5:29:05 AM 1392/12/6
اطلاعيه شورای ملی مقاومت
|
تلاش برای از بين بردن آثار جنايت عليه بشريت در اشرف با تدفين مخفيانه شهيدان و اعمال نفوذ در قضاييه
روز
گذشته (3اسفند 1392) مأموران کميته سرکوب اشرف نامه يی را با امضای «نوفل
فاضل جواد افسر مرکز» پليس کمپ اشرف خطاب به «ساکنان کمپ حريه» بر روی
ديوار مرکز نيروهای عراقی نصب کردند که در آن نوشته است «به منظور اجرای
حکم آقای قاضی تحقيق بعقوبه در 20فوريه 2014 به اطلاع می رسانيم» اجساد
ساکنان معسکر حريه «طبق نامه پزشک قانونی در تاريخ 11سپتامبر2013 در استان
نجف دفن شدند»....
اگر ذره يی حکومت قانون در عراق وجود داشت، اين نامه يک فضاحت قضايی و سياسی بود، چرا که به خوبی نشان می دهد مالکی با به کار گرفتن همه اهرمهای اداری و سياسی و امنيتی و با اعمال نفوذ در دستگاه قضايی، درصدد از بين بردن آثار جنايت بزرگ عليه بشريت در 10شهريور 1392 در اشرف و خلاص شدن از عواقب سياسی و بين المللی آن و در بردن جانيان از محاکمه و مجازات است:
اين نامه از تصميم قاضی تحقيق بعقوبه در اول اسفند صحبت می کند، اما هيچ جزيياتی از اين تصميم را ارائه نمی کند. چيزی که اين احتمال را تقويت می کند که در اساس چنين تصميمی مانند بسياری ديگر از احکام مورد استناد دستگاههای سرکوب در عراق، موهوم و ساختگی است يا اين که عوامل مالکی با اعمال فشار به دستگاه قضاييه و به قاضی اين تصميم را از قاضی گرفته اند. اما جزييات تصميم تناقضات بيشتری از لاپوشانيهای دولت عراق را برملا می کند و به همين خاطر از ذکر اين جزييات خودداری می کنند.
اين نامه به زمان دفن شهيدان اشاره نمی کند. اگر تصميم قاضی اطلاع رسانی به ساکنان ليبرتی است، چرا زمان دفن که اولين اطلاعی است که بستگان و خانواده های ساکنان بايد از آن مطلع باشند ذکر نمی شود. اين نامه آن اندازه شتابزده و غيرحرفه يی تنظيم شده است که به جای معسکر اشرف می نويسد «اجساد ساکنان معسکر حريه».
نامه محل دفن را نيز مشخص نمی کند و صرفاً به اين اکتفا می کند که شهيدان در استان نجف دفن شده اند که با انبوهی شهر و شهرک و روستا، صدها گورستان دارد. وانگهی معلوم نيست چرا افرادی که در استان ديالی کشته شده اند و طبق اسناد منتشر شده از سوی مقاومت ايران در پزشکی قانونی بغداد کالبد شکافی شده اند بايد در استان نجف دفن شوند.
نامه 11سپتامبر (20شهريور) پزشکی قانونی چيست و خطاب به چه کسی است که با استناد به آن اجساد شهيدان دفن شده است؟ آيا جواز دفن صادر کرده است؟ آيا نتايج کالبد شکافی را ارائه کرده است؟ چرا هيچ اشاره يی به محتوای اين نامه نمی شود؟ از اين گذشته جنايت 175روز پيش به وقوع پيوسته و پزشکی قانونی در روز 11سپتامبر درباره دفن اين شهيدان نامه داده است، حال چرا 165روز بعد اين نامه به اطلاع ساکنان ليبرتی می رسد و دستگاه قضاييه که در اين فاصله بارها و بارها مورد مراجعه ساکنان و وکلای آنها قرار گرفته است، در اين فاصله هيچ اقدامی نکرده و هيچ پاسخی نداده است؟
خانواده های شهيدان و نمايندگان رسمی و قانونی آنها در 150نامه و 69 گزارش روزانه ليبرتی و صدها مراجعه و تماس و ملاقات با مقامهای عراقی و آمريکايی و ملل متحد در ليبرتی، واشينگتن، ژنو، نيويورک، بروکسل و... خواستار تحويل پيکر شهيدان به خانواده ها و دوستانشان در ليبرتی به منظور دفن آنها شده بودند.
خانواده شهيدان نيز در اکتبر گذشته در شکايتهايی که در قضاييه عراق ثبت کردند، خواستار تحويل گرفتن پيکر شهيدان و پيگرد مسئولان قتل عام شدند. 43تن از ساکنان ليبرتی پدر، مادر، خواهر، برادر و اقوام نزديک شهيدان 10شهريور اشرف هستند و دولت و قضاييه عراق، هم چنان که مقامات ملل متحد و مقامهای آمريکايی از آن مطلعند.
جورجی باستين در روز 11شهريور از اجساد 52شهيد بازديد کرد و در پايان اين ديدار ليست اسامی شهيدان را دريافت کرد و در مقدمه اين ليست که آقای باستين هم آن را امضا کرد تصريح شده است که ليست ضميمه، مربوط به 52نفری است که در اول سپتامبر 2013 در اشرف کشته شدند، آنها از فاصله نزديک مورد شليک قرار گرفته و دستهای اکثر آنها را بسته و آنگاه در سر يا صورت آنها شليک کرده بودند.
در شامگاه 11شهريور به درخواست جورجی باستين، جانشين نماينده ويژه دبيرکل پيکرهای 52 شهيد به فرانچسکو موتا، رئيس دفتر حقوق بشر يونامی تحويل داده شد. در سند تحويل گيری پيکرهای شهيدان که از سوی آقای موتا امضا شده آمده است: «بر اساس توافق بين نمايندگان ساکنان اشرف با يونامی، 52جسد شهيد که در قتل عام روز اول سپتامبر با شليک گلوله به قتل رسيدند در حضور آقای فرانچسکو موتا، رئيس دفتر حقوق بشر يونامی در تاريخ 2سپتامبر 2013 تحويل داده شد تا زمانی که يک ناظر بی طرف بين المللی برای کالبد شکافی حاضر شود، در سردخانه بعقوبه نگهداری شوند».
مقاومت ايران در 5دی اعلام کرد مالکی در وحشت از عواقب جنايت عليه بشريت، از اعلام نتايج پزشکی قانونی و تحويل اجساد شهيدان به خانواده هايشان برای تدفين جلوگيری می کند. طبق اين اسناد، «همه پيکرها در روزهای 17 و 18شهريور توسط پزشک مسئول در پزشکی قانونی بغداد کالبد شکافی شده و در بخشی از گزارشهای کالبد شکافی که امکان دسترسی به آنها بوده است، جزييات جراحتها و نحوه شهادت هر فرد که عموماً با شليک گلوله صورت گرفته مکتوب و در اکثر آنها ”علت فوت“ ، ”اصابت گلوله“ به سر قيد شده است. در گزارشهای پزشکی قانونی در موارد متعددی تصريح شده است ”دو دست از پشت با دست بند فلزی بسته شده بود“.
مقاومت ايران با تأکيد بر اين که اين صحنه سازيها راه را بر جنايتهای بزرگتر هموار می کند و با توجه به اين که سازمان ملل و دولت آمريکا بارها و به صورت مکتوب در قبال امنيت و سلامت ساکنان اشرف و ليبرتی متعهد شده اند و با تأکيد بر اين واقعيت که نماينده ملل متحد پيکر شهيدان را تحويل گرفته است، به اقدامات بلادرنگ زير فرامی خواند:
احاله پرونده قتل عام و اعدام جمعی و گروگانگيری در اشرف از سوی شورای امنيت ملل متحد به دادگاه بين المللی جنايی به منظور تحقيق پيرامون اين جنايت و پيگرد و محاکمه مسئولان آن.
سازمان ملل، محل و تاريخ دفن شهيدان را مشخص نموده و يک به يک آنها را در همان مزاری که حکومت عراق مدعی تدفين آنهاست، احراز هويت کند.
سازمان ملل، ترتيبی بدهد که بستگان 52 شهيد که بسياری از آنها در ليبرتی هستند، بتوانند بر سر مزار پدران، برادران و خواهران و فرزندان و ديگر خويشاوندان خود بروند.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
4اسفند 1392 (23فوريه2014)
اگر ذره يی حکومت قانون در عراق وجود داشت، اين نامه يک فضاحت قضايی و سياسی بود، چرا که به خوبی نشان می دهد مالکی با به کار گرفتن همه اهرمهای اداری و سياسی و امنيتی و با اعمال نفوذ در دستگاه قضايی، درصدد از بين بردن آثار جنايت بزرگ عليه بشريت در 10شهريور 1392 در اشرف و خلاص شدن از عواقب سياسی و بين المللی آن و در بردن جانيان از محاکمه و مجازات است:
اين نامه از تصميم قاضی تحقيق بعقوبه در اول اسفند صحبت می کند، اما هيچ جزيياتی از اين تصميم را ارائه نمی کند. چيزی که اين احتمال را تقويت می کند که در اساس چنين تصميمی مانند بسياری ديگر از احکام مورد استناد دستگاههای سرکوب در عراق، موهوم و ساختگی است يا اين که عوامل مالکی با اعمال فشار به دستگاه قضاييه و به قاضی اين تصميم را از قاضی گرفته اند. اما جزييات تصميم تناقضات بيشتری از لاپوشانيهای دولت عراق را برملا می کند و به همين خاطر از ذکر اين جزييات خودداری می کنند.
اين نامه به زمان دفن شهيدان اشاره نمی کند. اگر تصميم قاضی اطلاع رسانی به ساکنان ليبرتی است، چرا زمان دفن که اولين اطلاعی است که بستگان و خانواده های ساکنان بايد از آن مطلع باشند ذکر نمی شود. اين نامه آن اندازه شتابزده و غيرحرفه يی تنظيم شده است که به جای معسکر اشرف می نويسد «اجساد ساکنان معسکر حريه».
نامه محل دفن را نيز مشخص نمی کند و صرفاً به اين اکتفا می کند که شهيدان در استان نجف دفن شده اند که با انبوهی شهر و شهرک و روستا، صدها گورستان دارد. وانگهی معلوم نيست چرا افرادی که در استان ديالی کشته شده اند و طبق اسناد منتشر شده از سوی مقاومت ايران در پزشکی قانونی بغداد کالبد شکافی شده اند بايد در استان نجف دفن شوند.
نامه 11سپتامبر (20شهريور) پزشکی قانونی چيست و خطاب به چه کسی است که با استناد به آن اجساد شهيدان دفن شده است؟ آيا جواز دفن صادر کرده است؟ آيا نتايج کالبد شکافی را ارائه کرده است؟ چرا هيچ اشاره يی به محتوای اين نامه نمی شود؟ از اين گذشته جنايت 175روز پيش به وقوع پيوسته و پزشکی قانونی در روز 11سپتامبر درباره دفن اين شهيدان نامه داده است، حال چرا 165روز بعد اين نامه به اطلاع ساکنان ليبرتی می رسد و دستگاه قضاييه که در اين فاصله بارها و بارها مورد مراجعه ساکنان و وکلای آنها قرار گرفته است، در اين فاصله هيچ اقدامی نکرده و هيچ پاسخی نداده است؟
خانواده های شهيدان و نمايندگان رسمی و قانونی آنها در 150نامه و 69 گزارش روزانه ليبرتی و صدها مراجعه و تماس و ملاقات با مقامهای عراقی و آمريکايی و ملل متحد در ليبرتی، واشينگتن، ژنو، نيويورک، بروکسل و... خواستار تحويل پيکر شهيدان به خانواده ها و دوستانشان در ليبرتی به منظور دفن آنها شده بودند.
خانواده شهيدان نيز در اکتبر گذشته در شکايتهايی که در قضاييه عراق ثبت کردند، خواستار تحويل گرفتن پيکر شهيدان و پيگرد مسئولان قتل عام شدند. 43تن از ساکنان ليبرتی پدر، مادر، خواهر، برادر و اقوام نزديک شهيدان 10شهريور اشرف هستند و دولت و قضاييه عراق، هم چنان که مقامات ملل متحد و مقامهای آمريکايی از آن مطلعند.
جورجی باستين در روز 11شهريور از اجساد 52شهيد بازديد کرد و در پايان اين ديدار ليست اسامی شهيدان را دريافت کرد و در مقدمه اين ليست که آقای باستين هم آن را امضا کرد تصريح شده است که ليست ضميمه، مربوط به 52نفری است که در اول سپتامبر 2013 در اشرف کشته شدند، آنها از فاصله نزديک مورد شليک قرار گرفته و دستهای اکثر آنها را بسته و آنگاه در سر يا صورت آنها شليک کرده بودند.
در شامگاه 11شهريور به درخواست جورجی باستين، جانشين نماينده ويژه دبيرکل پيکرهای 52 شهيد به فرانچسکو موتا، رئيس دفتر حقوق بشر يونامی تحويل داده شد. در سند تحويل گيری پيکرهای شهيدان که از سوی آقای موتا امضا شده آمده است: «بر اساس توافق بين نمايندگان ساکنان اشرف با يونامی، 52جسد شهيد که در قتل عام روز اول سپتامبر با شليک گلوله به قتل رسيدند در حضور آقای فرانچسکو موتا، رئيس دفتر حقوق بشر يونامی در تاريخ 2سپتامبر 2013 تحويل داده شد تا زمانی که يک ناظر بی طرف بين المللی برای کالبد شکافی حاضر شود، در سردخانه بعقوبه نگهداری شوند».
مقاومت ايران در 5دی اعلام کرد مالکی در وحشت از عواقب جنايت عليه بشريت، از اعلام نتايج پزشکی قانونی و تحويل اجساد شهيدان به خانواده هايشان برای تدفين جلوگيری می کند. طبق اين اسناد، «همه پيکرها در روزهای 17 و 18شهريور توسط پزشک مسئول در پزشکی قانونی بغداد کالبد شکافی شده و در بخشی از گزارشهای کالبد شکافی که امکان دسترسی به آنها بوده است، جزييات جراحتها و نحوه شهادت هر فرد که عموماً با شليک گلوله صورت گرفته مکتوب و در اکثر آنها ”علت فوت“ ، ”اصابت گلوله“ به سر قيد شده است. در گزارشهای پزشکی قانونی در موارد متعددی تصريح شده است ”دو دست از پشت با دست بند فلزی بسته شده بود“.
مقاومت ايران با تأکيد بر اين که اين صحنه سازيها راه را بر جنايتهای بزرگتر هموار می کند و با توجه به اين که سازمان ملل و دولت آمريکا بارها و به صورت مکتوب در قبال امنيت و سلامت ساکنان اشرف و ليبرتی متعهد شده اند و با تأکيد بر اين واقعيت که نماينده ملل متحد پيکر شهيدان را تحويل گرفته است، به اقدامات بلادرنگ زير فرامی خواند:
احاله پرونده قتل عام و اعدام جمعی و گروگانگيری در اشرف از سوی شورای امنيت ملل متحد به دادگاه بين المللی جنايی به منظور تحقيق پيرامون اين جنايت و پيگرد و محاکمه مسئولان آن.
سازمان ملل، محل و تاريخ دفن شهيدان را مشخص نموده و يک به يک آنها را در همان مزاری که حکومت عراق مدعی تدفين آنهاست، احراز هويت کند.
سازمان ملل، ترتيبی بدهد که بستگان 52 شهيد که بسياری از آنها در ليبرتی هستند، بتوانند بر سر مزار پدران، برادران و خواهران و فرزندان و ديگر خويشاوندان خود بروند.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
4اسفند 1392 (23فوريه2014)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر