نویسنده: سایت دیکتاتور مذهبی ایران با انتشار تصاویر و ویدیویی
از دیدار خامنهای با جمعی از افغانهایی خبر داده است که عزیزان شان را
که در قالب نیروهای نظامی ایران به جنگ سوریه فرستاده شده بودند، از دست
داده اند. سرجلاد به آنان گفت «من به شما افتخار میکنم».
اگر
فاشیستهای برسراقتدار ایران به این کشتهشدگان «افتخار» میکنند، اما
مردم افغانستان آنانی را که برای کشتار و بربادی ملت دیگری سوق داده
میشوند مایه ننگ میشمارند. با انتشار ویدیوی افغانهایی که در سوریه کشته
و اسیر شده و در رسانههای غربی وسیعا انعکاس یافته اند، تصویر بدی از
افغانستان و مردمش منحیث جنگافروزان و ویرانگران به جهانیان ارایه
میگردد. یک جوان شرافتمند باید مرگ را بر جنگیدن داوطلبانه یا جبری در
ارتش منفور «ولایت فقیه» ترجیح دهد. به همین دلیل افغانهایی نیز بوده اند
که از میدان های جنگ سوریه به سوی ترکیه و اروپا فرار نموده اند چون
نمیخواستند همچون سگان شکاری بازیچه دست یک دستگاه پلید و جنگافروز
گردند.
منزجرکنندهتر
از همه حال آن بهاصطلاح روشنفکران چاکر رژیم ایران است که به دفاع از
افغانهایی برمیخیزند که به سوریه اعزام گردیده اند. بطور نمونه جعفر
عطایی در پست فیسبوکیاش تحت این استدلال مسخره که «کشتن و کشتهشدن بخشی
از زندگی ما شده» پس باید جوانان ما در «میدان های بزرگ جنگ آبدیده شوند»،
«شهامت و شجاعت» اینان را تحسین میکند! اما او نمیداند یا خود را به
نفهمی میزند که اکثر این جوانان «آبدیده» نه بلکه در قالب یک ارتش
ارتجاعی و اشغالگر کشته و اسیر و تحقیر میگردند و اگر زنده نیز برآیند به
عناصر سرافکنده و آبروباخته بدل میشوند. او با تیوری تراشیدن اینکه «جنگ
با القاعده و داعش در هر سرزمینی که باشد، جنگ با دشمن مردم ماست» به تمجید
آنانی میپردازد که در یک جنگ جنایتکارانه منحیث لشکر پیاده بیارزش مورد
سوءاستفاده قرار میگیرند. اما بین داعشیان و رژیم آزادیکش و منفور ایران
تفاوت ماهوی وجود نداشته هردو از یک سرمنشای ضدیت با انسانیت بیدار سرچشمه
میگیرند. آقای عطایی اگر از مهرههای دولت سفاک ایران نمیبود، باید آن
رژیم نامبارک را که دستان خونین در افغانستان دارد نیز منحیث «دشمن مردم
ما» محکوم کرده جنگیدن در ارتش آن را مایه ننگ و شرم میپنداشت. البته او
که اینهمه مشتاق جنگ و آبدیده شدن است معلوم نیست خودش چرا در بستر نرم
انگلیس لمیده و به میدان های جنگ سوریه قدم رنجه نمیفرماید تا به افتخار
سربازی خامنهای و دیگر جلادان حاکم در ایران رسیده «آبدیده» شود؟ او اگر
حس ملی و انسانی میداشت، باید در برابر گوشت دم توپ شدن این جوانان ما که
متاسفانه اکثریت شان متعلق به ملیت هزاره اند، صدا بلند میکرد و به دلیل
سکوت بیشرمانه حکومت وحشت ملی، نه تنها اشرف غنی بلکه عبدالله و محقق و
دانش و دیگر مقامات ضدملی را مورد بازخواست قرار میداد.
البته
جنگیدن برای انسانیت و علیه جنایتکاران داعشی فقط در کنار شیرزنان کوبانی
میتواند افتخار آفرین باشد که در یک نبرد عادلانه با شهامت و مقاومت حماسی
جهان را به تحسین واداشتند. آنان با عشق به انسانیت و رهایی سرزمین شان،
در برابر سیاهترین نیروی عصر از جان شان مایه گذاشتند نه اینکه مثل
ساطوربدستان آخوندی در پی جهانکشایی و صدور انقلاب پرنکبت و سیاه شان به
کشورهای دیگر باشند. صدها انسان عدالتخواه و مبارز از سراسر جهان طی چند
سال گذشته داوطلبانه به صفوف این قهرمانان در روژاوای سوریه پیوسته افتخار
مبارزه رودررو با داعش را کمایی کردند و حتی تعدادی درین راه جان باختند.
اما جنگیدن در صف ارتش ایران که خود ننگ بشریت است، جز شرم و روسیاهی
مفهومی نمیتواند داشته باشد.
رژیم
آدمخوار ایران در گذشته نیز دسته دسته افغانهای مهاجر را به جبر و نیرنگ
به جنگ ایران و عراق فرستاده به کشتن میداد. آخوندها کلیدی را زیر نام
«کلید بهشت» به گردن جوانان میآویختند که گویا وقتی کشته شدند با آن درهای
بهشت را میتوانند به روی خود بگشایند!
دولت
ایران که با افغانهای مهاجر برخورد فاشیستی دارد، از رنج و سیهروزی و
بیکاری آنان سوءاستفاده کرده تعدادی از جوانان را با وعده قبول پناهندگی و
عدم ردمرز شدن، به جنگ سوریه میفرستد. اکثر این جوانان کشته یا اسیر
میگردند که نیروهای مخالف بشاراسد بارها کلپهای ویدیویی افغانهای اسیر و
شکنجهشده را انتشار داده است که دیدن آن دردناک است.
خبرگزاری
«ایرانا» متعلق به رژیم ددمنش ایران در جون ۲۰۱۵ گزارش داد که حدود چهارصد
تن از ایرانیان و افغانها طی چهارسال در جنگ سوریه کشته شده اند. اما
تعداد واقعی کشتهشدگان به مراتب بیشتر از آن است.
دیدهبان حقوق بشر نیز در گزارشی تحت عنوان «ایران هزاران افغان را برای جنگیدن به سوریه اعزام میکند» به تاریخ ۲۹ جنوری ۲۰۱۶ نوشت:
«حداقل
از نوامبر ۲۰۱۳ سپاه پاسداران انقلاب ایران هزاران نفر از افغانهایی را
که بدون مدرک قانونی در ایران زندگی میکنند استخدام نموده تا در سوریه
بجنگند و چند تن نیز گزارش کردهاند که مقامات ایران آنها را مجبور به
انجام این کار کردهاند.»
یکتن
از جوانان افغان که در سوریه و عراق برای ارتش ایران جنگیده به دیدهبان
حقوق بشر گفته است که آنان چهارصد جنگجوی افغان بودند که طی درگیریهایی که
اصلا نمی دانستند طرف شان کیست، ۲۰۰ تن شان کشته شدند.
سکوت
دولت افغانستان و سازمانها و احزاب مزدبگیر ایران در برابر فاشیزم
اربابان ایرانی شان در قبال مهاجران ما شرمآور و ننگین است. هیچ دولت
دیگری در برابر سرنوشت شهروندانش به این حد بیتفاوت نیست که وحشیانه
بوسیله یک دولت فاشیستی مورد استفاده قرار گیرند اما بازهم آرام گرفته حتی
از یک اعتراض سرسری اجتناب ورزد.
دیدار خامنهای جلاد با جمعی از افغانهایی
که عزیزان شان را در قالب نیروهای نظامی رژیم پلید ایران در جنگ سوریه از
دست داده اند. سرجلاد به آنان گفت «من به شما افتخار میکنم».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر