یکی
از محملهای جنگ قدرت بین ولیفقیه ارتجاع و رفسنجانی موضوع ”نگاه به درون“
و ”نگاه به بیرون“ است و طرفین تحت این عنوان دو راه کار در ظاهر متفاوت
برای حفظ نظام پلید آخوندی ارائه میکنند.
علت طرح چنین دعاوی توسط باندهای رژیم، بنبست همهجانبه اجتماعی و خصوصاً بنبست تمامعیار اقتصادی و فشارهای مستمر ناشی از تحریمها است.
این بنبست تا آنجا واقعی و جدی است که خامنهای بهرغم شعر و شعارهای مرسومش ناگزیر شده است در سخنرانی اخیر به صراحت به فشار و اثرات تحریمها بر اقتصاد رژیم اعتراف کند.
خامنهای در دیدار با جمعی از مزدوران رژیم تحت عنوان ”کارگر“ تأکید میکند کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان، ژنو و نیویورک نیست و باز هم تلویحاً بر طبل توخالی اقتصاد مقاومتی میکوبد و بهنحوی نظرگاه ”نگاه به درون“ را مطرح میکند.
طبیعی است که این نظرگاه خامنهای دقیقاً رودرروی خط وابسته گرایانه رفسنجانی- روحانی است که کلید حل مشکلات نظام را آویختن به دامن غرب و آمریکا میدانند. نتیجه بلافصل چنین خطی، کشیدن گلیم ولایت از زیرپای خامنهای است.
بنابراین میتوان گفت که مخاطب واقعی و اصلی خامنهای قبل از اینکه بهاصطلاح کارگرانی باشند که به دیدار او رفتهاند، رفسنجانی- روحانی و باند مربوطه است.
ولیفقیه ارتجاع به این وسیله به مخاطب خود (رفسنجانی - روحانی) میرساند که چشم دوختن به کرامات آمریکا و کشورهای غربی برای حل مشکلات و بنبستهای نظام توسط این باند سرابی بیش نیست.
به همین دلیل است که خامنهای ’استحکام ساختار داخلی قدرت از جمله در زمینه اقتصادی’ را موجب ’تقویت مذاکرهکنندگان پشت هر میز مذاکرهیی میداند و مدعی میشود در غیراین صورت ’طرف مقابل مدام شرط و شروط میگذارد و حرفهای مفت و بیربط میزند’.
متقابلاً رودرروی حرفهای خامنهای آخوند حسن روحانی در یک سخنرانی خطاب به کارگران «پرونده هستهیی و حل آن» را «اولین گام برای حل معضلات اساسی» دانست و تأکید کرد: «با توافق نهایی که… در ماههای پیش رو امکانپذیر است، شرایط تولید در ایران به مراتب بهتر خواهد شد».
واضح است که راهحلهای طرفین (خامنهای و رفسنجانی- روحانی) و مقوله ”نگاه به درون“ و ”نگاه به بیرون“ از دو خط مشی مختلف و متضاد برای حفظ بقای نظام آخوندی ناشی میشود.
خامنهای به خوبی میداند لازمه ”تعامل“ باند رفسنجانی- روحانی با جهان و بهویژه کشورهای غربی و آمریکا نه تنها عقبنشینی فضاحتبار از مواضع قبلی در زمینه هستهیی است بلکه رژیم آخوندی میبایست از دعاوی دیگرش در صدور ارتجاع، تروریسم، دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه و... نیز دست بردارد.
رفسنجانی و روحانی نیز از آنجایی که میدانند کشتی نظام ولایت به گل نشسته است، تمامی آینده خود و نظام را به آویختن به دامن غرب و بهویژه آمریکا گره زدهاند و آبشخور سیاست ”نگاه به بیرون“ که روحانی از آن بهعنوان ”تعامل با جهان“ نام میبرد نیز همین امر است.
به همین دلیل است که وقتی جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در مقر هیأت نمایندگی رژیم با ظریف ملاقات میکند، رسانههای باند رفسنجانی- روحانی آنچنان عنان از کف میدهند که برای ملاقات ظریف ـ کری در محل هیأت نمایندگی رژیم سر و دست میشکنند و کف و هورا میکشند، آنچنانکه گویا نظام و وزیر خارجه دولت آخوند حسن روحانی به یک فتح الفتوحی نایل شدهاند که جان کری (بنا به گفته خودش بعد از این ملاقات) حاضر شده است برای اخطار و هشدار به نظام آخوندی در محل هیأت دیپلوماتیک رژیم در نیویورک حاضر شود.
واقعیت این است که دعوای تکراری ”نگاه به درون “و ”نگاه به بیرون“ که مرتب در جنگ و جدال ولیفقیه و روحانی و رفسنجانی مطرح میشود و این بار نیز خامنهای مجدداً آن را در برابر سخنان اخیر روحانی مطرح کرد، بیانگر اوج دیگری از تضادهای درونی در رأس نظام است که خود نشاندهنده وجهی از بنبستهای همهجانبه رژیم است.
علت طرح چنین دعاوی توسط باندهای رژیم، بنبست همهجانبه اجتماعی و خصوصاً بنبست تمامعیار اقتصادی و فشارهای مستمر ناشی از تحریمها است.
این بنبست تا آنجا واقعی و جدی است که خامنهای بهرغم شعر و شعارهای مرسومش ناگزیر شده است در سخنرانی اخیر به صراحت به فشار و اثرات تحریمها بر اقتصاد رژیم اعتراف کند.
خامنهای در دیدار با جمعی از مزدوران رژیم تحت عنوان ”کارگر“ تأکید میکند کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان، ژنو و نیویورک نیست و باز هم تلویحاً بر طبل توخالی اقتصاد مقاومتی میکوبد و بهنحوی نظرگاه ”نگاه به درون“ را مطرح میکند.
طبیعی است که این نظرگاه خامنهای دقیقاً رودرروی خط وابسته گرایانه رفسنجانی- روحانی است که کلید حل مشکلات نظام را آویختن به دامن غرب و آمریکا میدانند. نتیجه بلافصل چنین خطی، کشیدن گلیم ولایت از زیرپای خامنهای است.
بنابراین میتوان گفت که مخاطب واقعی و اصلی خامنهای قبل از اینکه بهاصطلاح کارگرانی باشند که به دیدار او رفتهاند، رفسنجانی- روحانی و باند مربوطه است.
ولیفقیه ارتجاع به این وسیله به مخاطب خود (رفسنجانی - روحانی) میرساند که چشم دوختن به کرامات آمریکا و کشورهای غربی برای حل مشکلات و بنبستهای نظام توسط این باند سرابی بیش نیست.
به همین دلیل است که خامنهای ’استحکام ساختار داخلی قدرت از جمله در زمینه اقتصادی’ را موجب ’تقویت مذاکرهکنندگان پشت هر میز مذاکرهیی میداند و مدعی میشود در غیراین صورت ’طرف مقابل مدام شرط و شروط میگذارد و حرفهای مفت و بیربط میزند’.
متقابلاً رودرروی حرفهای خامنهای آخوند حسن روحانی در یک سخنرانی خطاب به کارگران «پرونده هستهیی و حل آن» را «اولین گام برای حل معضلات اساسی» دانست و تأکید کرد: «با توافق نهایی که… در ماههای پیش رو امکانپذیر است، شرایط تولید در ایران به مراتب بهتر خواهد شد».
واضح است که راهحلهای طرفین (خامنهای و رفسنجانی- روحانی) و مقوله ”نگاه به درون“ و ”نگاه به بیرون“ از دو خط مشی مختلف و متضاد برای حفظ بقای نظام آخوندی ناشی میشود.
خامنهای به خوبی میداند لازمه ”تعامل“ باند رفسنجانی- روحانی با جهان و بهویژه کشورهای غربی و آمریکا نه تنها عقبنشینی فضاحتبار از مواضع قبلی در زمینه هستهیی است بلکه رژیم آخوندی میبایست از دعاوی دیگرش در صدور ارتجاع، تروریسم، دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه و... نیز دست بردارد.
رفسنجانی و روحانی نیز از آنجایی که میدانند کشتی نظام ولایت به گل نشسته است، تمامی آینده خود و نظام را به آویختن به دامن غرب و بهویژه آمریکا گره زدهاند و آبشخور سیاست ”نگاه به بیرون“ که روحانی از آن بهعنوان ”تعامل با جهان“ نام میبرد نیز همین امر است.
به همین دلیل است که وقتی جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در مقر هیأت نمایندگی رژیم با ظریف ملاقات میکند، رسانههای باند رفسنجانی- روحانی آنچنان عنان از کف میدهند که برای ملاقات ظریف ـ کری در محل هیأت نمایندگی رژیم سر و دست میشکنند و کف و هورا میکشند، آنچنانکه گویا نظام و وزیر خارجه دولت آخوند حسن روحانی به یک فتح الفتوحی نایل شدهاند که جان کری (بنا به گفته خودش بعد از این ملاقات) حاضر شده است برای اخطار و هشدار به نظام آخوندی در محل هیأت دیپلوماتیک رژیم در نیویورک حاضر شود.
واقعیت این است که دعوای تکراری ”نگاه به درون “و ”نگاه به بیرون“ که مرتب در جنگ و جدال ولیفقیه و روحانی و رفسنجانی مطرح میشود و این بار نیز خامنهای مجدداً آن را در برابر سخنان اخیر روحانی مطرح کرد، بیانگر اوج دیگری از تضادهای درونی در رأس نظام است که خود نشاندهنده وجهی از بنبستهای همهجانبه رژیم است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر