با
تأیید مفاد بیاینه لوزان توسط طیفی از عناصر باند خامنهای، رسانهها و
مهرههایی از باند رفسنجانی- روحانی از موضع بالا مواضع دلواپسان باند
خامنهای در رابطه با این بیانیه را زیرضرب گرفتهاند، و با عناوینی همچون
”اقلیت عصبانی“ و ناهماهنگ با ”جو غالب“ به آنها حمله میکنند و برای آنها
خط ونشان میکشند.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی- روحانی درحمله به مواضع دلواپسان تا آنجا پیش میرود که رسانههای دلواپسان را ”رسانهها و بهویژه بولتنهای غیرقانونی درون ارگانی“ مینامد تا ”آغاز پایان خوش هستهیی“ را برکام مردم (بخوانید کام باند رفسنجانی- روحانی) تلخ نمایند.
این رسانه حامی دولت روحانی، عناصر دلواپس باند خامنهای را جریان ”سرگیجه “ گرفتهیی میداند که با سوءاستفاده از ”گزیدههایی از سخنان خمینی و خامنهای“ تلاش میکند ”تیم مذاکرات و کلیت دولت را متهم به غربگرایی و ناتوانی در مقابله با قدرتهای غربی نشان دهد“.
روزنامه مردمسالاری برای عناصر دلواپس خط ونشان میکشد که: ”دولت روحانی پس از حل مشکل هسته یی، فراغ بالی خواهد یافت تا مطالبات سیاسی داخلی را پاسخگو باشد. افراطیون میدانند که پس از این توافق تاریخی دوره تعامل و مسامحه دولت با جریان افراط بهسر خواهد آمد و دولت در راستای وظیفه قانونی و وعدههای انتخاباتیش موظف است تا از حقوق شهروندی ملت دفاع کند و حقوق معوق مانده سیاسی و اجتماعی آنان را پیگیری نموده و به نقطه مطلوب رساند“. مقالهنویس این روزنامه در آینده برای عناصر دلواپس ”چشم انداز تیره وتار“ پیشبینی مینماید.
واضح است وقتى یک رسانه حکومتی در مورد ”حقوق شهروندی ملت، حقوق معوق مانده سیاسی و اجتماعی“ سخنرایی میکند و باند مقابل را تهدید میکند، میخواهد با سوءاستفاده از این جملات با عناصر باند مقابل تصفیه حساب کند، وگر نه در قاموس هر دو باند ضدخلقی رژیم ”استیفای حقوق مردم“ بهانه و فسانه است و بکارگیری این عبارات د رجدال با باند مقابل و در راستای تضییع حقوق همین مردم و غارت منابع وثروتهای آنان است.
مهره دیگری از باند رفسنجانی- روحانی در روزنامه اعتماد 16فروردین 94 ضمن اینکه عناصر دلواپس را ناجوانمرد میداند شعر و شعارهای دوران احمدینژادی را به رخ آنها میکشد و برآنها میتازد که ”خلاف مروت است که برای سرپوش گذاشتن بر هشت سال بیتدبیری همفکران و متحدان سیاسی و از میدان به در کردن حریف چشم را بر دستاوردی چنین شگرف بسته و از ادبیات سخیفی همچون «اسب زین کرده و پالان پاره» که یادآور ادبیات منحصر به فرد معجزه هزاره سوم در واکنش به قطعنامههای پیدرپی شورای امنیت بود، استفاده شود“.
اشاره این کارگزار رژیم به ”معجزه هزاره سوم“، اشاره به احمدینژاد است که تا وقتی گوش به فرمان خامنهای بود و قطعنامههای شورای امنیت را ورق پاره میدانست و خطاب به کشورهای عضو دائم شورای امنیت میگفت ”آنقدر قطعنامه صادرکنید تا قطعنامه دانتان پاره شود“ و همین دلواپسان و اطرافیان احمدینژاد او را ”معجزه هزاره سوم“ میدانستند.
روزنامه آرمان یکی دیگر از رسانههای حامی دولت روحانی 17فروردین 93 ضمن حمله به عناصر دلواپس باند خامنهای آنها را ”کج سلیقه “ دانسته و نوشته است: ”برخی در کشور حضور دارند که هرگاه خبر خوشی میرسد، با یک نگاه بدبینانه به آن خبر مینگرند. اینکه برخی در اولین ساعتهای بهانهگیری کنند که جزئیات در کلام طرفین باهم اختلاف داشته است، صرفاً یک بهانه جویی است و نباید این موارد را جدی تلقی کرد. دست گذاشتن روی این جزئیات کم اهمیت و ایجاد تلخکامی در جامعه نوعی کج سلیقگی است ولی اینکه عدهیی میگویند، توافق باید به مجلس برود و در آنجامورد تصویب قرار بگیرد جای بحث دارد چرا که این موضوع یک توافقنامه سیاسی بین ایران و قدرتهای جهانی است و معمولاً در همه جای دنیا، دولتها این اختیار را دارند که توافقنامه را امضا کنند.. شورایعالی امنیت ملی در این پرونده دخالت داشته و مقامات عالی نظام از بالا بر تمام جزئیات نظارت داشتهاند“.
منظور این روزنامه حکومتی از مقامات عالی شخص خامنهای است، زیرا رفسنجانی و روحانی از بدو تشکیل دولت روحانی معتقد بودند که رژیم باید جام زهر را سربکشد و تأکید نویسنده مقاله «آرمان» بر نظارت مقامات عالی، تأکید بر موافقت خامنهای با این بیانیه است که به بیانی به دلواپسان گوشزد میکند وقتی مقامات عالی بر بیانیه نظارت کردهاند حرفهای آنها اضافی است...
رسانهها و مهرههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی با خیز برداشتن برای وادارکردن دلواپسان به سکوت و رفع مزاحمت آنها در مسیر زهرخوران، گمان میکنند که میتوانند شکاف درونی رژیم را بر سر جام زهر به هم بیاورند. اما واقعیت این است که تلاش آنها بهمثابه ”آب در هاون کوبیدن“ است. زیرا به فرض اینکه مفاد بیانیه لوزان نهایی شود، و ولیفقیه ناگزیر به نوشیدن کامل جام زهر شود، شقه وشکاف بیشتری در درون رژیم سرباز خواهد کرد و نه تنها باند ولیفقیه تضعیف خواهد شد بلکه نظام درکلیتش و از جمله باند رفسنجانی - روحانی نیز که اکنون زبانشان بر سر دلواپسان دراز شده است تضعیف میشوند.
به بیان دیگر در صورت تحقق مفاد بیانیه لوزان، برعکس عناصر باند رفسنجانی- روحانی که خام خیالانه فکر می کنند که آنها هستند که در نهایت برنده این جریان هستند و میتوانند باند ولیفقیه را پس بزنند، برنده این ماجرا مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنان است که با افشای برنامههای هستهیی، رژیم را ناگزیر کرد که یک گام کیفی در مسیر زهرخوران بردارد.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی- روحانی درحمله به مواضع دلواپسان تا آنجا پیش میرود که رسانههای دلواپسان را ”رسانهها و بهویژه بولتنهای غیرقانونی درون ارگانی“ مینامد تا ”آغاز پایان خوش هستهیی“ را برکام مردم (بخوانید کام باند رفسنجانی- روحانی) تلخ نمایند.
این رسانه حامی دولت روحانی، عناصر دلواپس باند خامنهای را جریان ”سرگیجه “ گرفتهیی میداند که با سوءاستفاده از ”گزیدههایی از سخنان خمینی و خامنهای“ تلاش میکند ”تیم مذاکرات و کلیت دولت را متهم به غربگرایی و ناتوانی در مقابله با قدرتهای غربی نشان دهد“.
روزنامه مردمسالاری برای عناصر دلواپس خط ونشان میکشد که: ”دولت روحانی پس از حل مشکل هسته یی، فراغ بالی خواهد یافت تا مطالبات سیاسی داخلی را پاسخگو باشد. افراطیون میدانند که پس از این توافق تاریخی دوره تعامل و مسامحه دولت با جریان افراط بهسر خواهد آمد و دولت در راستای وظیفه قانونی و وعدههای انتخاباتیش موظف است تا از حقوق شهروندی ملت دفاع کند و حقوق معوق مانده سیاسی و اجتماعی آنان را پیگیری نموده و به نقطه مطلوب رساند“. مقالهنویس این روزنامه در آینده برای عناصر دلواپس ”چشم انداز تیره وتار“ پیشبینی مینماید.
واضح است وقتى یک رسانه حکومتی در مورد ”حقوق شهروندی ملت، حقوق معوق مانده سیاسی و اجتماعی“ سخنرایی میکند و باند مقابل را تهدید میکند، میخواهد با سوءاستفاده از این جملات با عناصر باند مقابل تصفیه حساب کند، وگر نه در قاموس هر دو باند ضدخلقی رژیم ”استیفای حقوق مردم“ بهانه و فسانه است و بکارگیری این عبارات د رجدال با باند مقابل و در راستای تضییع حقوق همین مردم و غارت منابع وثروتهای آنان است.
مهره دیگری از باند رفسنجانی- روحانی در روزنامه اعتماد 16فروردین 94 ضمن اینکه عناصر دلواپس را ناجوانمرد میداند شعر و شعارهای دوران احمدینژادی را به رخ آنها میکشد و برآنها میتازد که ”خلاف مروت است که برای سرپوش گذاشتن بر هشت سال بیتدبیری همفکران و متحدان سیاسی و از میدان به در کردن حریف چشم را بر دستاوردی چنین شگرف بسته و از ادبیات سخیفی همچون «اسب زین کرده و پالان پاره» که یادآور ادبیات منحصر به فرد معجزه هزاره سوم در واکنش به قطعنامههای پیدرپی شورای امنیت بود، استفاده شود“.
اشاره این کارگزار رژیم به ”معجزه هزاره سوم“، اشاره به احمدینژاد است که تا وقتی گوش به فرمان خامنهای بود و قطعنامههای شورای امنیت را ورق پاره میدانست و خطاب به کشورهای عضو دائم شورای امنیت میگفت ”آنقدر قطعنامه صادرکنید تا قطعنامه دانتان پاره شود“ و همین دلواپسان و اطرافیان احمدینژاد او را ”معجزه هزاره سوم“ میدانستند.
روزنامه آرمان یکی دیگر از رسانههای حامی دولت روحانی 17فروردین 93 ضمن حمله به عناصر دلواپس باند خامنهای آنها را ”کج سلیقه “ دانسته و نوشته است: ”برخی در کشور حضور دارند که هرگاه خبر خوشی میرسد، با یک نگاه بدبینانه به آن خبر مینگرند. اینکه برخی در اولین ساعتهای بهانهگیری کنند که جزئیات در کلام طرفین باهم اختلاف داشته است، صرفاً یک بهانه جویی است و نباید این موارد را جدی تلقی کرد. دست گذاشتن روی این جزئیات کم اهمیت و ایجاد تلخکامی در جامعه نوعی کج سلیقگی است ولی اینکه عدهیی میگویند، توافق باید به مجلس برود و در آنجامورد تصویب قرار بگیرد جای بحث دارد چرا که این موضوع یک توافقنامه سیاسی بین ایران و قدرتهای جهانی است و معمولاً در همه جای دنیا، دولتها این اختیار را دارند که توافقنامه را امضا کنند.. شورایعالی امنیت ملی در این پرونده دخالت داشته و مقامات عالی نظام از بالا بر تمام جزئیات نظارت داشتهاند“.
منظور این روزنامه حکومتی از مقامات عالی شخص خامنهای است، زیرا رفسنجانی و روحانی از بدو تشکیل دولت روحانی معتقد بودند که رژیم باید جام زهر را سربکشد و تأکید نویسنده مقاله «آرمان» بر نظارت مقامات عالی، تأکید بر موافقت خامنهای با این بیانیه است که به بیانی به دلواپسان گوشزد میکند وقتی مقامات عالی بر بیانیه نظارت کردهاند حرفهای آنها اضافی است...
رسانهها و مهرههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی با خیز برداشتن برای وادارکردن دلواپسان به سکوت و رفع مزاحمت آنها در مسیر زهرخوران، گمان میکنند که میتوانند شکاف درونی رژیم را بر سر جام زهر به هم بیاورند. اما واقعیت این است که تلاش آنها بهمثابه ”آب در هاون کوبیدن“ است. زیرا به فرض اینکه مفاد بیانیه لوزان نهایی شود، و ولیفقیه ناگزیر به نوشیدن کامل جام زهر شود، شقه وشکاف بیشتری در درون رژیم سرباز خواهد کرد و نه تنها باند ولیفقیه تضعیف خواهد شد بلکه نظام درکلیتش و از جمله باند رفسنجانی - روحانی نیز که اکنون زبانشان بر سر دلواپسان دراز شده است تضعیف میشوند.
به بیان دیگر در صورت تحقق مفاد بیانیه لوزان، برعکس عناصر باند رفسنجانی- روحانی که خام خیالانه فکر می کنند که آنها هستند که در نهایت برنده این جریان هستند و میتوانند باند ولیفقیه را پس بزنند، برنده این ماجرا مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنان است که با افشای برنامههای هستهیی، رژیم را ناگزیر کرد که یک گام کیفی در مسیر زهرخوران بردارد.
مقاله از سایت مجاهدین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر