سردبیری خودنویس
افزایش
خشکسالی و فرسایش خاک و نابودی دشتهای سرسبز در ۳۶ سال گذشته، شکی برجای
نمیگذارد که دولتهای جمهوری اسلامی و اکثریت شهروندان، توجهی به وضعیت
وخیم ایران ندارند و به آیندهی آن نمیاندیشند.
امروز، روز جهانی مقابله با بیابانزایی است. بعد از دو دهه نامگذاری این روز، بیابانهای ایران سالانه گسترش مییابد و نواحی حاشیه بیابانی و زمینهایی که زمان کشتزار بودند یا دشت و مرغزار، بیآبان میشوند.
دولتها یکی پس از دیگر آمدهاند و رفتهاند، اما آنچه از بین رفته، توجه مصرف کنندگانی است که از مسوولان، مسوولیت نمیطلبند و جلوی نابودی منابع آبهای زیرزمینی را نگرفتهاند؛ مسوولانی که فرهنگ حفاظت خاک را گسترش ندادهاند و جامعهی مدنی بیتوجهی که تنها اسیر بازیهای سیاسی است.
امروز، چارهای نداریم که از شهروندان بخواهیم و التماس کنیم ایران را برای آیندگان حفظ کنند. نظام جمهوری اسلامی، دیر یا زود رفتنی است، اما اگر به همین روند ادامه دهد، ۳۵ سال دیگر، سرزمینی خواهیم داشت، فلکزده و خشک و بیسر و سامان. امروز دشتها و شهرهای زیادی به خاطر کاهش سطح آبهای زیرزمینی، نشست کردهاند...آیندگان در این مناطق آبی برای آبادانی نخواهند داشت.
اگر مردمان ما چنین میخواهند، متاسفانه باید گفت: «خلایق آن چه لایق»، اما هستند ایرانیانی که جان بر سر حفظ این سرزمین گذاشتهاند از مرزهایش دفاع کردهاند، تا فرزندانشان سربلند بمانند و این امانت را به آیندگان بسپارند. از آنان باید خجالت کشید، اگر شرمی باقی مانده باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر