یکشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۳

جهان در سال 2014 : افزايش تهديدات و پايان توهمات


world 0e161
پير روسلن در تحليلي در فيگاروي ديروز نوشت: « جهان دامنه صدمات و ضايعات ناشي از «جنگ جهاني عليه تروريسم» فرمان داده شده از سوي جورج دبليو. بوش متعاقب حملات تروريستي 11 سپتامبر 2001، را کشف مي کند... جمع اين دو قضيه [افشاگري اسنودن و قضاياي شكنجه] براي تمام کشورهاي دوست ايالات متحده فاجعه بار است،

زيرا اعتبار آنان را به دليل همکاري با سيستمي که قادر است درباره تحرکات ناگفتني خود اختفا و استتار کامل برقرارکند، به خطر مي اندازد. فرانسه از اين بابت شايسته يک امتياز است، زيرا از معدود کشورهائي بوده که در جهاني سازي شکنجه هماهنگ شده از کاخ سفيد، مطلقا مشارکت و دخالتي نداشته است. اين هم واقعيتي است که در دوران جنگ عراق، ديپلماسي ما عاقلانه و به نحوي مفيد فايده، فرانسه را از سياست بهترين متحدمان دور نگاه داشت... استقرار يک «خلافت» در قلب خاورميانه در تابستان گذشته و متاستاز هاي آن که تمام قوس بحران از «ساحل» [آفريقا] تا افغانستان را در بر مي گيرد، ماهيت تهديد جهاديستي را تغيير داده است. اين پديده در سال 2014 به يک تهديد واقعي عليه نظم منطقه اي و جهاني مبدل شده که کسي، بخصوص در همسايگي فوري آن، نمي تواند ناديده بگيرد. بقاء تمام رژيمهاي منطقه در معرض تهديد و زير سؤال است. با موفقيت هاي پي در پي «دولت اسلامي» در عراق و شام، بايد اميدوار بود که اين نوع تروريسم به چنان حجم کمي بحراني رسيده باشد که سرانجام يک واکنش کيفي از سوي همه، بويژه جهان عرب را باعث شود. جنگي که از تابستان گذشته عليه داعش با استفاده از وسايلي که هزينه و ريسک تلفات انساني کمي در بر دارد، نظير بمبهاي ليزري يا موشک هاي کروز، آغاز شده، مانند جنگ عراق در سال 2003، يا ليبي در سال 2011، في نفسه يک راه حل نيست و هرگز نخواهد توانست براي نابودي يک هيولاي چند سر کفايت کند. حال که مراقبت الکترونيک و شکنجه، حتي با پيچيده ترين شيوه ها، جواب مورد نظر را نمي دهد و عمليات نظامي که اينجا و آنجا با کيفيت و تسلط حرفه اي بالا پيش برده مي شود، نيز کارساز نيست، شايد وقت آن رسيده باشد که تغيير نرم افزار دهيم و سرانجام به ريشه هاي شر حمله کنيم .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر