4.11.2016
یورو نیوز: ایران به رغم کارنامه پذیرفتنیاش در زمینه آموزش، از نظر شاخص
رفاه از سال ۲۰۰۷ تاکنون در جمع ۳۵ کشور پایین جهان باقی مانده است.
بر اساس آماری که مؤسسه پژوهشی لگاتوم بریتانیا منتشر کرده، امسال در میان ۱۴۹ کشور جهان، رتبه ایران ۱۱۸ است.
در این ردهبندی که بر اساس زیرشاخصهای «کیفیت اقتصاد»، «فضای کسب و کار»، «حکمرانی»، «آموزش»، «بهداشت»، «ایمنی و امنیت»، «آزادیهای فردی»، «سرمایه اجتماعی» و «محیط زیست» انجام شده، افغانستان و یمن در آخرین خانههای جدول قرار گرفتهاند. نام پاکستان، عراق و سودان نیز در میان ده کشور پایینی این جدول به چشم میخورد در حالی که تاجیکستان در ردیف صدم و یک پله پایینتر از ارمنستان قرار دارد. جایگاه ترکیه نیز در ردیف ۷۸ این جدول است.
بر پایه سنجههای مؤسسه لگاتوم، نیوزیلند مرفهترین کشور جهان است و در پی آن نام نروژ، فنلاند، سوئیس، کانادا و استرالیا دیده میشود. پس از آن به جز سنگاپور (نوزدهم) تمامی ردیفها را کشورهایی از قارههای اروپا و آمریکا پر کردهاند. ایالات متحده نیز در این جدول حائز رتبه هفدهم شده و بالاتر از فرانسه قرار دارد.
بیشتر کشورهای انتهایی جدول مگاتوم از قاره آفریقا و آسیا هستند. در این میان جایگاه مصر، اوگاندا، بنگلادش، جیبوتی، بورکینافاسو و تانزانیا از ایران بالاتر است.
برای دیدن جدول تعاملی (اینتراکتیو) ردهبندی رفاه کشورها اینجا را کلیک کنید.
در این میان، زیرشاخصهایی که بیش از همه معدل شاخص رفاه در ایران را پایین میآورند «حکمرانی» و «آزادیهای فردی» هستند. به نوشته سایت پراسپریتی (رفاه)، ایران از نظر این زیرشاخصها یکی از بدترین کشورهای جهان است. در طول دو سال گذشته در حالی که درگیریهای منطقهای در خارج و نزاعهای سیاسی در داخل ایران ادامه داشته، تحدید آزادیهای مدنی در این کشور نیز افزایش یافته است.
در عین حال به رغم پایین ماندن شاخص کلی رفاه در ایران از سال ۲۰۰۷ میلادی تاکنون، کارنامه این کشور در ساحت آموزش و سرمایه اجتماعی نسبت به دیگر کشورهای منطقه مثبت بوده است.
پیوند تولید ناخالص ملی با رفاه شهروندان
یکی از سنجههای حیاتی برای تخمین سطح رفاه یک ملت، میزان تولید ناخالص ملی با حد توان بهرهبری از آن است. آمار لگاتوم نشان میدهد که از این منظر، وضعیت ایران از عراق بهتر است اما با دیگر کشورهای منطقه به ویژه اسرائیل، لبنان و اردن هنوز فاصله زیادی دارد.
تاریخ برخورداری ایرانیان از رفاه در چند سال اخیر دلسرد کننده است. گرچه اقتصاد ایران به طور کلی از نظر حد درآمدزایی متوسط است، اما توانایی بالقوهای برای بهرهمندی شهروندان خود از این درآمد را داراست به طوری که توانسته است برای نمونه عملکرد خوبی را در زمینه آموزش در میان کشورهای منطقه به خود اختصاص دهد.
کارنامه بد ایران در زمینه آزادیهای فردی
اما وضعیت رفاهی در این کشور به دلیل ناکارآمدی ساختار حکومت و معیوب بودن نظام مدیریتی تنها به سرکوب آزادیهای شهروندی منجر شده است. کارنامه ایران در زمینه آزادیهای فردی بیش از هر زیرشاخص دیگری به رفاه این کشور آسیب رسانده است. البته ایران توانسته است از سال ۲۰۰۷ که در قعر جدول آزادیهای فردی قرار داشت خود را به چهار پله مانده به آخر در سال ۲۰۱۶ ارتقا دهد.
مقامات ایرانی در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دسترسی به حق آزادی بیان، تشکیل انجمنها و اجتماعات را دشوارتر ساختند. آنها همچنین به دستگیری و زندانی کردن روزنامهنگاران، کنشگران حقوق بشر و اصناف و دیگر منتقدان مستقل حکومت ادامه دادند.
عفو بینالملل میگوید شکنجه و بدرفتاری با زندانیان همچنان در ایران رواج دارد و مجازاتی برای این گونه رفتارها متصور نیست. زیرشاخص آزادیهای فردی نشان میدهد که از سال ۲۰۰۷ تا کنون فشارها در زمینه مذهب هم از سوی جامعه و هم از سوی حکومت در ایران افزایش یافته و وضعیت آزادی مطبوعات بدتر شده است.
به هر روی، پایین بودن رتبه رفاهی ایران از سال ۲۰۰۷ تاکنون بیشتر از آن که به توسعه نیافتگی مربوط باشد، در پیوند با تحدید آزادیهای فردی در این کشور است.
سرمایه اجتماعی، ظرفیت مغفول در ایران
در بخشی از دوران احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین اختلافات دولت با قوه قضائیه و مقننه سبب چند قطبی شدن جامعه ایران و فضای سیاسی آن شد. این اختلافات در عرصه سیاسی، به استقلال نظام قضایی ایران آسیب رساند و در عرصه اجتماعی نیز سرمایه اجتماعی کشور را به هدر داد به طوری که رتبه ایران در زیرشاخص سرمایه اجتماعی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ سقوطی ۲۰ پلهای داشت. این سقوط نگران کننده احتمالا در پیوند با از دست رفتن اعتماد ایرانیان به نهادهایی همچون پلیس است.
اعتماد ایرانیان در زمینههای دیگر هم کاهش یافته است. مطالعه مؤسسه لگاتوم نشان میدهد که حتی تعداد ایرانیانی که در هنگام دشواری روی کمک خانواده و دوستان خود حساب میکنند، نسبت به گذشته کمتر شده است. این پژوهش در عین حال آمار یا جزئیات بیشتری در این مورد به خصوص منتشر نکرده است.
اکنون میزان سرمایه اجتماعی که عبارت از بهرهوری افراد، گروهها و شبکههای موجود و همبستگی آنان در بطن جامعه است، در ایران نسبت به کشورهای منطقه از جمله اسرائیل، عراق، اردن و لبنان در جایگاه برتری قرار دارد. اما رتبه این کشور در کیفیت حکمرانی بسیار پایین است و در میان کشورهای آفریقایی همچون آنگولا و موریتانی قرار میگیرد.
بر اساس آماری که مؤسسه پژوهشی لگاتوم بریتانیا منتشر کرده، امسال در میان ۱۴۹ کشور جهان، رتبه ایران ۱۱۸ است.
در این ردهبندی که بر اساس زیرشاخصهای «کیفیت اقتصاد»، «فضای کسب و کار»، «حکمرانی»، «آموزش»، «بهداشت»، «ایمنی و امنیت»، «آزادیهای فردی»، «سرمایه اجتماعی» و «محیط زیست» انجام شده، افغانستان و یمن در آخرین خانههای جدول قرار گرفتهاند. نام پاکستان، عراق و سودان نیز در میان ده کشور پایینی این جدول به چشم میخورد در حالی که تاجیکستان در ردیف صدم و یک پله پایینتر از ارمنستان قرار دارد. جایگاه ترکیه نیز در ردیف ۷۸ این جدول است.
بر پایه سنجههای مؤسسه لگاتوم، نیوزیلند مرفهترین کشور جهان است و در پی آن نام نروژ، فنلاند، سوئیس، کانادا و استرالیا دیده میشود. پس از آن به جز سنگاپور (نوزدهم) تمامی ردیفها را کشورهایی از قارههای اروپا و آمریکا پر کردهاند. ایالات متحده نیز در این جدول حائز رتبه هفدهم شده و بالاتر از فرانسه قرار دارد.
بیشتر کشورهای انتهایی جدول مگاتوم از قاره آفریقا و آسیا هستند. در این میان جایگاه مصر، اوگاندا، بنگلادش، جیبوتی، بورکینافاسو و تانزانیا از ایران بالاتر است.
برای دیدن جدول تعاملی (اینتراکتیو) ردهبندی رفاه کشورها اینجا را کلیک کنید.
در این میان، زیرشاخصهایی که بیش از همه معدل شاخص رفاه در ایران را پایین میآورند «حکمرانی» و «آزادیهای فردی» هستند. به نوشته سایت پراسپریتی (رفاه)، ایران از نظر این زیرشاخصها یکی از بدترین کشورهای جهان است. در طول دو سال گذشته در حالی که درگیریهای منطقهای در خارج و نزاعهای سیاسی در داخل ایران ادامه داشته، تحدید آزادیهای مدنی در این کشور نیز افزایش یافته است.
در عین حال به رغم پایین ماندن شاخص کلی رفاه در ایران از سال ۲۰۰۷ میلادی تاکنون، کارنامه این کشور در ساحت آموزش و سرمایه اجتماعی نسبت به دیگر کشورهای منطقه مثبت بوده است.
پیوند تولید ناخالص ملی با رفاه شهروندان
یکی از سنجههای حیاتی برای تخمین سطح رفاه یک ملت، میزان تولید ناخالص ملی با حد توان بهرهبری از آن است. آمار لگاتوم نشان میدهد که از این منظر، وضعیت ایران از عراق بهتر است اما با دیگر کشورهای منطقه به ویژه اسرائیل، لبنان و اردن هنوز فاصله زیادی دارد.
تاریخ برخورداری ایرانیان از رفاه در چند سال اخیر دلسرد کننده است. گرچه اقتصاد ایران به طور کلی از نظر حد درآمدزایی متوسط است، اما توانایی بالقوهای برای بهرهمندی شهروندان خود از این درآمد را داراست به طوری که توانسته است برای نمونه عملکرد خوبی را در زمینه آموزش در میان کشورهای منطقه به خود اختصاص دهد.
کارنامه بد ایران در زمینه آزادیهای فردی
اما وضعیت رفاهی در این کشور به دلیل ناکارآمدی ساختار حکومت و معیوب بودن نظام مدیریتی تنها به سرکوب آزادیهای شهروندی منجر شده است. کارنامه ایران در زمینه آزادیهای فردی بیش از هر زیرشاخص دیگری به رفاه این کشور آسیب رسانده است. البته ایران توانسته است از سال ۲۰۰۷ که در قعر جدول آزادیهای فردی قرار داشت خود را به چهار پله مانده به آخر در سال ۲۰۱۶ ارتقا دهد.
مقامات ایرانی در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دسترسی به حق آزادی بیان، تشکیل انجمنها و اجتماعات را دشوارتر ساختند. آنها همچنین به دستگیری و زندانی کردن روزنامهنگاران، کنشگران حقوق بشر و اصناف و دیگر منتقدان مستقل حکومت ادامه دادند.
عفو بینالملل میگوید شکنجه و بدرفتاری با زندانیان همچنان در ایران رواج دارد و مجازاتی برای این گونه رفتارها متصور نیست. زیرشاخص آزادیهای فردی نشان میدهد که از سال ۲۰۰۷ تا کنون فشارها در زمینه مذهب هم از سوی جامعه و هم از سوی حکومت در ایران افزایش یافته و وضعیت آزادی مطبوعات بدتر شده است.
به هر روی، پایین بودن رتبه رفاهی ایران از سال ۲۰۰۷ تاکنون بیشتر از آن که به توسعه نیافتگی مربوط باشد، در پیوند با تحدید آزادیهای فردی در این کشور است.
سرمایه اجتماعی، ظرفیت مغفول در ایران
در بخشی از دوران احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین اختلافات دولت با قوه قضائیه و مقننه سبب چند قطبی شدن جامعه ایران و فضای سیاسی آن شد. این اختلافات در عرصه سیاسی، به استقلال نظام قضایی ایران آسیب رساند و در عرصه اجتماعی نیز سرمایه اجتماعی کشور را به هدر داد به طوری که رتبه ایران در زیرشاخص سرمایه اجتماعی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ سقوطی ۲۰ پلهای داشت. این سقوط نگران کننده احتمالا در پیوند با از دست رفتن اعتماد ایرانیان به نهادهایی همچون پلیس است.
اعتماد ایرانیان در زمینههای دیگر هم کاهش یافته است. مطالعه مؤسسه لگاتوم نشان میدهد که حتی تعداد ایرانیانی که در هنگام دشواری روی کمک خانواده و دوستان خود حساب میکنند، نسبت به گذشته کمتر شده است. این پژوهش در عین حال آمار یا جزئیات بیشتری در این مورد به خصوص منتشر نکرده است.
اکنون میزان سرمایه اجتماعی که عبارت از بهرهوری افراد، گروهها و شبکههای موجود و همبستگی آنان در بطن جامعه است، در ایران نسبت به کشورهای منطقه از جمله اسرائیل، عراق، اردن و لبنان در جایگاه برتری قرار دارد. اما رتبه این کشور در کیفیت حکمرانی بسیار پایین است و در میان کشورهای آفریقایی همچون آنگولا و موریتانی قرار میگیرد.
وضعیت دلسردکننده حکمرانی و آزادیهای فردی مانع از آن شده که ایران بتواند از تمام ظرفیت سرمایه اجتماعی خود بهره ببرد. مؤسسه لگاتوم در گزارش خود سرمایه اجتماعی ایران را «ظرفیتی مغفول» و استفاده نشده مینامد که شاید بتواند به عنوان یک منبع انرژی مفیدتر و تجدیدپذیرتر از ذخایر نفت و گاز این کشور عمل کند.
بر پایه آمار مؤسسه لگاتوم که در منطقه خاورمیانه کشورهای ایران، عراق، لبنان، اردن و اسرائیل را به عنوان نمونه با یکدیگر مقایسه می کند، رتبه ایران در زمینه آموزش چند پله از کشور پیشتاز آموزش در منطقه یعنی اسرائیل پایینتر است، اما در جایگاهی بالاتر از سه کشور دیگر قرار دارد. به این ترتیب ایران در این عرصه از سال ۲۰۰۷ تاکنون نه پله رشد داشته است.
جمهوری اسلامی ایران همچنین در حال رسیدن به رکورد جهانی بیشترین تعداد باسواد بزرگسال و بیشترین تعداد پایان تحصیلات ابتدایی به نسبت جمعیت است.
رفاه ایرانیان آن گونه که تصور میشود تنها نه بسته به مدیریت صحیح صادرات نفت و گاز، بلکه بیشتر به مدیریت استعدادهای شهروندان است که به دلیل حکمرانی بد و محدودیتهای سیاسی بیاستفاده ماندهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر