سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۹۴

موج اعدامهای کم سابقه؛ چرا؟

تاريخ: PM 7:30:32 1394/2/1

اعدام



رژیم ضدبشری آخوندی در فاصله روزهای 23 تا 30فروردین85 زندانی را در زندانهای قزلحصار، کرج، مشهد و بیرجند بدار آویخت.
نظام ولایت ‌فقیه غرقه در بحرانهای داخلی، منطقه‌یی و بین‌المللی از جمله زهر خوران اتمی، ائتلاف گسترده منطقه‌یی و بین‌المللی علیه دخالتهای رژیم در یمن و سایر کشورهای منطقه و انزوای بیش از پیش رژیم در صحنه جهانی، به افزایش سرکوب و اعدامهای جمعی روی آورده است.

از آنجا که برآیند این بحرانها فضا را برای بروز نارضایتیهای گسترده اجتماعی باز می‌کند، رژیم مجبور است فتیله سرکوب را بالاتر ببرد و این به حیات رژیم گره خورده است. موج اعدامهای کم سابقه اخیر بیانگر نیاز شدید آخوندها به ایجاد رعب و وحشت برای مقابله با فضای انفجاری جامعه است.
از سوی دیگر رژیم آخوندی با بحران کمرشکن اقتصادی مواجه است و راه‌حلی برای آن نداردـ شتاب بخشیدن به سرکوب توسط رژیم در وحشت از تنفر و نارضایتی عمومی مردم به جهت همین بحرانهای اقتصادی نیز هست.

بنابراین پاسخ به این سؤال را که چرا رژیم به‌رغم رسوایی داخلی و بین‌المللی باز به چنین جنایتهایی دست می‌زند، باید در بحرانهایی جستجو کرد که رژیم را محاصره کرده است

وقتی رژیم برای بحرانها راه‌حلی ندارد و در زمینه‌های مختلف در بن‌بست است، باید قیمت آن را با سرکوب هرچه بیشتر مردم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، از آنها بگیرد. بعبارت دیگر این رژیم بدون سرکوب و اعدام امکان ادامه حیات ندارد.

بنابراین به‌رغم شعارهای شیادانه روحانی که البته مماشاتگران منطقه‌یی و بین‌المللی را چند صباحی فریفت ولی در دوره وی اعدامها به نحو بی‌سابقه‌یی گسترش یافته است. اعدامها و گسترش آنها به این مهره و آن مهره یا این دولت و آن دولت در رژیم آخوندی مربوط نمی‌شود بلکه با موجودیت رژیم گره خورده است موجودیتی که روز به روز با تهدید بیشتر به‌دلیل بن‌بستهای لاعلاج داخلی و بین‌المللی مواجه هست.

به‌طور مشخص شکست در عمق استراتژیکی که بارها از ولی‌فقیه تا مهره‌های دانه درشت رژیم روی آن انگشت می‌گذاشتند، رژیم را وارد مرحله جدیدی از بحرانها کرده است به‌نحوی که همه ساخته‌هایش در منطقه (صدور بنیادگرایی آخوندی)، در معرض خطر و شکست است. رژیمی که دایما سعی می‌کرد بر مسایل داخل و مشکلات داخلی با عمده کردن تضادهای خارجی و نیز صدور ارتجاع به کشورهای اسلامی منطقه، سرپوش بگذارد این بار با وضعیتی روبه‌روست که تمام این دستاوردها را در معرض خطر و شکست می‌بیند، لذا مجبور است برای مقابله با بازتابهای اجتماعی آن هرچه بیشتر به سرکوب و اعدام روی بیاورد.

اعتراضات سراسری اخیر معلمان و اعتراضات روزافزون سایر اقشار مردم و مهمتر مقاومت زندانیان و خانواده‌های آنان است و درگیر شدن با دژخیمان رژیم و مشخصاً در نیمه دوم سال گذشته چندین شورش در زندانهای بندرعباس، قزلحصار و... که زندانیان با مقاومت خودشان برای بردن همبندیهایشان برای اعدام ایستادند و نشان دادند که در مقابل حکومت خونریز و مأموران دژخیم آن حتی در اسارت هم تسلیم نمی‌شوند. نمودهای درخشانی از طرف دیگر قضیه است.

تردیدی نیست مقاومت اقشار مردم و زندانیان در مقابل ماشین کشتار و سرکوب نظام آخوندی نشات گرفته از مقاومت مردم ایران و وجهی از تعمیق مقاومت در سطح جامعه و نشانه آگاهی و عمق نفرت و کینه مردم از این نظام است.
آری رژیم آخوندی با سرکوب عریان به قصد گریز از خطری که از جانب مردم و مقاومت مردم ایران، او را تهدید می‌کند، خود را به آب و آتش می‌زند تا چند صباحی هم که شده از آتش خشم مردم بگریزد.
واقعیت این است که نه تنها حنای اعدام و ایجاد رعب و وحشت، دیگر رنگی در بین مردم ندارد بلکه تنها اراده آنها را برای سرنگونی دیکتاتوری نظام ولایت‌فقیه با تمامی دسته‌بندیهای درونی آن قویتر کرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر