دوشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۳

در آينۀ نگاه «نهرو»

من مرد صلحجويي نيستم:
«من مرد صلحجويي نيستم... من قبول دارم كه در بعضي موارد شخص ناگزير است كه بجنگد. اين امر بيشتر مربوط به زمينه روحي و امكانات مردم است, بنابراين نمي توان آن را تابع فرضيه يي شمرد. حتّي گاندي كه يكي از مردان بزرگ صلح بود, هميشه مي گفت: جنگيدن بهتر از ترسيدن است, به كاربردن خشونت از فرار بهتر است. منظور او اين بود كه نبايد به بدي تسليم شد, به بديهاي اصلي تا ممكن است بايد با روش مسالمت آميز نبرد كرد. اگر اين روش از پيش نرفت, آن گاه مي توان دست به اسلحه برد, امّا به بدي نبايد تسليم شد».

آيين من:
«من به هيچ "آيه" و آييني پايبند نيستم. امّا اگر اين را مي خواهيد آيين اسمش بگذاريد, بگذاريد. من به روحانيتِ ذاتي بشر ايمان دارم. من به حيثيّتِ ذاتي فرد, معتقدم. من معتقدم كه افراد بشر بايد از امكان و فرصت مساوي برخوردار شوند. آرمان من اين است ـ گرچه به عمل پيوستنش مشكل باشد ـ كه بايد جامعه يي كه مردمش داراي حقوق مساوي باشند و بين آنان تفاوت چنداني نباشد, به وجود آيد.

من از ابتذال غني به همان اندازه بيزارم كه از فقر فقير».

آزادي:
«آزادي تنها يك تصميم سياسي نيست, يا قانون اساسي تازه يي, نه حتي روش اقتصادي, هرچند اين يكي اهميت بيشتري دارد. آزادي مربوط به دل و مغز است. اگر مغز به حقارت بگرايد و تيرگي بگيرد, و دل گرانبار باشد از كينه و نفرت, ديگر آزادي وجود ندارد».

زندگي:
«زندگي غني و پر تنوّع است و گرچه باتلاقها و مردابها و لجنزارهايي دارد, درياي بزرگ نيز دارد, و برف و توچالها و شبهاي پرستاره دل انگيز, و عشق به خانواده و دوستان, و رفاقت كارگري در امر مقصودي واحد, و موسيقي و كتاب و سلطنت انديشه ها, بنابراين هريك از ما مي تواند بگويد:
”پروردگارا! هرچند من به روي خاك زندگي كردم و فرزند خاك بودم, پدرم آسمان پرستاره بود!».

انديشه و عمل:
«اين آسان است كه بنشينيم و زيباييهاي جهان را تماشا كنيم, و در دنياي انديشه و تخيّل زندگي كنيم. امّا كوشش بر اين كه از اين طريق, بدبختي ديگران را دور از چشم نگاه داريم و نسبت به آنچه دربارۀ ديگران مي گذرد, بي اعتنا بمانيم, شرط جوانمردي و نوع دوستي نيست. فكر, براي اين كه وجود خود را توجيه كند, بايد به عمل بپيوندد».

حكومت دنيايي:
«ما به مرحله يي از امور انساني رسيده ايم كه آرمان دنياي واحد و نوعي اتّحاديۀ جهاني, بسيار ضروري مي نمايد, هرچند خطرها و موانع بسيار بر سر راهش است. كوشش ما بايد مصروف به تحقّق اين آرمان باشد, نه مصروف به ايجاد دسته بنديهايي كه بر سر راه اين جامعۀ بزرگِ دنيايي سنگ بيفكنند».

(به نقل از كتاب «نوشته هاي بي سرنوشت, تألیف دكتر محمدعلي اسلامي نَدوشن, از انتشارات جاويدان, چاپ اول, بهار 1356).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر