهوجود خواهد آمد که تو این ده سال گذشته در قضیه عراق براشون بهوجود آمد“ (تلویزیون رژیم ـ 24شهریور)
مفهوم حرف خامنهای و روحانی این است که هردو از به خطر افتادن ”عمق استراتژیک“ نظام هراسان هستند و زمانی که نتواند رژیم در عراق، سوریه، لبنان و... خط ببندد، ناگزیر میشود خط را با مردم ایران در تهران ببندد و شکست و نابودی محتوم را بپذیرد.
بنابراین نتیجه هردو شق همکاری و یا عدم همکاری رژیم با ائتلاف برای رژیم یک نتیجه دارد. زیرا هماکنون که آمریکا و ائتلاف در عراق و سوریه وارد عمل شدهاند به قطع و یقین حاضر نیستند در عراق و سوریه وارد عمل بشوند و مانند دخالتهای قبلی در افغانستان و عراق، سود آن به جیب نظام ولایت برود.
پس معنی «اعلام آمادگی» روشن شد! «کشورهای منطقه»، یعنی خود رژیم، اسد و حزبالله! باید «رهبری را بر دوش گیرند». «دیگر کشورها» یعنی آمریکا و مابقی هم باید بیایند زیر بیرق این «رهبری» و از آن «حمایت» کنند! به این میگویند روی آخوندی با طعم اعتدال که سنگ پای قزوین را هم از رو برده است!
اما جان کری این «همکاری» با رژیم را قبلاً رد کرده و با شرکت رژیم در کفنرانس پاریس مخالفت نموده است.
پس از موضعگیری کری، خامنهای هنگام ترک بیمارستان گفت وزیر خارجه آمریکا از وزیرخارجه رژیم، سفیر آمریکا در عراق از سفیر رژیم و وندی شرمن از عباس عراقچی در زمینه مبارزه علیه داعش درخواست همکاری کردهاند، اما خامنهای این همکاری را رد کرده است.
اکنون این سؤال پیش میآید که آیا حرفهای خامنهای غیرواقعی بوده است و آمریکا درخواست همکاری نکرده است؟
پاسخ به این سؤال منفی است اما خامنهای همه واقعیت را نمیگوید، همان زمان هم که داعش موصل را تصرف کرد مقامات آمریکایی تأیید کردند که با مقامات رژیم در ارتباط هستند.
اما شرط آمریکا برای همکاری رژیم این بود که رژیم دست از دخالت در عراق، حمایت از تروریسم، بنیادگرایی و حمایت از رژیم اسد بردارد.
خامنهای با این شروط مخالفت کرد، و آمریکا هم متقابلاً با حضور رژیم در کنفرانس جده و پاریس مخالفت کرد. روزنامه واشینگتن پست 22شهریور 93 در مورد دلایل مخالفت کری با شرکت رژیم در کنفرانس پاریس مینویسد: ”کری به حمایت نظامی ایران از بشار اسد و حمایت از گروههای تروریستی در سایر جاها اشاره کرده است. یک مقام ارشد وزارتخارجه که با کری همسفر بود به خبرنگاران گفت نفوذ ایران در عراق و سوریه برای کشورهای سنی، آزار دهنده است“
به این ترتیب، علت رد درخواست آمریکاییها از طرف خامنهای و اکثر مهرههای رژیم (خامنهای میگوید بعضی ازمسئولان با پیشنهاد آمریکاییها موافق بودند) قابل فهم است. در یک کلام آمریکاییها از رژیم میخواستند که دست از ”عمق استراتریک“ ، صدور ارتجاع و تروریسم بردارد که روشن است پذیرش این شرط برای رژیم خصوصاً خامنهای، بهکلی غیرممکن است.
اعلام آمادگی برای ایفای ”نقش مهم“ در مبارزه با ”تروربسم“ ، ”افراطراگرایی“ و... توسط آخوند روحانی نیز، در همنوایی با خامنهای است.
اکنون حرفهای خامنهای در واکنش به بمباران اهدافی در خاک سوریه توسط هواپیماهای آمریکایی نیز، روشنتر فهم میشود که: ”آمریکا اگر بخواهد همچنانکه در پاکستان... هر جا دلش میخواهد بمباران میکنه در عراق و سوریه همچنین کاری انجام بدهد بدانند که اگر چنانچه چنین اقدامی بکنن همان مشکلاتی بر سر راهشون بهوجود خواهد آمد که تو این ده سال گذشته در قضیه عراق براشون بهوجود آمد“ (تلویزیون رژیم ـ 24شهریور)
مفهوم حرف خامنهای و روحانی این است که هردو از به خطر افتادن ”عمق استراتژیک“ نظام هراسان هستند و زمانی که نتواند رژیم در عراق، سوریه، لبنان و... خط ببندد، ناگزیر میشود خط را با مردم ایران در تهران ببندد و شکست و نابودی محتوم را بپذیرد.
بنابراین نتیجه هردو شق همکاری و یا عدم همکاری رژیم با ائتلاف برای رژیم یک نتیجه دارد. زیرا هماکنون که آمریکا و ائتلاف در عراق و سوریه وارد عمل شدهاند به قطع و یقین حاضر نیستند در عراق و سوریه وارد عمل بشوند و مانند دخالتهای قبلی در افغانستان و عراق، سود آن به جیب نظام ولایت برود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر