شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۹۴

#ایران# نمایش مضحک «اتحاد» باندها برای پاسخ به کدام نیاز؟

تاريخ: PM 12:16:33 1394/4/6

روحانی


آخوند روحانی برای دادن نمایش «اتحاد» میان باندهای نظام، دست به یک ابتکار مضحک زد و چهارشنبه شب به‌نوشته خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) «میزبان افطاری مشترک اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان» شد. در این افطاری تا جایی که به حرف زدن برمی‌گردد، هر کدام از سردمداران دو باند از «اتحاد» دم زدند.

البته سؤال این است که که مگر «اتحاد» میان دو باند مافیایی جنایتکار و قدرت‌طلب و چپاولگر امکانپذیر است. اگر امکانپذیر بود که ولی‌فقیه ارتجاع مجبور نمی‌شد به باندها هشدار دهد که «از پشت به هم خنجر نزنید! نگویید ریشت دست من است، پدر تو را در میآرم! ول کن تا ول کنم!». بله در این جلسه سورچرانی، سردمداران با عبارت چنین و چنانی از «اتحاد» گفتند، اما نوبت به کرباسچی، شهردار سابق رژیم و محاکمه شده به جرم دزدی توسط رقبا که رسید، دو طرف دیگر طاقت نیاروردند و نمایش وحدت به نمایش قهر تبدیل شد، سردمداران «اصول‌گرا» با غیظ جلسه را ترک کردند.

اما هدف از برگزاری این جلسه چه بود؟ چه‌ عاملی باعث شده که باندهای نظام که سایه‌ی همدیگر را با تیر می‌زنند یکباره وادار به نمایش «اتحاد!» بشوند؟ جواب را مبتکر این جلسه مضحک یعنی روحانی در لابه‌لای حرفهایش داده است.

رئیس‌جمهور آخوندها در همین جلسه ضمن هشدار به‌ رقبا در مورد شکست نظام در پیشبرد خط سرکوب به‌ویژه در مقابله با نسل جوان گفت: «در شرایط فعلی کشور، تحمیل، تخریب و تفتیش در مسایل مختلف راه به جایی نمی‌برد... باید شرایطی را برای جامعه ایجاد کنیم که فضا برای اقناع نسل جوان در مسیر آرمانها ایجاد شود».

بله، تنها چیزی که دو باند در حال جنگ را در کنار هم قرار می‌دهد، ضرورت تشدید سرکوب است، اما وقتی سرکوب در بن‌بست قرار می‌گیرد، آن وقت است که خطر جدی‌تر می‌شود و سردمداران باندها درصدد قانع کردن هم به‌ راه‌حلهای مورد نظر خودشان بر میایند. روحانی هشدار می‌دهد که تحمیل و تخریب و تفتیش راه به جایی نبرده و فقط باعث افزایش کینه و خشم جوانان و گسترش اعتراضات شده است. روحانی رقبا را دعوت کرده است که ضمن سورچرانی به آنها حالی کند که باید فریب و نیرنگ و شیادی را هم به سرکوب و اعدام اضافه کنیم والا کلاهمان پس معرکه است. او با ادعای «اقناع نسل جوان در مسیر آرمانها» می‌گوید، راه‌حل در ایجاد یک جنگ روانی یا به‌اصطلاح خودشون «جنگ فرهنگی» علیه نسل جوان است تا بشود بر مبنای سرکوب آنها را به «اقناع» رساند که باید ساکت باشند و دست از اعتراض و شورش بردارند.

سؤال بعدی این‌که اگر باند رقیب حرفهای روحانی را بپذیرد و جمیعاً به راه‌حل باند رفسنجانی در راستای سرکوب روی بیاورند، واقعاً می‌توانند نسل جوان را ساکت کنند و به اعتراضات و خطر انفجار پایان بدهند؟ جواب را تجربه 36ساله حکومت ولایت و رویارویی فرهنگ ارتجاعی و متحجر آخوندی با آزادیخواهی و آگاهی نسل جوان به‌روشنی می‌دهد.

آیا پیروز میدان این رویارویی چیزی جز آگاهی و آزادیخواهی بر اندیشه‌های قرون‌وسطایی آخوندی بوده است؟.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر