جمعه، خرداد ۰۷، ۱۳۹۵

#ایران#iran# همه جایزه گرفتند جز کودکی که پدرش به مدرسه بدهکار بود

همه جایزه گرفتند جز کودکی که پدرش به مدرسه بدهکار بود

25.5.2016

گزارش از الناز محمدی، روزنامه شهروند
 
پدر پول نداشت قسط ماهانه شهریه مدرسه غیرانتفاعی را پرداخت کند، مدیر عصبانی شد و در جشن روز آخر مدرسه به دانش‌آموز کلاس سوم مدرسه‌اش نه جایزه داد، نه تشویقش کرد؛ این خلاصه داستانی است که حالا دو روز است پدر خانواده، آقای «الف» را به‌قدری ناراحت کرده که حتی وقتی می‌خواهد از آن‌ور خط تلفن تعریفش کند، صدایش سخت درمی‌آید؛ صدایی پر از نگرانی و تاسف برای آنچه چندماهی است دخترش را ناراحت و گوشه‌گیر کرده است. ماجرا برمی‌گردد به دو روز پیش؛ وقتی مسئولان مدرسه غیرانتفاعی «فدک» در منطقه چیتگر تهران، برای دانش‌آموزان این مدرسه جشن پایان‌ سال گرفتند و وقتی نوبت به جایزه دادن به دانش‌آموزان رسید، به دختر آقای «الف» که کلاس سوم دبستان است و او نمی‌خواهد نامش در گزارش بیاید، هیچ جایزه‌ای نرسید؛ البته مسئولان مدرسه نخواستند که جایزه‌ای به او برسد و او با چشمانی منتظر، به دستان همکلاسی‌هایش نگاه کرد که دستانشان از جایزه پر بود و صورت‌هایشان از خنده.
آقای «الف» حالا در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که این نخستین‌بار نیست که مسئولان دبستان دخترش چنین رفتاری که به گفته او «تبعیض‌آمیز» است، با دختر او می‌کنند: «ما شهریه‌ای که باید برای درس خواندن دخترم در این مدرسه بپردازیم، قسطی پرداخت می‌کنیم؛ هر ماه ٢٥٠‌هزار تومان. الان دو ماه است که متاسفانه نتوانسته‌ام به‌دلیل وضع بد مالی، آن را پرداخت کنم و همین موضوع باعث شده که رفتار تبعیض‌آمیزی با دخترم در این مدرسه داشته باشند. این نخستین‌بار هم نیست به خاطر این موضوع، بچه من را از خیلی چیزها محروم کرده‌اند. مثلا زمستان‌ سال گذشته بود که او را به همین دلیل از نمایش مدرسه حذف کردند. یا یک‌بار در زمستان پارسال، مدیر مدرسه زنگ زد و گفت یک نفر را بفرستید بچه را ببرد، چون او را فرستاده‌ام حیاط که آنجا بایستد.»
او می‌گوید: «معمولا به دلیل شرایط مالی و حقوقی من و همسرم که هردو کارمندیم، با تأخیر می‌توانیم قسط شهریه را پرداخت کنیم و معمولا در زمان این تاخیر، با دختر ما رفتار تبعیض‌آمیزی می‌شود؛ نمونه‌اش هم همین دیروز که برای جشن پایان ‌سال به مدرسه رفته بودیم. من آنجا بودم و به چشم دیدم که به همه هدیه دادند، غیر از او. حتی وقتی اسم بچه‌ها را می‌خواندند و تشویق می‌کردند، اسم دختر من را نخواندند و تشویق نشد، حتی کارنامه‌اش را هم به ما ندادند. مدرسه فدک در تهران چند شعبه دارد و برای من عجیب است که چنین اتفاقی می‌افتد.» و بغض، سخت اجازه می‌دهد برای ادامه دادن: «حالا ندادن کارنامه یا جایزه برای ما آن‌قدر مهم نیست، برای من این تبعیض مهم است. به نظر من این موضوع، غیرقابل چشم‌پوشی است. به نظرم این یک نشانه است، نشانه‌ای از یک اتفاق اخلاقی بزرگ که در این کشور افتاده و متاسفانه خبر از اتفاق‌های بزرگتر می‌دهد وگرنه شاید کل این ماجرا در نگاه اول آن‌قدر مهم به نظر نرسد.»
او از وضع روحی دخترش در این روزها می‌گوید: «او آن روز خیلی ناراحت بود البته معمولا شرایط را خیلی بازگو نمی‌کند ولی ما از رفتارش متوجه می‌شویم که ناراحت است. شما اگر به عکسی که همان لحظه از او گرفتم، نگاه کنید، خودش همه چیز را می‌گوید. من آن روز آن‌قدر از این موضوع ناراحت شدم که در این‌باره با آنها صحبت نکردم تا آخر هم در مراسم نماندیم و تقریبا ٢٠ دقیقه مانده بود به تمام شدن، آنجا را ترک کردیم. اما به هرحال این نوع رفتارها سابقه دارد. قبل از این چندبار تلفنی با مدیر مدرسه صحبت کردم و آنها می‌گویند باید پول را بدهی. من گفتم در شأن آموزش‌وپرورش نیست، این کار را نکنید، بالاخره ما این بدهی را پرداخت می‌کنیم و درواقع هر موقع هم پرداخت کنیم، پول قابل برگشت است ولی این رفتارها قابل برگشت نیست، نمی‌شود عواقب سوء آن را جبران کرد. وقتی ما بدهی داریم مخصوصا به جایی که بعدا دوباره مراجعه کنیم، قابل پرداخت است ولی این نوع رفتارها تأثیر بد و غیرقابل برگشتی روی بچه‌ها می‌گذارد.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر