۲۰ سال پیش، یک
زوج اکولوژیست که برای حفظ اکوسیستم گرمسیری کاستاریکا مبارزه میکردند،
آنها در سال ۱۹۹۷ یک تولید کننده بزرگ آب پرتقال را متقاعد کردند که بخشی
از زمینهای جنگلی خود را به پارک ملی اهدا کند و در عوض حق خالی کردن
مقدار زیاد پوست پرتقال هایش را در زمینهای بی مصرف در همان پارک بدون هیچ
هزینهای دریافت کند. هیچکس نمیدانست این کار چه تاثیری خواهد داشت. خالی
کردن صدها تن پسمانده پالپ و پوست پرتقال که قبلا سوزانده یا دفن میشد،
پیشنهاد شگفت انگیزی بود.
او ۱۲۰۰۰ تن مکعب زباله چسبناک
پرتقال را در این منطقه تخلیه کرد، اما یک سال پس از امضای قرارداد، یکی
دیگر از کارخانههای تولید آبمیوه و رقیب دل اورو او را در دادگاه به چالش
کشید و شکایت کرد که رقیبش پارک ملی را آلوده کرده است. آنها در نهایت
پیروز شدند و معامله دل اورو و پارک ملی لغو شد.
در ۱۵ سال بعد هیچکس واقعا بر
این قطعه ۳ هکتاری زمین که با زباله میوه پوشیده شده بود نظارت نکرد. سپس
در سال ۲۰۱۳، جانزن به داستان پوست پرتقال و اینکه چطور زمین توسط سایر
محققان بازدید شده اشاره کرد. ترور که ایده جانزن کنجکاوش کرده بود تصمیم
گرفت از این زمین بازدید کند و آنچه او و تیمش دیدند او را شوکه کرد. این
زمین کاملا با درختان و بوتهها سبز شده بود. تفاوت بین این منطقه حاصلخیز
با زمینهای نابارور قبلی خیره کننده بود. این اختلاف بصری بین زمین ۳
هکتاری که در آن پوست پرتقال ریخته شده بود و زمینهای بلااستفاده اطرافش
برای تایید اینکه پسماند میوه مسئول احیای زندگی گیاهان است کافی نبود.
تیم تحقیقاتی ماهها صرف
برداشت، آنالیز و مقایسه نمونهها کردند و متوجه شدند پوست پرتقال خاک را
غنیتر کرده و باعث رشد گونههای درختی بیشتر، بهتر و قویتر شده است. این
یک بازی برد-برد برای کارخانه و پارک محلی نبود بلکه یک پیروزی برای همه
بود. تاثیر پوست پرتقال احتمالا برای افرادی که با کمپوست آشنا هستند تعجب
آور نیست، اما آنچه شوکه کننده است این است که یک قاضی این عمل را «تخریب»
جنگل نامید و مانع آن شد. این پروژه اکنون توجه جهان را به عنوان راهی برای
احیای جنگلهای استوایی برانگیخته است و اگر بخش خصوصی و جامعه زیست محیطی
با هم همکاری کنند میتوان بسیاری از مشکلات را کاهش داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر