7:58:55 AM 1392/6/28
پارلمان انگلستان: اجلاس پارلمانی درباره جنايت عليه بشريت در اشرف
|
پارلمان انگلستان: اجلاس پارلمانی درباره جنايت عليه بشريت در اشرف، فراخوان به آزادی فوری ۷ گروگان توسط حکومت عراق
پارلمان انگلستان
اجلاس پارلمانی درباره جنايت عليه بشريت در اشرف از سوی کميته بريتانيايی پارلمانی برای ايران آزاد با حمايت اکثريت مجلس عوام و بيش از 200عضو مجلس اعيان
لندن -12سپتامبر2013
فراخوان اعضای هردو مجلس انگستان به آزادی فوری 7 گروگان اشرفی توسط دولت عراق محکوميت قتل عام وحشيانه اول سپتامبر ضرورت تحقيق کامل و مستقل و سپردن مسئولان اين جنايت به دست عدالت
فراخوان به استقرار نيروهای کلاه آبی سازمان ملل در ليبرتی برای تضمين حفاظت و امنيت ساکنان
اجلاس پارلمانی درباره جنايت عليه بشريت در اشرف از سوی کميته بريتانيايی پارلمانی برای ايران آزاد با حمايت اکثريت مجلس عوام و بيش از 200عضو مجلس اعيان
لندن -12سپتامبر2013
فراخوان اعضای هردو مجلس انگستان به آزادی فوری 7 گروگان اشرفی توسط دولت عراق محکوميت قتل عام وحشيانه اول سپتامبر ضرورت تحقيق کامل و مستقل و سپردن مسئولان اين جنايت به دست عدالت
فراخوان به استقرار نيروهای کلاه آبی سازمان ملل در ليبرتی برای تضمين حفاظت و امنيت ساکنان
آلن ميل، نماينده مجلس عوام
آقای
رئيس واقعاً از شما متشکرم- من امروز به اين جا می آيم در حاليکه از آنچه
که اتفاق افتاده خشمگين هستم. دوباره يک روز تراژيک و غمناک برای همه
دنياست چرا که شاهد قتل و ترور مردم هستند و افراد ديگری نيز به گروگان
گرفته شده اند و اين ادامه پيدا می کند. زمان اين فرا رسيده است که ما به
صورت بين المللی بايستيم و به مردم بگوييم که اين ديگر بيش از اين نمی
تواند ادامه يابد حال من از جامعه بين المللی می خواهم که دست به دست هم
بدهند و کسانی که را مرتکب چنين اعمالی شده اند به دادگاه بين المللی جنايی
بکشانند. ما ديگر نمی توانيم بی تفاوت بمانيم و اجازه دهيم اين ادامه
يابد. و دولتها با هر مرامی که داشته باشند بايد قدم جلو بگذارند و اين قتل
عامی که عليه انسانهای آزاد صورت می گيرد را متوقف سازند. زمان آن فرا
رسيده که گفته شود اين ديگر نقطه پايان است و خاورميانه بايد تعيين تکليف
شود. ما ديگر نمی توانيم بگوييم که مشکلات ديگری در جاهای ديگر وجود دارند.
ما بايد اعتراض کنيم و می بايست رويه بين المللی مان را تغيير دهيم و به
آنچه که می بايست انجام شود نزديک شويم. هر چه اين اتفاق زودتر بيافتد بهتر
خواهد بود
ديويد ايمس، نماينده مجلس عوام و رئيس مشترک کميته پارلمانی ايران آزاد
ديويد ايمس، نماينده مجلس عوام و رئيس مشترک کميته پارلمانی ايران آزاد
خانمها و آقايان
چنان که می دانيد، در بامداد 1سپتامبر 2013، آدمکشان و جلادان در ارتش عراق به کمپ اشرف حمله کردند فقط با اين هدف که 100 زن و مرد باقيمانده در کمپ اشرف را به دام انداخته و نابود کنند. در يک عمل به غايت شقاوت بار، 52 زن و مرد غيرمسلح را عمداً کشتار کردند. تعدادی از آنها دستهايشان از پشت بسته شده بود و سپس با شليک گلوله به سر و صورتشان در جا اعدام شدند. تعدادی ديگر در کلينيک کمپ اشرف، که به آنجا رفته بودند تا به جراحاتشان رسيدگی پزشکی شود قتل عام شدند. هفت تن به گروگان گرفته شدند که شش تن از آنها زن هستند. سرنوشت آنها نامعلوم است.
جهان تا چه مدت ديگر اين صحنه های هولناک قتل و کشتار و اعدام ساکنان کمپ اشرف و کمپ ليبرتی توسط جلادان و آدمکشان در نيروهای امنيتی عراق و رژيم ايران را تماشا خواهد کرد؟
بيانيه های محکوميت و همدردی از سوی جامعه جهانی خوش آيند هستند، اما ديگر کافی نيستند. ما بايد برای جلوگيری از اين جنايات فوراً اقدام کنيم.
بگذاريد درباره اين که اين 52نفر چه کسانی بودند و در کمپ اشرف چه می کردند بيشتر صحبت کنيم. به گفته لرد کوربت فقيد، آنها ”شجاعترين شجاعان“ بودند. اين 52نفر که جانشان با چنين قساوتی گرفته شد همه چيز را فدا کردند و تمام زندگيشان را وقف مبارزه برای حقوق و آزادی مردم خود کردند. آنها افراد پايبند به اصول، قدرتمند و استوار بودند که حاضر نبودند در برابر استبداد و سرکوب سرخم کنند. آنها در مبارزه عليه رژيم بنيادگرای اسلامی و تروريستی در ايران با نثار جان خود بالاترين فداکاری را کردند. ما می توانيم از آنها بسيار بياموزيم.
ساکنان کمپ اشرف بايد توسط قانون بين المللی حفاظت می شدند. آنها ”افراد حفاظت شده“ تحت کنوانسيون چهارم ژنو هستند و همچنين از سوی; کميساريای عالی پناهندگان به عنوان پناهجو و ”افراد مورد نگرانی“ شناخته شده اند. علاوه بر آن، آنها بر طبق يک توافق قانونی الزام آور چهارجانبه بين دولت عراق، سازمان ملل، آمريکا و ساکنان کمپ اشرف و ليبرتی در کمپ اشرف بودند و توافق شد که در کمپ اشرف باقی بمانند تا بر فروش اموال ساکنان نظارت کنند.
42تن از ساکنان اشرف که از اين حمله نجات يافتند شاهدان جنايات انجام شده در اول سپتامبر 2013 در اشرف هستند. آنها بايد تحت قانون بين المللی حفاظت شوند تا بتوانند عليه عاملان و آمران جنايات صورت گرفته در کمپ اشرف شهادت دهند. همزمان، کمبودهای بسيار جدی در وضعيت امنيتی 3000تن ساکنان کمپ ليبرتی وجود دارد که اکنون برای اعتراض دست به اعتصاب غذا زده اند.
بنابراين ما بايد بر موارد زير پافشاری کنيم:
- آزادی فوری هفت گروگان
- استقرار يک واحد کلاه آبيهای سازمان ملل و حضور يک تيم مانيتور کننده آمريکا در داخل کمپ ليبرتی به طور 24ساعته
- تأمين الزامات فوری حفاظت در کمپ ليبرتی، از جمله سقفهای دو لايه برای بنگالها و برگردانده شدن تی والها، سنگر و پناهگاههای بتونی
- فروش اموال منقول و غيرمنقول در اشرف از طريق سازمان ملل و آمريکا بايد ترتيب داده شود.
می خواهم صحبتهايم را با گفتن چند نکته درباره وضعيت کنونی رژيم ايران پايان دهم. دستور حمله اشرف از سوی رژيم ايران و به وسيله مزدورانش در عراق، يک علامت بزرگ از ضعف رژيم ايران بود رژيمی که اقتصادش از هم پاشيده، در انزوا است، اغلب مقامات ارشدش آشکارا درگير در جنگ درونی جناحی هستند و رژيمی است که در آستانه از دست دادن چيزيست يعنی سوريه که آن را 35مين استان خود توصيف می کند. اين رژيم همچنين دامنه و گسترش ترس و وحشتش از مقاومت ايران را نشان می دهد.
اکنون زمان آنست که جامعه بين المللی اين رژيم را به طور کامل در انزوا قرار دهد و تلاشهايش را برای اعمال تحريمات فراگير و گسترده دو برابر کند تا شرايط را برای مردم ايران و مقاومت دموکراتيک شان برای سرنگونی رژيم ايجاد کند.
طاهر بومدرا، مسئول پرونده اشرف در سازمان ملل
آقای
رئيس متشکرم، از شما دوستان قديمی تشکر می کنم. می خواهم به شما حقايق و
وضعيت واقعی در صحنه را بگويم. نتيجه گيری را به عهده خودتان می گذارم.
واقعيت در مورد کمپ اشرف اين است که هيچ کس نمی تواند بدون همدستی فعال
نيروهای امنيتی عراق به داخل کمپ اشرف نفوذ کند. در شرق و جنوب (دروازه)
شير، مقر مرکز فرماندهی ارتش و نيروهای پليس در اشرف است. داخل کمپ، يک
ايستگاه پليس قرار دارد که به گفته عراقيها عامل حمله آوريل 2011 بود.
هنگامی که به اشرف می رفتم، قبل از فرود، ما عادت داشتيم کمپ را دور بزنيم و می توانستيم تحرکات روی زمين را ببينيم. می توانم به شما بگويم که حتی يک روباه هم نمی توانست به دور از چشم ارتش و پليس عراق وارد کمپ شود. پس از حمله 8آوريل 2011، می خواستم هيأت حقيقت ياب را به صحنه ببرم. قبل از اين که صبح جمعه 8آوريل 2011 به اشرف بروم، ابتدا به خانه مشاور امنيت ملی عراق، فالح فياض، رفتم که رئيس کميته مسئول موارد مربوط به اشرف است. ، از او خواهش کردم حمله 8آوريل را بلافاصله متوقف کند. به او ساعت هشت صبح گفتم که من پيش از اين مطلع شدم که در حال حاضر 17نفر کشته شده اند. او رودرروی من گفت شايعه پخش نکن، هيچ خبری نيست. به او گفتم باشد، اگر هيچ خبری نيست، می توانم همين حالا با هليکوپتر به اشرف بروم؟ او گفت نه، نمی توانی. به او توضيح دادم به نفع دولت عراق است که بگذاريد من به آنجا بروم چونکه اگر هيچ خبری نباشد، درجا جلوی اين شايعات را می گيرم و برمی گردم و می گويم هيچ خبری نيست. گفت نمی توانی بروی. سرانجام توانستم در 13آوريل 2011 به آنجا بروم. تا دقايقی قبل از اين که وارد کمپ شوم داشتم با پزشک اشرف، دکتر عمر صحبت می کردم. به او گفتم لطفاً به من بگو چه اتفاقی افتاده. دوباره دکتر عراقی در کمپ اشرف به من گفت هيچ اتفاقی نيافتاده. من در 500 متری اجساد 28نفر بودم. دليل اين که اينها را به شما می گويم اين است که بنا بر تجربه ام می دانم که هيچ چيزی نمی تواند در اشرف بدون شرکت مستقيم ارتش و پليس عراق رخ دهد. همچنين بنا بر تجربه می دانم که دولت عراق طرح اين حملات را خيلی پيشتر ريخته بود.
می توانم به شما بگويم، دستورات از دولت عراق و مشخصاً از کميته اشرف به رياست مشاور امنيت ملی فالح فياض، آمده بود. اين يک اتهام جدی است که می زنم، اما اينرا بنا بر تجربيات عينی ام و از کنش و واکنش هايی که با دفتر نخست وزير داشتم و از چيزهايی که خود آنها به من گفتند، می گويم. روزی که گزارشم و عکسهای قتل عام اشرفيها را در مقابل فالح فياض قرار دادم، او در نهايت به من گفت ما در اين باره تحقيق خواهيم کرد اما نه در شرايط شما، طبق شرايط خودمان. آنها در چارچوب شرايط خودشان تحقيقات کردند. آنها تعدادی از قربانيان را آوردند، روی ميز گذاشتند و از آن قربانيان عکس گرفتند و آن عکسها را به من و جامعه ديپلوماتيک ارائه کردند. آن عکسها را به عنوان شواهد اين که اين اشرفيها بودند که همديگر را کشتند ارائه دادند. به آنها مستقيماً گفتم، لطفاً اين گزارش را پخش نکنيد زيرا اعتبار شما را زير سؤال خواهد برد؛ اعتبار دولت عراق را زير سؤال خواهد برد. به نفع شما نيست که اين وضعيت را بدين شيوه ساده سازی کنيد. قتل عام آوريل 2011، که ما از آن خيلی چيزها يادگرفتيم. من گزارش کردم که به من اجازه داده نشد اين پيام را به خارج عراق ببرم. مجبور شدم آن را به نوعی مخفيانه بيرون آورم، به يک شيوه غيرمعمول، اين گزارش را به ژنو بردم. وقتيکه اين گزارش به ژنو رسيد علنی شد. من اينرا می گويم تنها برای اين که يک علامت سؤال در مقابل عملکرد يونامی قرار بدهم. متأسفم که بگويم، بدون اين که هدفم فرد مشخصی باشد، يونامی بی طرف نخواهد بود، چرا؟ صرفنظر از اتفاقاتی که در دوره قبل افتاد، ساختار خود يونامی اجازه نمی دهد بی طرف باشد. کارها به چه شکل در يونامی انجام می شود؟ دو نهاد در يونامی وجود دارد که از نزديک با سيستم امنيتی دولت عراق مرتبط هستند. مشخصا، سازمانی به نام پولاد که شامل مشاوران پليسی يونامی تحت هدايت يک مقام مسئول عراقی است. بنابراين پولاد يونامی را در مورد هر موضوعی که به آن مربوط می شود توجيه می کند. نهاد دوم ميلاد نام دارد از مشاوران نظامی يونامی که باز هم مقامات و مسئولان عراقی هستند، که بعضی از آنها اعضای ائتلاف سابق هستند که جنگ در عراق را هدايت کردند. در صحنه هيچ چيزی بدون کمک و مشارکت ميلاد و پولاد انجام نمی شود. وقتيکه می گوييد ميلاد و پولاد، يعنی دستگاه امنيتی عراق. اکنون وقتيکه ما يونامی را به تحقيقات فرا می خوانيم، می توانم به شما بگوييم که اين بسيار مشکل است و ميلاد به هيچ وجهه نمی تواند يک گزارش مستقل، بی طرف و شفاف ارائه دهد. چيزی که ما می خواهيم ببينيم اين است که يک طرف به واقع مستقل و بی طرف وارد شود و درباره اين وضعيت تحقيق کند.
قتل عام 52نفر، آنطور که در اين فيلم ديديم، با هر معياری يک جنايت عليه بشريت است. ما اجازه نخواهيم داد يک سيستم سازمان ملل بيايد و وضعيت را کم رنگ و رقيق کند و آن را به يک واقعه جلوه دهد، و بگويند يک واقعه تأسف آور. اين يک واقعه تأسف آور نيست، اين يک جنايت است، ارتکاب يک جنايت عمدی عليه افراد حفاظت شده. من سازمانهای غيردولتی را فرامی خوانم چيزهايی که می گويم را تحقيق و بررسی کنند. همچنين هيأتهای ديپلوماتيک در بغداد را، که قبلاً درباره موضوعات حقوق بشر هرهفته آنها را بريف می کردم، فرا می خوانم. به اين موضوع از نزديک نگاه کنند زيرا بسياری از هيأتهای ديپلوماتيک پشت يونامی پنهان می شوند. همه می گويند ما از کار يونامی حمايت می کنيم، اما آنها نمی دانند که يونامی نمی تواند در کارش مستقل باشد و آنها در بغداد هستند تا از دولت عراق حمايت کنند. در اين شرايط ما نمی توانيم برای ارائه يک گزارش مستقل و بی طرف روی يونامی اتکا کنيم ما نمی توانيم روی کل سيستم سازمان ملل اتکا کنيم که درباره واقعه يی تحقيق کند، ما می خواهيم يک سازمان واقعاً مستقل و بی طرف اين موضوع را بررسی و تحقيق کند زيرا ما داريم جنايت عليه بشريت را مشاهده می کنيم. و جامعه بين المللی بايد اين موضوع را جدی بگيرد و برای متوقف کردن آن عمل کند. از شما بسيار متشکرم.
لرد کن مگينس از اعضای مجلس اعيان
هنگامی که به اشرف می رفتم، قبل از فرود، ما عادت داشتيم کمپ را دور بزنيم و می توانستيم تحرکات روی زمين را ببينيم. می توانم به شما بگويم که حتی يک روباه هم نمی توانست به دور از چشم ارتش و پليس عراق وارد کمپ شود. پس از حمله 8آوريل 2011، می خواستم هيأت حقيقت ياب را به صحنه ببرم. قبل از اين که صبح جمعه 8آوريل 2011 به اشرف بروم، ابتدا به خانه مشاور امنيت ملی عراق، فالح فياض، رفتم که رئيس کميته مسئول موارد مربوط به اشرف است. ، از او خواهش کردم حمله 8آوريل را بلافاصله متوقف کند. به او ساعت هشت صبح گفتم که من پيش از اين مطلع شدم که در حال حاضر 17نفر کشته شده اند. او رودرروی من گفت شايعه پخش نکن، هيچ خبری نيست. به او گفتم باشد، اگر هيچ خبری نيست، می توانم همين حالا با هليکوپتر به اشرف بروم؟ او گفت نه، نمی توانی. به او توضيح دادم به نفع دولت عراق است که بگذاريد من به آنجا بروم چونکه اگر هيچ خبری نباشد، درجا جلوی اين شايعات را می گيرم و برمی گردم و می گويم هيچ خبری نيست. گفت نمی توانی بروی. سرانجام توانستم در 13آوريل 2011 به آنجا بروم. تا دقايقی قبل از اين که وارد کمپ شوم داشتم با پزشک اشرف، دکتر عمر صحبت می کردم. به او گفتم لطفاً به من بگو چه اتفاقی افتاده. دوباره دکتر عراقی در کمپ اشرف به من گفت هيچ اتفاقی نيافتاده. من در 500 متری اجساد 28نفر بودم. دليل اين که اينها را به شما می گويم اين است که بنا بر تجربه ام می دانم که هيچ چيزی نمی تواند در اشرف بدون شرکت مستقيم ارتش و پليس عراق رخ دهد. همچنين بنا بر تجربه می دانم که دولت عراق طرح اين حملات را خيلی پيشتر ريخته بود.
می توانم به شما بگويم، دستورات از دولت عراق و مشخصاً از کميته اشرف به رياست مشاور امنيت ملی فالح فياض، آمده بود. اين يک اتهام جدی است که می زنم، اما اينرا بنا بر تجربيات عينی ام و از کنش و واکنش هايی که با دفتر نخست وزير داشتم و از چيزهايی که خود آنها به من گفتند، می گويم. روزی که گزارشم و عکسهای قتل عام اشرفيها را در مقابل فالح فياض قرار دادم، او در نهايت به من گفت ما در اين باره تحقيق خواهيم کرد اما نه در شرايط شما، طبق شرايط خودمان. آنها در چارچوب شرايط خودشان تحقيقات کردند. آنها تعدادی از قربانيان را آوردند، روی ميز گذاشتند و از آن قربانيان عکس گرفتند و آن عکسها را به من و جامعه ديپلوماتيک ارائه کردند. آن عکسها را به عنوان شواهد اين که اين اشرفيها بودند که همديگر را کشتند ارائه دادند. به آنها مستقيماً گفتم، لطفاً اين گزارش را پخش نکنيد زيرا اعتبار شما را زير سؤال خواهد برد؛ اعتبار دولت عراق را زير سؤال خواهد برد. به نفع شما نيست که اين وضعيت را بدين شيوه ساده سازی کنيد. قتل عام آوريل 2011، که ما از آن خيلی چيزها يادگرفتيم. من گزارش کردم که به من اجازه داده نشد اين پيام را به خارج عراق ببرم. مجبور شدم آن را به نوعی مخفيانه بيرون آورم، به يک شيوه غيرمعمول، اين گزارش را به ژنو بردم. وقتيکه اين گزارش به ژنو رسيد علنی شد. من اينرا می گويم تنها برای اين که يک علامت سؤال در مقابل عملکرد يونامی قرار بدهم. متأسفم که بگويم، بدون اين که هدفم فرد مشخصی باشد، يونامی بی طرف نخواهد بود، چرا؟ صرفنظر از اتفاقاتی که در دوره قبل افتاد، ساختار خود يونامی اجازه نمی دهد بی طرف باشد. کارها به چه شکل در يونامی انجام می شود؟ دو نهاد در يونامی وجود دارد که از نزديک با سيستم امنيتی دولت عراق مرتبط هستند. مشخصا، سازمانی به نام پولاد که شامل مشاوران پليسی يونامی تحت هدايت يک مقام مسئول عراقی است. بنابراين پولاد يونامی را در مورد هر موضوعی که به آن مربوط می شود توجيه می کند. نهاد دوم ميلاد نام دارد از مشاوران نظامی يونامی که باز هم مقامات و مسئولان عراقی هستند، که بعضی از آنها اعضای ائتلاف سابق هستند که جنگ در عراق را هدايت کردند. در صحنه هيچ چيزی بدون کمک و مشارکت ميلاد و پولاد انجام نمی شود. وقتيکه می گوييد ميلاد و پولاد، يعنی دستگاه امنيتی عراق. اکنون وقتيکه ما يونامی را به تحقيقات فرا می خوانيم، می توانم به شما بگوييم که اين بسيار مشکل است و ميلاد به هيچ وجهه نمی تواند يک گزارش مستقل، بی طرف و شفاف ارائه دهد. چيزی که ما می خواهيم ببينيم اين است که يک طرف به واقع مستقل و بی طرف وارد شود و درباره اين وضعيت تحقيق کند.
قتل عام 52نفر، آنطور که در اين فيلم ديديم، با هر معياری يک جنايت عليه بشريت است. ما اجازه نخواهيم داد يک سيستم سازمان ملل بيايد و وضعيت را کم رنگ و رقيق کند و آن را به يک واقعه جلوه دهد، و بگويند يک واقعه تأسف آور. اين يک واقعه تأسف آور نيست، اين يک جنايت است، ارتکاب يک جنايت عمدی عليه افراد حفاظت شده. من سازمانهای غيردولتی را فرامی خوانم چيزهايی که می گويم را تحقيق و بررسی کنند. همچنين هيأتهای ديپلوماتيک در بغداد را، که قبلاً درباره موضوعات حقوق بشر هرهفته آنها را بريف می کردم، فرا می خوانم. به اين موضوع از نزديک نگاه کنند زيرا بسياری از هيأتهای ديپلوماتيک پشت يونامی پنهان می شوند. همه می گويند ما از کار يونامی حمايت می کنيم، اما آنها نمی دانند که يونامی نمی تواند در کارش مستقل باشد و آنها در بغداد هستند تا از دولت عراق حمايت کنند. در اين شرايط ما نمی توانيم برای ارائه يک گزارش مستقل و بی طرف روی يونامی اتکا کنيم ما نمی توانيم روی کل سيستم سازمان ملل اتکا کنيم که درباره واقعه يی تحقيق کند، ما می خواهيم يک سازمان واقعاً مستقل و بی طرف اين موضوع را بررسی و تحقيق کند زيرا ما داريم جنايت عليه بشريت را مشاهده می کنيم. و جامعه بين المللی بايد اين موضوع را جدی بگيرد و برای متوقف کردن آن عمل کند. از شما بسيار متشکرم.
لرد کن مگينس از اعضای مجلس اعيان
خانمها
و آقايان، خيلی از شما متشکرم. من امروز در حالی به اين جا آمدم که احساس
می کنم چيزی در قلبم سنگينی می کند، چرا که فکر می کنم برخی از ما که عضو
پارلمان هستيم در اين جا يا آمريکا و يا پارلمانهای اروپايی می بايست در
رابطه با آنچه که اتفاق افتاده است احساس مسئوليت بکنيم. نه به خاطر اين
که ما اين موضوع را با دولتهای خودمان بارها و بارها و بارها مطرح نکرده
ايم بلکه در رابطه با آنچيزی است که طاهر به وضوح ترسيم کرد
ما اجازه داده ايم که يک ارگان دولتی حقايق مربوط به موضوعاتی که می خواستيم به دولتمان منتقل کنيم و يا به وزارت خارجه مان منتقل کنيم، را کمرنگ کند. من ديشب داشتم به سوالاتی که خود من در طول سال گذشته مطرح کرده بودم نگاه می کردم، 9 صفحه A4 شده است. ورود به زمانبنديهای سؤالهای پارلمانی خيلی سخت است که وارد آن شويم. شما درک می کنيد که 9 صفحه سؤالات به ابتکار خود من به اضافه فعاليتهای لرد کلارک، لرد ايوبری، بارونس ترنر و بسياری ديگر
ما خيلی سعی کرديم، اما به ما گفته شد، آرام باش عزيز، اوضاع به آن بدی که می گويی نيست. اما اين بار من در واقع متعجب بودم. من با وزارت خارجه هر روز درگير بوده ام. از زمان وقوع حادثه وحشتناک، من با وزارت خارجه هر روز صحبت کرده ام. من بايد بگويم که بالاخره يک نفر دارد گوش می کند. اما اين خبر اين هفته است، هفته آينده ممکن است کسی گوش نکند مگر اين که ما خودمان را فعال تر و بهتر سازماندهی کنيم
اجازه بدهيد من به موضوعی بپردازم که فکر می کنم طاهر داشت ما را به آن سمت می برد و آن اين که بپرسيم آيا سازمان ملل صلاحيت دارد کاری را که از آنها در اشرف و ليبرتی خواسته شده انجام دهد؟ جواب منفی است.
بگذاريد ابتدا از مردان و زنان بی دفاع ربوده شده شروع کنيم. عراق می داند که دروغ می گويد و ما هم می دانيم که آنها دارند دروغ می گويند، اما آنها به دروغ هايشان از طريق گفتن اين که نه آنها دست ما نيستند، ادامه خواهند داد و در قدم بعدی آنها در دست ملايان خواهند بود
اما نجات جان هفت گروگان اولويت اصلی ماست. اولويت بعدی ما و ما محدوديتهای يونامی را می دانيم، اما آنها آنجا هستند و ما می بايست اصرار کنيم که کلاه آبيها آنجا مستقر شوند. ما می بايست نيروها را آنجا داشته باشيم که مستقل از دفتر نوری مالکی در ليبرتی داشته باشيم تا اطمينان حاصل کنيم که يونامی آزادی لازمه را داشته باشند..
هيچ چيز دولت عراق را شرمنده نمی کند، الا اين که ما بتوانيم روی دولت خودمان و روی دولت آمريکا و سازمان ملل که بسيار کند و سست عمل کرده اند فشار بياوريم و اطمينان حاصل کنيم که آنها وظايفشان را انجام بدهند و ما بتوانيم نفرات (ناظر) در صحنه داشته باشيم.
اگر دولت عراق بخواهد چيزی را در رابطه با گذشته تغيير دهد بايد اين درخواستها را تسهيل کند و ما نبايد اجازه دهيم کسانی که جان خود را فدا کرده اند و افرادی که رهبری را به عهده داشته اند، از جمله خانم رجوی کسانی که مسير به جلو را برای مقاومت ايران، در چارچوبهای کاملاً دموکراتيک ترسيم کرده اند، را تنها بگذاريم. هيچ گاه نبايد اين موضوع را فراموش کنيم. اين سازمان در چارچوب و روش های مطلقاً دموکراتيک راه رو به پيش را نشان داده است
از تک تک شما می خواهم که کماکان به فشار گذاشتن خود ادامه بدهيد، چون از طريق استدلالهای منطقی و از طريق فشار مستمر گذاشتن است که ما می توانيم اميد داشته باشيم که راهمان به جلو باز شود. شما می دانيد که ما به چه چيزی نياز داريم؟ ما نيازمند استقرار کلاه آبيها هستيم و ما نيازمند اين هستيم که گروگان هايمان آزاد شوند. پس اين کاری است که بايد انجام شود.
ما بايد در نبرد عادلانه برای افراد باقيمانده پيروز شويم.
لارش ريسه
ما اجازه داده ايم که يک ارگان دولتی حقايق مربوط به موضوعاتی که می خواستيم به دولتمان منتقل کنيم و يا به وزارت خارجه مان منتقل کنيم، را کمرنگ کند. من ديشب داشتم به سوالاتی که خود من در طول سال گذشته مطرح کرده بودم نگاه می کردم، 9 صفحه A4 شده است. ورود به زمانبنديهای سؤالهای پارلمانی خيلی سخت است که وارد آن شويم. شما درک می کنيد که 9 صفحه سؤالات به ابتکار خود من به اضافه فعاليتهای لرد کلارک، لرد ايوبری، بارونس ترنر و بسياری ديگر
ما خيلی سعی کرديم، اما به ما گفته شد، آرام باش عزيز، اوضاع به آن بدی که می گويی نيست. اما اين بار من در واقع متعجب بودم. من با وزارت خارجه هر روز درگير بوده ام. از زمان وقوع حادثه وحشتناک، من با وزارت خارجه هر روز صحبت کرده ام. من بايد بگويم که بالاخره يک نفر دارد گوش می کند. اما اين خبر اين هفته است، هفته آينده ممکن است کسی گوش نکند مگر اين که ما خودمان را فعال تر و بهتر سازماندهی کنيم
اجازه بدهيد من به موضوعی بپردازم که فکر می کنم طاهر داشت ما را به آن سمت می برد و آن اين که بپرسيم آيا سازمان ملل صلاحيت دارد کاری را که از آنها در اشرف و ليبرتی خواسته شده انجام دهد؟ جواب منفی است.
بگذاريد ابتدا از مردان و زنان بی دفاع ربوده شده شروع کنيم. عراق می داند که دروغ می گويد و ما هم می دانيم که آنها دارند دروغ می گويند، اما آنها به دروغ هايشان از طريق گفتن اين که نه آنها دست ما نيستند، ادامه خواهند داد و در قدم بعدی آنها در دست ملايان خواهند بود
اما نجات جان هفت گروگان اولويت اصلی ماست. اولويت بعدی ما و ما محدوديتهای يونامی را می دانيم، اما آنها آنجا هستند و ما می بايست اصرار کنيم که کلاه آبيها آنجا مستقر شوند. ما می بايست نيروها را آنجا داشته باشيم که مستقل از دفتر نوری مالکی در ليبرتی داشته باشيم تا اطمينان حاصل کنيم که يونامی آزادی لازمه را داشته باشند..
هيچ چيز دولت عراق را شرمنده نمی کند، الا اين که ما بتوانيم روی دولت خودمان و روی دولت آمريکا و سازمان ملل که بسيار کند و سست عمل کرده اند فشار بياوريم و اطمينان حاصل کنيم که آنها وظايفشان را انجام بدهند و ما بتوانيم نفرات (ناظر) در صحنه داشته باشيم.
اگر دولت عراق بخواهد چيزی را در رابطه با گذشته تغيير دهد بايد اين درخواستها را تسهيل کند و ما نبايد اجازه دهيم کسانی که جان خود را فدا کرده اند و افرادی که رهبری را به عهده داشته اند، از جمله خانم رجوی کسانی که مسير به جلو را برای مقاومت ايران، در چارچوبهای کاملاً دموکراتيک ترسيم کرده اند، را تنها بگذاريم. هيچ گاه نبايد اين موضوع را فراموش کنيم. اين سازمان در چارچوب و روش های مطلقاً دموکراتيک راه رو به پيش را نشان داده است
از تک تک شما می خواهم که کماکان به فشار گذاشتن خود ادامه بدهيد، چون از طريق استدلالهای منطقی و از طريق فشار مستمر گذاشتن است که ما می توانيم اميد داشته باشيم که راهمان به جلو باز شود. شما می دانيد که ما به چه چيزی نياز داريم؟ ما نيازمند استقرار کلاه آبيها هستيم و ما نيازمند اين هستيم که گروگان هايمان آزاد شوند. پس اين کاری است که بايد انجام شود.
ما بايد در نبرد عادلانه برای افراد باقيمانده پيروز شويم.
لارش ريسه
خيلی از شما متشکرم. ما از وقايع وحشتناکی که صبح روز اول سپتامبر اتفاق افتاد کاملاً شوکه هستيم، به طور خاص برای من، وقتی که چهره های قربانيان را ديدم و متوجه شدم که در ميان قربانيان چندين نفر از دوستانم وجود دارند، کسانی که من در ديدارم به همراه همسرم از اشرف در تابستان سال 2005 با آنها آشنا شدم. بسياری از دوستانم جانشان را از دست دادند و قلب من بدرد می آيد به خصوص برای آنانکه به آنها عشق می ورزيديم، برای اعضا خانواده شان، برای همه کسانی که به اين قربانيان عشق می ورزيدند به خصوص به 42نفر بازمانده. شما قهرمانان واقعی هستيد و من اين افراد را با چنين پايداری تحسين می کنم و فکر می کنم اين همان چيزی است که به آن نياز داريم، پايداری برای رسيدن به هدف و من از آنچه که ديده ام بسيار متحير شده ام. در واقع همسر من بعد از يک هفته اقامت در اشرف، آن چنان متحير شده بود که يک روز پيش من آمد و گفت که او تصميم گرفته است که در اشرف بماند. او گفت تو می توانی به خانه برگردی ولی من اين جا می مانم. و او سر اين حرف جدی بود. ما وقتی تصميم گرفتيم که آنجا را ترک کنيم، او گريه می کرد. اين به خاطر اين عشق عظيمی بود که او از صبح اول وقت تا شب حس می کرد و اين فضايی بود متفاوت با آنچه که وی تا آنموقع تجربه کرده بود و به خاطر اين بود که او گريه می کرد. بله او با من برگشت ولی من اين را می گويم چون ما يک عشق عميق و يک همبستگی بين اعضا را تجربه کرديم و اين خيلی وحشتناک است آنچه را که اتفاق افتاده می بينيم.
حال چگونه می شود که اين افراد اعدام شوند؟ ما می دانيم که در حال حاضر يک جنگ سرويس های اطلاعاتی در جريان است با وزارت اطلاعات در ايران که سعی می کند اذهان افراد قدرتمند در غرب را آلوده کند. آنچه که بيش از هر چيز روی من تاثير داشت، ديدن عکسهای مرکز پزشکی بود. ديدن اين که ابتدا به افراد تير زده اند، اما موفق نشده اند که آنها را بکشند و به مرکز پزشکی رفته اند و آنها را روی تخت ترور کرده اند. اين يک جنايت جدی بر عليه حقوق بشر است و نياز قوی به تحقيقات بی طرفانه وجود دارد.
من ده سال پيش را به خاطر می آورم. در مارس 2003 پرزيدنت جورج بوش از لندن بازديد کرد و او در يک مهمانی رسمی شام با ملکه اليزابت دوم بود. و او گفت ”ما به عراق حمله کرديم تا دموکراسی بيشتری را به خاورميانه وارد کنيم ”کجاست آن دموکراسی؟ وقتی ما به قوی ترين ائتلاف نظامی آمريکا و بريتانيا نگاه می کنيم که 130هزار نيرو به عراق فرستادند و يک قدرت نمايی عظيم کردند، شما اين را مقايسه کنيد با آنچه که وزرای خارجه غربی امروز از خود نشان می دهند آنها به دولت عراق می گويند خواهش می کنيم، آيا می توانيد تحقيقات انجام دهيد؟ ما هرگز نبايد از مظنونان بخواهيم که راجع به يک عمل جنايی تحقيقات انجام دهند و حالا اين چيزی است که در بيانيه های صادره از جانب وزارت خارجه ها و وزرای خارجی ديده می شود. آنها از دولت عراق درخواست می کردند که راجع به اين موضوع تحقيقات انجام بدهد، در حاليکه ما می دانيم، ما مدارک قوی داريم، ما مدارک تکنيکی داريم که دولت عراق پشت اين حمله بود، به همراه رژيم ايران. يونامی هم در اين جا مظنون است. بنابراين نه يونامی و نه دولت عراق هيچ کدام نمی بايست در تيم تحقيقات باشند. از مجرمين خواسته می شود که راجع به جنايات خودشان تحقيق کنند. اين بسيار تکان دهنده است و من اميدوارم که ما شاهد يک تغيير در کريدورهای قدرت در اين جا، لندن و در واشينگتن و ساير پايتختهای اروپايی باشيم. اين برای من بسيار آزار دهنده است که تا کنون شاهد يک هيأت تحقيق بی طرف نبوده ايم ولی تحسينهای من برای آقای طاهر بومدرا است، به خاطر آنچه که انجام داده اند. اين برای من بسيار دلگرم کننده بوده است. طی اين سالهايی که من درگير جنگ برای حقوق بشر در جاهای مختلف بوده ام، برايم ارزشمند است، که يک نفر وجود دارد که بيشتر به فکر حقيقت و اساسنامه سازمان ملل و حکومت قانون و تمام اين ارزشهاست، تا اين که بفکر شغل خودش باشد. من همچنين خيلی از تک تک شما که در حال اعتصاب غذا هستيد تشکر می کنم اين بسيار انگيزاننده است و من می خواهم از تک تک تشکر کنم به خاطر آنچه که انجام می دهيد، به خاطر همه مردم جهان بپا می خيزيد تا بی عدالتی در جهان را نشان بدهيد و تظاهرات کنيد بر عليه واقعه وحشتناکی که اتفاق افتاده است.
و بالاخره می خواهم يکبار ديگر بگويم و از تک تک 42 بازمانده اين ماجرا تشکر کنم، از شهامتی که نشان داديد و از پايداری تان تشکر می کنم و ما به طور خاص به 7 گروگان فکر می کنيم و اين که چگونه می شود آنها را نجات داد. ما همه وظيفه داريم تا هر آنچه در توان داريم به کار بگيريم تا سلامت و حيات آنها را تضمين کنيم. با تشکر
بارونس اولون - عضو مجلس اعيان انگلستان (سخنرانی ويدئويی)
در 1سپتامبر قتل عام وحشتناکی در کمپ اشرف به وقوع پيوست، 52نفر کشته شدند، 38نفر مجروح شدند وهفت نفر به گروگان گرفته شدند. از آن هفت نفر، شش تن زن بودند. آنها به گروگان گرفته شده اند و در نزديک بغداد در بازداشت هستند.
بسيار مهم است که با آنها بر طبق کنوانسيون ژنو و قانون بين المللی رفتار شود. آنها بايد حفاظت شوند و بايد بلادرنگ آزاد شوند.
حمله به کمپ اشرف در اول ماه سپتامبر، که در آن 52نفر کشته شدند، يک قتل عام بود. يک عمل غيرانسانی و وحشتناک بود که بايد کاملاً از سوی هر فرد معقولی محکوم شود و امروز سازمان ملل، آمريکا و دولت خودمان در اين جا در بريتانيا را فرامی خوانم هرکاری می توانند برای اطمينان از اين که يک تحقيقات درست و مناسب درباره اتفاقی که در 1سپتامبر در اشرف افتاد، انجام شود.
دولت نوروزی، نماينده شورای ملی مقاومت در انگليس
ما نياز به صداهای شما برای فشار گذاشتن بر روی مالکی داريم. ما می دانيم که نيروهای ويژه او 7تن از ساکنان را به گروگان گرفته اند که شش نفرشان زن هستند. آنها بايد سريعاً آزاد شوند، اين نه تنها نقض قانون نان رفولمان (عدم استرداد اجباری) بلکه نقض آشکار قوانين بين الملل است زيرا که مخالفان واقعی سياسی نبايستی به کشورهايی که در معرض آزار، شکنجه و اعدام هستند، برگردانده شوند. ... .
ما بايد ببنيم که حفاظت و امنيت در کمپ ليبرتی توسط سازمان ملل و آمريکا به طور عملی و فيزيکی تضمين شود. رژيم ايران غرق در بحران است و برای حفظ خود به نابودی اصلی ترين اپوزيسيون که سازمان مجاهدين خلق ايران در عراق است، دست می زند. برای اين منظور نياز به استقرار کلاه آبيها و تيم مانيتور کننده در ليبرتی می باشد، بايد هر 7 خواسته ساکنان توسط دولت عراق به اجرا در بيايند.
متيو اوفورد، نماينده مجلس عوام
طی چند روز اخير شاهد جنايات بيشماری در کمپ اشرف بوده ايم. در حاليکه توجه جامعه بين المللی روی موضوع سوريه متمرکز بوده رژيم ايران از اين فرصت استفاده کرده و به اين اقدام شريرانه برای ارتکاب جنايت در کمپ اشرف مبادرت کرد.
در اول سپتامبر 52تن که افراد حفاظت شده تحت کنوانسيون ژنو بودند دست بند زده و سپس با تير خلاص به سرشان کشته شدند. اين غيرقابل قبول است. اين موضوعی است که من با وزير دولتمان در امور خاورميانه صحبت کردم. من همچنين درباره اين موضوع به طور مستقيم به نخست وزير نامه نوشته و از وی خواستم تا از اين خواسته مان مبنی بر مستقر کردن نيروهای سازمان ملل در کمپ به منظور حفاظت از ساکنانش حمايت کند. ما نمی توانيم به حکومتهايی هم چون عراق و ايران اجازه دهيم که به اين شيوه عمل کنند خصوصاً اين که اين حکومتها از موضوع سوريه به عنوان پوشی برای کارشان استفاده می کنند. در حاليکه مردم تو جهشان معطوف به سوريه است آنها مرتکب جنايت شده و برادران و خواهران ما را می کشند. ما نمی توانيم اجازه دهيم که اين روند ادامه يابد. ما بايد به سازمان ملل فشار بياوريم تا حفاظت اين افراد که نه تنها حق آنهاست بلکه دارای حقوق قانونی بر اساس کنوانسيون ژنو هستند را تأمين کند. ما بايد اين کار را هرچه زودتر انجام دهيم. اين اولين حمله نبوده بلکه يکی از چند حمله يی است که صورت گرفته و من اجازه نخواهم داد که چنين کاری مجدداً صورت گيرد.
از جانب دولت بريتانيا و طبعاً از جانب جامعه بين المللی ما بايد همين الآن دست به کاری بزنيم. متشکرم.
مالکوم فاولر، نماينده جامعه وکلای انگلستان و عضو کميته حقوق بشر وکلا
آقای رئيس، اين حرکت کوچک من در به مبارزه طلبيدن رژيم ايران و تمام کسانی است که قهرمانان ما در اشرف و در ليبرتی را از حق و حقوق شان بازمی دارند. من اين شال گردن را بگردنم انداختم. حتماً شما متوجه شده ايد که من کراوات (شال گردن) اشرف را دارم. می توانستم کراوات کانون وکلا را بگردنم بياندازم چرا که ما تماماً با شما هستيم. سالهاست با شما بوده ايم و از اين اهداف حمايت می کنيم. و به همين دليل من اين جا هستم. از طرف 160000 وکيل و حقوقدان صحبت می کنم ”ما با شما هستيم، شما با ما هستيد، ما هستيم چون شما هستيد آن مؤسسات و نهادهايی که ما واقعاً می خواستيم باور کنيم که در جهت منافع پناهنده ها کار می کند کجا هستند و چه کار می کنند؟ ما دست برنخواهيم داشت. ما (پيروز) خواهيم شد. از همه شما بسيار متشکرم.
استيو مک کيب نماينده مجلس عوام
خانمها و آقايان بعدازظهر به خير. می خواستم از اين فرصت استفاده کرده تا صدايم را به محکوميت اين جنايت که ما شاهد آن در کمپ اشرف بوده ايم؛ اضافه کنم. هيچ شهروند معقولی نمی تواند ديدن چنين تصاويری را تحمل کند؛ که ما از اين افراد بيگناه و بی دفاع مشاهده کرده ايم، که چگونه توسط قاتلان مسلح در حاليکه در بيمارستان بستری بودند؛ به رگبار بسته شده اند. سازمان ملل وظيفه دارد از اين افراد حفاظت به عمل آورد که در انجام اين وظيفه شکست خورده است. آنچه که بايد انجام شود اين است که مطمئن شويم قاتلانی که مسلح بوده و دستوراتشان را از خامنه ای و مالکی می گرفتند؛ دستگير و به دست عدالت سپرده شوند. آنچيزی که امروز می گويم اين است که سازمان ملل سه وظيفه مشخص و واضح دارد:
1ـ سازمان ملل بايد تلاشهايی را که برای آزادی گروگانها صورت می گيرد هدايت کند. اين افراد بايد آزاد شوند. ما بايد بدانيم که آنها سالم و سلامت هستند. سازمان ملل يک بار در اين رابطه شکست خورده و نبايد اين بار شکست بخورد و آنها را مـايوس کند.
2ـ سازمان ملل بايد يک تحقيق بين المللی در خصوص اين جنايت را به عهده گيرد؛ به گونه يی که آنهايی که مسؤل اين جنايت در ارتباط افراد حفاظت شده هستند، به دست عدالت سپرده شوند. آنها بايد نيروهای کلاه آبی را تشکيل داده و از آن برای حفاظت اين افراد در اشرف و ليبرتی استفاده کنند. هيچ چيز ديگری قابل قبول نيست و دنيا ديگر نمی تواند در کناری بايستد و اجازه بدهد چنين جنايتی ادامه يابد.
سخنرانی بريان بينلی – عضو مجلس عوام
خانمها و آقايان دوستان و همکاران، می خواستم بگويم که از اين که در اين ميتينگ در کنار شما نيستم بسيار متاسفم، می دانم که شما به تفصيل در مورد جنايات انجام گرفته توسط دولت عراق صحبت خواهيد کرد.
اول از همه ما خواهان آزادی هفت گروگانی هستيم که توسط نيروهای اهريمنی ربوده شده اند و شش تن از آنها را زنان تشکيل می دهند، اينها بايد سريعاً آزاد شوند.
ثانيا ما خواهان يک تعهد جامع و صادقانه از سوی دولت عراق مبنی بر اين که ديگر مانند يک حيوان وحشی رها شده در يک مزرعه به شهروندان غيرمسلح ساکن اشرف حمله نخواهد کرد هستيم.
من بهترين آرزوهايم را تقديم ساکنان اشرف می کنم، عميق ترين سمپاتی ها. و به آنها اطمينان می دهم که هرکاری از دستمان بر بيايد را برای توقف حملات و درگير کردن سازمان ملل به منظور اتخاذ اقدامات عملی انجام می دهيم. بگذاريد به شما بگويم که من به عنوان رئيس کارزار بين المللی پارلمانی برای دفاع از اشرف نامه يی نوشتم و خواهان استقرار نيروهای کلاه آبی سازمان ملل شدم،
می خواستم در پايان برای کنفرانس تان آرزوی موفقيت کنم. ما يکديگر را باز خواهيم ديد. و همچنين می خواستم با آرزوی موفقيت برای ساکنان اشرف بپايان ببرم و بگويم که به مبارزه برای آنها ادامه خواهم داد و برايشان بهترين آرزوها را در اين شرايط سخت دارم.
مسعود ضابطی
در آخر می خواستم صدايم را به صدای لرد مگينس و ديگران اضافه کنم که اين را روشن ساختند که آزادی 7 گروگان کاملاً ضروری ا ست و حياتی. به نيروهای کلاه آبی و نيروهای ناظر آمريکايی در کمپ ليبرتی اشاره شد. بما گفته شد که با کوبلر و ديگران ملاقات صورت گرفته، مقامات آمريکايی می گفتند که کمپ ليبرتی چقدر امن است. خوب اگر امن است چرا 5نفر از نيروهای شما نمی توانند آنجا باشند. چرا 5نفر نيروی آمريکايی و يا 5نفر مقامات سازمان ملل نمی توانند آنجا باشند. نيازهای پايه يی ساکنان ليبرتی می بايست پاسخ داده شود
مارگارت اوئن وکيل حقوق بشر
چقدر
شگفت آور است که در ماههای گذشته اين همه بحث و گفتگوهای بی پايان درباره
اين که قانون بين المللی دقيقاً درباره اين که بايد به سوريه حمله کنيم يا
نه چه می گويد، آيا شورشيان را مسلح کنيم و بحث و گفتگوهای بسيار بسيار
زيادی در ميان حقوقدانان کاملاً برجسته بين المللی شده است. يک چيز کاملاً
روشن است، نبايد به هيچ وجهه درباره اتفاقی که در اول سپتامبر (10شهريور)
رخ داد و اتفاقاتی که در تمام موارد قبل از سپتامبر افتاد هيچ گونه بحث و
گفتگويی باشد. اينها کاملاً روشن بود. تمام اينها جنايات عليه بشريت بود،
همه اينها جنايات جنگی بود، اينها جنايات وحشتناکی است که عليه افراد حفاظت
شده تحت کنوانسيون ژنو مرتکب شده اند. نبايد هيچ بحث و گفتگويی درباره آن
باشد. اين يک جنايت است و عاملان و مسئولان آن، رژيم عراق و ايران که عراق
را اداره می کنند بايد به خاطر اين جنايت وحشتناک مورد حسابرسی قرار گيرند.
يک اشکال بسيار جدی در جامعه بين المللی وجود دارد... آنها کی هستند و
جامعه جهانی چيست؟ مشکل چيست؟ سيستم سازمان ملل چيست؟ اکنون طاهر بومدرا،
که واقعاً در مورد کار و حرفه اش ريسک کرده، اولين بار که حرفهايش را
شنيدم، خيلی شجاع بود. واقعيت اين است که ديگر تنها محکوم کردن کافی نيست،
ما بايد عمل کنيم و اولين عمل ما بايد آزاد کردن گروگانها باشد.
نمی توانم از فکر کردن هر دقيقه به آنها، همه آنها، که شش نفرشان زن هستند، دست بردارم. شما می دانيد آنها در اين رژيم وحشتناک و منفور با زنان چه کار می کنند. ما برای تمام آنها و نجات يافته ها دعا می کنيم. من کاملاً با آنهايی که نجات يافتند موافقم که بايد اکنون حفاظت شوند زيرا آنها شاهدان عينی هستند، اين تحقيقات مستقل کجاست؟ البته اين مسخره است که فکر کنيم دولت عراق درباره اعمالی که خود مرتکب شده، تحقيق خواهد کرد. ما نياز داريم آن کلاه آبيها در آنجا (ليبرتی) باشند و ما نياز داريم گروگانها همين الآن بلادرنگ آزاد شوند. خدا در اعتصاب غذايتان به شما، به همه شما، برکت بدهد. شايد ما همه بايد اعتصاب غذا کنيم. شايد ما بتوانيم کاری کنيم. اما بايد به سرعت فکر کنيم چه کارهای دراماتيک و چشم گيری می توانيم در حمايت از همه شما، در حمايت از اعتصاب کننده ها، انجام دهيم.
سوسن عليجاني
بعد از قتل عام وحشيانه در کمپ اشرف در اول سپتامبر، ساکنان کمپ ليبرتی و ايرانيان در لندن وارد اعتصاب غذا شدند که بتوانند به اهداف خود دست پيدا کنند.
امروز دوازدهمين روز از شروع اعتصاب غذای ماست. ما به اعتصاب غذای خود ادامه می دهيم تا زمانيکه به اهداف خودمان برسيم. اول آزادی سريع 7 گروگان است، که توسط نيروهای عراقی در اول سپتامبر ربوده شدند. دوم، ما می خواهيم که نيروهای کلاه آبی سازمان ملل و مانيتور کننده های يونامی به طور دائم در ليبرتی حضور داشته باشند. سوم می خواهيم که مينيمم اقدامات امنيتی برای ساکنان تأمين شود.
نمی توانم از فکر کردن هر دقيقه به آنها، همه آنها، که شش نفرشان زن هستند، دست بردارم. شما می دانيد آنها در اين رژيم وحشتناک و منفور با زنان چه کار می کنند. ما برای تمام آنها و نجات يافته ها دعا می کنيم. من کاملاً با آنهايی که نجات يافتند موافقم که بايد اکنون حفاظت شوند زيرا آنها شاهدان عينی هستند، اين تحقيقات مستقل کجاست؟ البته اين مسخره است که فکر کنيم دولت عراق درباره اعمالی که خود مرتکب شده، تحقيق خواهد کرد. ما نياز داريم آن کلاه آبيها در آنجا (ليبرتی) باشند و ما نياز داريم گروگانها همين الآن بلادرنگ آزاد شوند. خدا در اعتصاب غذايتان به شما، به همه شما، برکت بدهد. شايد ما همه بايد اعتصاب غذا کنيم. شايد ما بتوانيم کاری کنيم. اما بايد به سرعت فکر کنيم چه کارهای دراماتيک و چشم گيری می توانيم در حمايت از همه شما، در حمايت از اعتصاب کننده ها، انجام دهيم.
سوسن عليجاني
بعد از قتل عام وحشيانه در کمپ اشرف در اول سپتامبر، ساکنان کمپ ليبرتی و ايرانيان در لندن وارد اعتصاب غذا شدند که بتوانند به اهداف خود دست پيدا کنند.
امروز دوازدهمين روز از شروع اعتصاب غذای ماست. ما به اعتصاب غذای خود ادامه می دهيم تا زمانيکه به اهداف خودمان برسيم. اول آزادی سريع 7 گروگان است، که توسط نيروهای عراقی در اول سپتامبر ربوده شدند. دوم، ما می خواهيم که نيروهای کلاه آبی سازمان ملل و مانيتور کننده های يونامی به طور دائم در ليبرتی حضور داشته باشند. سوم می خواهيم که مينيمم اقدامات امنيتی برای ساکنان تأمين شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر