وزارت ارشاد دولت آخوند حسن روحانی
طی دستورالعملی رسمی به مطبوعات و رسانههای حکومتی، چارچوبی را که آنها
باید در مورد توافق هستهیی رعایت کنند، مشخص و ابلاغ کرده است. -صیانت از
دستآوردهای مذاکرات هستهیی که در زمره مهمترین مسایل مرتبط با امنیت ملی و
منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.
- وحدت، همدلی و انسجام ملی در حمایت از دستاوردهای مذاکرات.
- جلوگیری از القای دوگانگی در سطح مقامات عالیرتبه نظام در رابطه با دستاوردهای مذاکرات هستهیی.
- تبیین آثار توافق هستهیی و دست آوردهای مذاکرات.
- پرهیز ازهر گونه اقدام سلبی در مورد دستاوردهای مذاکرات بهویژه برجام بهخصوص: تخریب امید ملی و نشاط ملی.
- پرهیز از شبهه افکنی و ایجاد هر گونه تردید و یاس.
-پرهیز از انتشار اخبار و تحلیلهایی که باعث دو قطبی شدن جامعه میشود.
- پرهیز از القای اختلاف میان دیدگا ههای مقامات عالیرتبه نظام و...
اینها بخشی از مواد و دستورالعمل خیلی محرمانه معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد دولت آخوند حسن روحانی خطاب به: ”مدیران مسئول روزنامههای سراسری، مدیران مسئول محترم خبرگزاریهای داخلی، مدیران مسئول محترم پایگاههای خبری“ نظام آخوندی است که ”بدینوسیله اصول حاکم بر سیاستهای اطلاعرسانی و رسانهیی در مورد دستاوردهای مذاکرات هستهیی بر اساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی به استناد تبصره 2 ماده قانون مطبوعات جهت اجرا“ را به آنها ابلاغ میکند.
آنچه که در این ابلاغیه اهمیت دارد مصوبات شواری عالی امنیت رژیم است، که بر اساس استناد به آنها، وزارت ارشاد رژیم برای روزنامهها، سایتها، خبرگزاریها و... رژیم تعیینتکلیف میکند که در مورد توافقنامه جام زهری بهخاطر مصالح نظام لازم است خود سانسوری کنند. اما واقعیت این است که آثار زهر اتمی در تعمیق شقه و شکاف در نظام آخوندی فراتر از آن است که ابلاغیه و یا دستورالعمل وزارت ارشاد، بتوانند باند مقابل و رسانههای آن را دچار خود سانسوری کند.
پیش از این نیز ولیفقیه ارتجاع بر ”وحدت “باندها تأکید کرده بود ولی 24ساعت نکشید که باندها از خجالت هم درآمدند، چه برسد به سفارش دستوری این چنینی که در جنگ و دعوای باندها محلی از اعراب ندارد.
با نگاهی گذرا به موضعگیری بعضی از مواضع مهرهها و رسانههای باند خامنهای در4مرداد94، بهروشنی میزان تعهد آنها به این نوع مصوبات و دستورالعلمهای دستوری را نشان میدهد. کیهان ولیفقیه به جای اینکه توافق وین را به سود رژیم بداند آن را به سود ”رژیم صهیونیستی“میداند! روزنامه حکومتی وطن امروز نیز مینویسد: ”متن برجام، همه محورهای مصوبه هستهیی مجلس را نقض کرده است“ و ”تنها 30 درصد اظهارات جواد ظریف درباره جزئیات توافق، بر واقعیت و متن برجام منطبق است! “.
بسیج ضدمردمی در ارگان خود نیز بر پیامدهای منفی ”برجام“ بر حوزه قدرت نظامی رژیم تأکید دارد و رفع این پیامدها را ”جزو اولویتهای اصلی نهادهای تصمیمگیر- شورای عالی امنیت ملی و مجلس“ میداند.
در شرایطی که ولیفقیه نظام توافق وین را تأیید کرده است، مهرههای وابسته به باند او توافقنامه را آنچنان لگدمال میکنند که یکی از عناصر این باند به نام قدیانی ”توافقنامه هستهیی“ را ”توافقنامه خستهای“ میداند و در این رابطه مینویسد: ”گمانم دعوا در «پله دوم» بیفایده است! باید به همان «پله اول» برگشت و به «مرور بدیهیات» نشست تا ببینیم اصلاً نام آنچه آورده شده را میتوان «توافق» گذاشت؟ صدالبته هنوز بازی تمام نشده! بر شورایعالی امنیت ملی، نیز مجلس محترم شورای اسلامی فرض است که به «وظیفه انقلابی» یعنی «تکلیف عاقلانه» خود عمل کنند، لیکن به راستی ما باید تفسیر چه کسی از این توافق مثلاً هستهیی را باور کنیم؟! تفسیر این مردمان خودمان یا آن نامردمان بدزبان؟! “
البته بروز چنین وضعیتی در نظام آخوندی در مرحله پسا توافق و زهرخوران قابل پیشبینی بود. زیرا همانطور که برنامه ضدملی اتمی رژیم باعث تشتت درونی رژیم و دعوای هر دو باند رژیم بود، در مرحله زهرخوران، عقبنشینی و غلط کردم گویی رژیم، شرایط حادتری در زمینه جنگ باندها بهوجود آورده است.
تضاد در میان باندهای رژیم به آنچنان درجهای از حدت و شدت رسیده است که روزنامههای دلواپسان حتی رعایت حرمت روضههای وحدت طلبانه ولیفقیه نظام را نیز نگاه نمیدارند. بعبارت دیگر توافقنامهای که قرار بود به تأکید ولیفقیه طلسم شکسته، محور وحدت باشد و نه تفرقه! به شقه بسیار عمیقتری راه برده است و البته چشمانداز بسا تیرهتر از این، در انتظار رژیم ولایتفقیه است.
- وحدت، همدلی و انسجام ملی در حمایت از دستاوردهای مذاکرات.
- جلوگیری از القای دوگانگی در سطح مقامات عالیرتبه نظام در رابطه با دستاوردهای مذاکرات هستهیی.
- تبیین آثار توافق هستهیی و دست آوردهای مذاکرات.
- پرهیز ازهر گونه اقدام سلبی در مورد دستاوردهای مذاکرات بهویژه برجام بهخصوص: تخریب امید ملی و نشاط ملی.
- پرهیز از شبهه افکنی و ایجاد هر گونه تردید و یاس.
-پرهیز از انتشار اخبار و تحلیلهایی که باعث دو قطبی شدن جامعه میشود.
- پرهیز از القای اختلاف میان دیدگا ههای مقامات عالیرتبه نظام و...
اینها بخشی از مواد و دستورالعمل خیلی محرمانه معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد دولت آخوند حسن روحانی خطاب به: ”مدیران مسئول روزنامههای سراسری، مدیران مسئول محترم خبرگزاریهای داخلی، مدیران مسئول محترم پایگاههای خبری“ نظام آخوندی است که ”بدینوسیله اصول حاکم بر سیاستهای اطلاعرسانی و رسانهیی در مورد دستاوردهای مذاکرات هستهیی بر اساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی به استناد تبصره 2 ماده قانون مطبوعات جهت اجرا“ را به آنها ابلاغ میکند.
آنچه که در این ابلاغیه اهمیت دارد مصوبات شواری عالی امنیت رژیم است، که بر اساس استناد به آنها، وزارت ارشاد رژیم برای روزنامهها، سایتها، خبرگزاریها و... رژیم تعیینتکلیف میکند که در مورد توافقنامه جام زهری بهخاطر مصالح نظام لازم است خود سانسوری کنند. اما واقعیت این است که آثار زهر اتمی در تعمیق شقه و شکاف در نظام آخوندی فراتر از آن است که ابلاغیه و یا دستورالعمل وزارت ارشاد، بتوانند باند مقابل و رسانههای آن را دچار خود سانسوری کند.
پیش از این نیز ولیفقیه ارتجاع بر ”وحدت “باندها تأکید کرده بود ولی 24ساعت نکشید که باندها از خجالت هم درآمدند، چه برسد به سفارش دستوری این چنینی که در جنگ و دعوای باندها محلی از اعراب ندارد.
با نگاهی گذرا به موضعگیری بعضی از مواضع مهرهها و رسانههای باند خامنهای در4مرداد94، بهروشنی میزان تعهد آنها به این نوع مصوبات و دستورالعلمهای دستوری را نشان میدهد. کیهان ولیفقیه به جای اینکه توافق وین را به سود رژیم بداند آن را به سود ”رژیم صهیونیستی“میداند! روزنامه حکومتی وطن امروز نیز مینویسد: ”متن برجام، همه محورهای مصوبه هستهیی مجلس را نقض کرده است“ و ”تنها 30 درصد اظهارات جواد ظریف درباره جزئیات توافق، بر واقعیت و متن برجام منطبق است! “.
بسیج ضدمردمی در ارگان خود نیز بر پیامدهای منفی ”برجام“ بر حوزه قدرت نظامی رژیم تأکید دارد و رفع این پیامدها را ”جزو اولویتهای اصلی نهادهای تصمیمگیر- شورای عالی امنیت ملی و مجلس“ میداند.
در شرایطی که ولیفقیه نظام توافق وین را تأیید کرده است، مهرههای وابسته به باند او توافقنامه را آنچنان لگدمال میکنند که یکی از عناصر این باند به نام قدیانی ”توافقنامه هستهیی“ را ”توافقنامه خستهای“ میداند و در این رابطه مینویسد: ”گمانم دعوا در «پله دوم» بیفایده است! باید به همان «پله اول» برگشت و به «مرور بدیهیات» نشست تا ببینیم اصلاً نام آنچه آورده شده را میتوان «توافق» گذاشت؟ صدالبته هنوز بازی تمام نشده! بر شورایعالی امنیت ملی، نیز مجلس محترم شورای اسلامی فرض است که به «وظیفه انقلابی» یعنی «تکلیف عاقلانه» خود عمل کنند، لیکن به راستی ما باید تفسیر چه کسی از این توافق مثلاً هستهیی را باور کنیم؟! تفسیر این مردمان خودمان یا آن نامردمان بدزبان؟! “
البته بروز چنین وضعیتی در نظام آخوندی در مرحله پسا توافق و زهرخوران قابل پیشبینی بود. زیرا همانطور که برنامه ضدملی اتمی رژیم باعث تشتت درونی رژیم و دعوای هر دو باند رژیم بود، در مرحله زهرخوران، عقبنشینی و غلط کردم گویی رژیم، شرایط حادتری در زمینه جنگ باندها بهوجود آورده است.
تضاد در میان باندهای رژیم به آنچنان درجهای از حدت و شدت رسیده است که روزنامههای دلواپسان حتی رعایت حرمت روضههای وحدت طلبانه ولیفقیه نظام را نیز نگاه نمیدارند. بعبارت دیگر توافقنامهای که قرار بود به تأکید ولیفقیه طلسم شکسته، محور وحدت باشد و نه تفرقه! به شقه بسیار عمیقتری راه برده است و البته چشمانداز بسا تیرهتر از این، در انتظار رژیم ولایتفقیه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر