۱۰ شهريور ۱٣۹۶
در بیست و نهمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، قدم به
مرحلهای میگذاریم که کم مانده تا بتوانیم بخشی از حقیقتِ کشتار زندانیان
سیاسی در دههی شصت و به ویژه کشتار زندانیان در تابستان سال ۶۷، زندانیانی
که حکم زندان داشتند، ولی در دادگاههای چند دقیقهای و پشت درهای بسته به
مرگ محکوم شده و اعدامشان کردند را روشن کنیم.
دادخواست اخیر پنجاه نفر از مادران و خانوادههای خاوران در ایران، در رابطه با کشتار زندانیان سیاسی در دههی شصت به سازمانها و نهادهای بین المللی، نقطه عطفی در این مسیر است که خانوادههای زندانیان سیاسی به طور جدی پیگیر موضوع روشن شدن حقایق و چرایی کشتار عزیزانشان هستند.
ما جریانهای مستقل که هدفمان بلند کردن صدای دادخواهان در ایران است، نیز پیگیر جدی چرایی و چگونگی این جنایتها هستیم.
ما به خوبی میدانیم که برخی گروهها از همان سالهای ابتدایی، قصد پنهان کردن و مسکوت ماندن این جنایتها را به بهانههای مختلف داشتند و تنها زمانی که منافعشان به این مساله گره میخورد، «نه به دلیل روشن شدن حقایق، بلکه باز هم برای ماندن در قدرت»، مساله کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را مطرح و حتی از خانوادهها سوء استفاده میکنند تا بتوانند به اهداف خود برسند، ولی به هیچ وجه پیگیر حقیقی آن جنایتها نیستند چون خودشان یا مُرادشان مستقیم یا غیرمستقیم در انجام این جنایتها شریک بوده و هستند.
ما همچنین به خوبی میدانیم که برخی از این گروهها و جریانهای وابسته قدرت فکری یا تحت تاثیر عوامل حکومتی، با این بهانه که باید آشتی ملی را پیشه کنیم، سالهاست که شعار ببخشیم ولی فراموش نکنیم را تبلیغ میکنند، با این توجیه که پیگیری این جنایتها، به توسعه و گسترش دموکراسی صدمه میزند. در حالی که شاهد بوده و هستیم که سرپوش گذاشتن بر کشتار فعالان سیاسی در دههی شصت، زندانی کردن و شکنجه و اعدام فعالان سیاسی و اجتماعی را تداوم بخشیده و روزی نیست که شاهد خفه کردن صدای آزادی خواهان در زندانها و بیرون زندانها در ایران و حتی در خارج از کشور نبوده باشیم، حتی فعالانی که فعالیتهای صنفی و مدنی دارند و برای سادهترین حقوق خود مبارزه میکنند. نزدیکترین نمونه آن در خطر بودن جان تعدادی از زندانیان زندان گوهردشت کرج به دلیل اعتصاب غذا برای رسیدن به بدیهی ترین حقوق خود و در اعتراض به انتقال اجباری به سالن امنیتی است که جمهوری اسلامی باید پاسخ گوی آن باشد.
ما اعتقاد عمیق داریم برای رسیدن به آزادی و دموکراسی، راهی جز این نیست که باید آمران و عاملان کشتار زندانیان سیاسی در دههی شصت و تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران که در دادگاههای ناعادلانه و اغلب پشت درهای بسته تصمیم گیری و اجرا شده است را به پای میز محاکمه بکشانیم و در دادگاهی عادلانه و علنی محاکمه کرده و چرایی و چگونگی این جنایتها را در پیشگاه مردم روشن کنیم تا بتوانیم آزادی را به دست آوریم و مسیر برقراری عدالت را هموار سازیم.
مادران پارک لاله ایران
نهم شهریور ۱٣۹۶
دادخواست اخیر پنجاه نفر از مادران و خانوادههای خاوران در ایران، در رابطه با کشتار زندانیان سیاسی در دههی شصت به سازمانها و نهادهای بین المللی، نقطه عطفی در این مسیر است که خانوادههای زندانیان سیاسی به طور جدی پیگیر موضوع روشن شدن حقایق و چرایی کشتار عزیزانشان هستند.
ما جریانهای مستقل که هدفمان بلند کردن صدای دادخواهان در ایران است، نیز پیگیر جدی چرایی و چگونگی این جنایتها هستیم.
ما به خوبی میدانیم که برخی گروهها از همان سالهای ابتدایی، قصد پنهان کردن و مسکوت ماندن این جنایتها را به بهانههای مختلف داشتند و تنها زمانی که منافعشان به این مساله گره میخورد، «نه به دلیل روشن شدن حقایق، بلکه باز هم برای ماندن در قدرت»، مساله کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را مطرح و حتی از خانوادهها سوء استفاده میکنند تا بتوانند به اهداف خود برسند، ولی به هیچ وجه پیگیر حقیقی آن جنایتها نیستند چون خودشان یا مُرادشان مستقیم یا غیرمستقیم در انجام این جنایتها شریک بوده و هستند.
ما همچنین به خوبی میدانیم که برخی از این گروهها و جریانهای وابسته قدرت فکری یا تحت تاثیر عوامل حکومتی، با این بهانه که باید آشتی ملی را پیشه کنیم، سالهاست که شعار ببخشیم ولی فراموش نکنیم را تبلیغ میکنند، با این توجیه که پیگیری این جنایتها، به توسعه و گسترش دموکراسی صدمه میزند. در حالی که شاهد بوده و هستیم که سرپوش گذاشتن بر کشتار فعالان سیاسی در دههی شصت، زندانی کردن و شکنجه و اعدام فعالان سیاسی و اجتماعی را تداوم بخشیده و روزی نیست که شاهد خفه کردن صدای آزادی خواهان در زندانها و بیرون زندانها در ایران و حتی در خارج از کشور نبوده باشیم، حتی فعالانی که فعالیتهای صنفی و مدنی دارند و برای سادهترین حقوق خود مبارزه میکنند. نزدیکترین نمونه آن در خطر بودن جان تعدادی از زندانیان زندان گوهردشت کرج به دلیل اعتصاب غذا برای رسیدن به بدیهی ترین حقوق خود و در اعتراض به انتقال اجباری به سالن امنیتی است که جمهوری اسلامی باید پاسخ گوی آن باشد.
ما اعتقاد عمیق داریم برای رسیدن به آزادی و دموکراسی، راهی جز این نیست که باید آمران و عاملان کشتار زندانیان سیاسی در دههی شصت و تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران که در دادگاههای ناعادلانه و اغلب پشت درهای بسته تصمیم گیری و اجرا شده است را به پای میز محاکمه بکشانیم و در دادگاهی عادلانه و علنی محاکمه کرده و چرایی و چگونگی این جنایتها را در پیشگاه مردم روشن کنیم تا بتوانیم آزادی را به دست آوریم و مسیر برقراری عدالت را هموار سازیم.
مادران پارک لاله ایران
نهم شهریور ۱٣۹۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر