محمد
خامنهای در مصاحبه خود، در مورد قضایای سفر مک فارلین به ایران که حامل
پیام ریگان و کیک وکلت برای خمینی بود و نیز قضایای منتظری ،جنگ و مجلس و... از آنجا که جا به جا خمینی را سادهلوح و متأثر از اطرافیان خود خوانده است در رژیم شقه شقه آخوندی ولولهای برپا کرده است.
حرف اصلی محمد خامنهای در مصاحبهاش با یکی ازنشریات رژیم این است که خمینی در جماران در احاطه کسانی بوده که از سادهلوحی او سوءاستفاده میکرده و در تصمیماتش تاثیر میگذاشتند تا جایی که خمینی درمقطعی به این باور رسیده که رئیسجمهور وقت ”علی خامنهای“ مخالف نظر خمینی و مخالف ولایتفقیه میباشد و...
مهرههای رژیم از هر دو باند فرصت را غنیمت دانسته و با محمل دفاع از اندیشههای پوسیده خمینی نسبت به اظهارات محمد خامنهای در مورد دیو پلید جماران واکنش نشان داده و برادر بزرگتر ولیفقیه را سرزنش میکنند که چرا تلویحاً ”امام راحل“ را سادهلوح دانسته است ضمن اینكه از این فرصت هم استفاده میکنند تا به بهانه ردیه نویسی بر اظهارات محمد خامنهای در مورد خمینی، ضمن تصفیه حسابهای باندی لگدی هم به رفسنجانی بزنند.
پاسدار شریعتمداری تیغ کش خامنهای سخنان محمد خامنهای در مورد خمینی را ”عملی نهسنجیده“ و مورد سادهلوح دانستن خمینی را «اهانت و توهین و خلاف حق و انصاف» دانسته است.
آخوند دیگری به نام حمید انصاری نیز به محمد خامنهای تاخته است که حرفهای او در مورد خمینی توهین به شخصیت او بوده به حدی که در سخنان محمد خامنهای ”شخصیت، مدیریت و صلاحیت امام با تعابیری بد“ زیر سؤال رفته است (مردمسالاری8 دی93)
روزنامه ابتکار (6 دی93) طی مقالهیی ادعای محمد خامنهای را تخریب بسیاری از بنیانهای فکری و عقیدتی خمینی میداند واز بزرگان نظام گلایهمند است که ”شایستهتر بود که بزرگان و دلسوزان واکنش مناسبتری نشان میدادند؛ سکوت در چنین مواردی مهر تأیید بر ادعاهاست“.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم- 4 دی 93) هم برآشفته است که تصویر سادهلوحانهای که محمد خامنهای از خمینی ارایه داده ”غیرمنطبق با آرمانهای انقلاب خمینی“ است
گستردگی واکنشهای رسانهها و مهرههای باند خامنهای نسبت به اظهارات آخوند محمد خامنهای، بیانگر این است که رعشه بزرگی بر پیکر نظام ولایت افتاده است. زیرا تمامی سران، مهرهها و باندهای رژیم برای ”مشروعیت“ دادن به مواضع ضدمردمی و ضدملی خود و توجیه آن برای نیروهای وارفته نظام، به خمینی و اندیشههای پوسیده وی استناد میکنند.
بنابراین واکنشها در برابر اظهارات محمد خامنهای طبیعی است چرا که اظهارات او، مشروعیت کل نظام و بنیانگذارش را به چالش کشیده است.
طی 36سال عمر حیات ننگین جمهوری آخوندی، سران و مهرههای باندهای مختلف رژیم همواره تلاش داشتنهاند، بهنحوی خود را پایبند و وصل به افکار پوسیده و پلید خمینی نشان بدهند. وقتی محمد خامنهای، احمد خمینی را نیز با عبارت ”جماران نشینان“ شریک توطئه آمریکاییها و القاکنندگان مطالب خلاف واقع و گزارشهای دروغ به خمینی معرفی میکند، و خمینی را اثر پذیر از اطرافیان ناباب میداند، معنایش جز این نیست که بحران عدم مشروعیت رژیم به ریشه راه برده است و دیگر اعتباری برای خمینی و رژیم ارتجاعی ولایتفقیه باقی نمیماند.
بنابراین طبیعی است که هر دوباند رژیم کف برآوردهاند و او را آماج حملات خود قرار دادهاند.
اظهارات آخوند محمد خامنهای برادر ولیفقیه ارتجاع در مورد خمینی و تصمیمات و نظرات او، بهمثابه کسی است که بر روی شاخ نشسته است و بن میبرد.
کف بر دهان آوردن هر دو باند رژیم دقیقاً از آنجاست که با شم ضدانقلابی خود حس میکنند این همان خراب کردن اصل خانه ولایتفقیه به دست خودشان است، که دیگر دراین صورت ”نه تاک ماند و نه تاکنشان“. البته باید هزار بار دست مریزاد به مردم و نیروی مقاومت مردم ایران گفت که این رژیم جنایتکار را به این نقطه رساندهاند.
پیام ریگان و کیک وکلت برای خمینی بود و نیز قضایای منتظری ،جنگ و مجلس و... از آنجا که جا به جا خمینی را سادهلوح و متأثر از اطرافیان خود خوانده است در رژیم شقه شقه آخوندی ولولهای برپا کرده است.
حرف اصلی محمد خامنهای در مصاحبهاش با یکی ازنشریات رژیم این است که خمینی در جماران در احاطه کسانی بوده که از سادهلوحی او سوءاستفاده میکرده و در تصمیماتش تاثیر میگذاشتند تا جایی که خمینی درمقطعی به این باور رسیده که رئیسجمهور وقت ”علی خامنهای“ مخالف نظر خمینی و مخالف ولایتفقیه میباشد و...
مهرههای رژیم از هر دو باند فرصت را غنیمت دانسته و با محمل دفاع از اندیشههای پوسیده خمینی نسبت به اظهارات محمد خامنهای در مورد دیو پلید جماران واکنش نشان داده و برادر بزرگتر ولیفقیه را سرزنش میکنند که چرا تلویحاً ”امام راحل“ را سادهلوح دانسته است ضمن اینكه از این فرصت هم استفاده میکنند تا به بهانه ردیه نویسی بر اظهارات محمد خامنهای در مورد خمینی، ضمن تصفیه حسابهای باندی لگدی هم به رفسنجانی بزنند.
پاسدار شریعتمداری تیغ کش خامنهای سخنان محمد خامنهای در مورد خمینی را ”عملی نهسنجیده“ و مورد سادهلوح دانستن خمینی را «اهانت و توهین و خلاف حق و انصاف» دانسته است.
آخوند دیگری به نام حمید انصاری نیز به محمد خامنهای تاخته است که حرفهای او در مورد خمینی توهین به شخصیت او بوده به حدی که در سخنان محمد خامنهای ”شخصیت، مدیریت و صلاحیت امام با تعابیری بد“ زیر سؤال رفته است (مردمسالاری8 دی93)
روزنامه ابتکار (6 دی93) طی مقالهیی ادعای محمد خامنهای را تخریب بسیاری از بنیانهای فکری و عقیدتی خمینی میداند واز بزرگان نظام گلایهمند است که ”شایستهتر بود که بزرگان و دلسوزان واکنش مناسبتری نشان میدادند؛ سکوت در چنین مواردی مهر تأیید بر ادعاهاست“.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم- 4 دی 93) هم برآشفته است که تصویر سادهلوحانهای که محمد خامنهای از خمینی ارایه داده ”غیرمنطبق با آرمانهای انقلاب خمینی“ است
گستردگی واکنشهای رسانهها و مهرههای باند خامنهای نسبت به اظهارات آخوند محمد خامنهای، بیانگر این است که رعشه بزرگی بر پیکر نظام ولایت افتاده است. زیرا تمامی سران، مهرهها و باندهای رژیم برای ”مشروعیت“ دادن به مواضع ضدمردمی و ضدملی خود و توجیه آن برای نیروهای وارفته نظام، به خمینی و اندیشههای پوسیده وی استناد میکنند.
بنابراین واکنشها در برابر اظهارات محمد خامنهای طبیعی است چرا که اظهارات او، مشروعیت کل نظام و بنیانگذارش را به چالش کشیده است.
طی 36سال عمر حیات ننگین جمهوری آخوندی، سران و مهرههای باندهای مختلف رژیم همواره تلاش داشتنهاند، بهنحوی خود را پایبند و وصل به افکار پوسیده و پلید خمینی نشان بدهند. وقتی محمد خامنهای، احمد خمینی را نیز با عبارت ”جماران نشینان“ شریک توطئه آمریکاییها و القاکنندگان مطالب خلاف واقع و گزارشهای دروغ به خمینی معرفی میکند، و خمینی را اثر پذیر از اطرافیان ناباب میداند، معنایش جز این نیست که بحران عدم مشروعیت رژیم به ریشه راه برده است و دیگر اعتباری برای خمینی و رژیم ارتجاعی ولایتفقیه باقی نمیماند.
بنابراین طبیعی است که هر دوباند رژیم کف برآوردهاند و او را آماج حملات خود قرار دادهاند.
اظهارات آخوند محمد خامنهای برادر ولیفقیه ارتجاع در مورد خمینی و تصمیمات و نظرات او، بهمثابه کسی است که بر روی شاخ نشسته است و بن میبرد.
کف بر دهان آوردن هر دو باند رژیم دقیقاً از آنجاست که با شم ضدانقلابی خود حس میکنند این همان خراب کردن اصل خانه ولایتفقیه به دست خودشان است، که دیگر دراین صورت ”نه تاک ماند و نه تاکنشان“. البته باید هزار بار دست مریزاد به مردم و نیروی مقاومت مردم ایران گفت که این رژیم جنایتکار را به این نقطه رساندهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر