بانک مرکزی رژیم، یکی از مراکز چپاول و دزدی
باتلاق فساد در بانکهای رژیم موضوعی است که مستمراً موضوع بحث و جنگ وجدال بین باندهای رژیم و سوژه رسانههای هر دوباند است.
روزنامه حمایت وابسته به باند خامنهای 19آذر93 در پرسشی که مطرح میکند اصل حرف را برملا میکند: ”سوالی که باید در اینجا از مسئولان بانکی پرسید این است که آیا میتوان فسادی را آدرس را داد که از مسیر بانک عبور نکرده باشد؟“
این سؤال ناظر بر این است که بانکها پولها را از جیب مردم بهعنوان سپرده بیرون میکشند و به جای پرداخت به همین مردم و حل مشکلاتشان و یا دادن اعتبار به کارخانهها و موسسات تولیدی، راساً در رشتههای سود آور تجارتی از قبیل برج سازی ، پروژههای واردات و دلالی و... از طریق نهادها و شرکتهای زنجیرهیی و اقماری خود سرمایهگذاری میکنند، و سود سرمایه به جیب سهامداران اصلی بانک که وابسته به حکومت هستند برمیگردد.
بخشی از تسهیلات بانکی نیز به افرادی خاص و از طریق واسطههای حکومتی پرداخت میشود که عمدتاً صاحبان نفوذ و قدرت و یا وابسته به آنان در حکومت هستند
مکانیزم این فساد در سیستم بانکی رژیم آن قدر گسترده است که بر کسی پوشیده نیست، روزنامه حمایت بهنحوی این موضوع را توضیح میدهد و در ادامه مطلب فوق مینویسد: ”فردی را در نظر بگیرید که در پروژهیی برای کاشتن درختان میوه از ارگانی مجوز گرفته باشد، ولی برخلاف تعهد خود، زمین تخصیص داده شده از طرف دولت را در گرو بانک قرار دهد (هم بانک و هم زمین در حوزه اختیار دولت است) و وام میلیاردی بگیرد، سپس برج سازی کرده و آن را به سرعت فروش برساند“
روزنامه دنیای اقتصاد هم به گوشهیی از شیوههای فساد و تخلفات بانکی اشاره میکند و مینویسد: ”در یکی از استانها، بانکی چکهای بیاعتبار یک مؤسسه مالی و اعتباری را دریافت، به آنها پول تزریق میکرده و آن مؤسسه سپس وجوه خالی مانده را پر میکرده است.
بر اساس این خبر، بانک یا بانکهایی که نامشان اعلام نشده، بدون وجود وجه در حساب مشتری، برایش خلق پول میکردهاند. مشتری با این پول از هر نوعی معامله انجام میداده، سپس با برگرداندن وجوه، حساب خود را تسویه میکرده است.
مشابه این موضوع در پرونده معروف به 123 میلیاردی بانک صادرات در سال 1371 اتفاق افتاد که روزانه برای شخصی که در حسابش موجودی نداشت، چک رمزدار صادر میشد. وی طی روز با خرید و فروش ارز در بازار، سود قابل توجهی را بهدلیل التهابات شدید ارزی، بهدست میآورد و اصل پول را به بانک برمیگرداند“
داستان معوقات بانکی نیز در همین چرخه فساد، شکل گرفته است. دادن تسهیلات و اعتبارات بانکی قابلتوجه به نهادها و افراد ذینفوذ و خاص و وابسته به رژیم که بانک ها زورشان نمیرسد تا بدهیهای آنها را وصول کنند. معوقاتی که به 87000میلیاردتومان میرسد.
خبرگزاری حکومتی ایرنا 27 دی 92 بهنقل از سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس رژیم خبر داد «بر اساس اسنادی که در این کمیسیون موجود است حدود 30نفر که البته اسامی برخی از این افراد در رسانهها مطرح شده، بیش از 80 درصد معوقات بانکی را در اختیار دارند».
عدهای از کارشناسان رژیم راه خروج از رکود فعلی را در بهبود وضعیت تولید و شرایط محیطی بنگاهها و تسهیل دسترسی بخش تولید به منابع بانکی میدانند، اما بهدلیل فساد نهادینه شده در نظام ولایتفقیه ،به جای اینکه بانکها در بهبود وضعیت تولید نقشی ایفا کنند، نقش ترمز کننده پیدا کردهاند تا جایی که رئیس اتاق بازرگانی تهران ضمن اشاره به رکود و تورم اقتصادی به نقش منفی بانکها و معوقات اشاره میکند: ”امروز که اقتصاد ایران دچار رکود و تورم همزمان است، بیش از هر زمانی به منابع مالی برای تحریک تولید نیاز دارد؛ اما دو بازوی پولی و سرمایهیی اقتصاد ایران زخمی و شکسته هستند. از یک طرف بازار سرمایهیی داریم که کارکرد تأمین مالیاش را از دست داده و از سوی دیگر با سیستم بانکی ضعیفی مواجه هستیم که معوقات امانش را بریده و چیزی در چنته برای عرضه ندارد“.
همین کارگزار رژیم درجای دیگری از سخنانش اعتراف میکند: ”امروز دست و پای اقتصاد ایران در باتلاق بانکی گیر کرده و عجیب این است که تلاش برای بیرون آمدن از این مخمصه، به بهای بیشتر فرو رفتن در باتلاق تمام میشود“
اعتراف آخوند حسن روحانی در زمینه فساد بانکی نیز قابلتوجه است آنجا که میگوید: ”بانک یک چیز جالبیست از مردم پول میگیره جمع میکند برای اینکه تولید را راه بیندازد اون وقت خودش یک چیزی درست کرده در پستو برای خودش یک بنگاه تولیدی در خودش از مردم میگیره میگیم آقا کجا میگه در راه خدا میگه همین پستو پشت سر خودش“ (شکبه یک رژیم29شهریور93)
روزنامه جوان وابسته ارگان بسیج 24شهریور 93 در مورد بنگاهداری بانکها مینویسد: ”بنگاهداری بانکها خواسته یا ناخواسته به یکی از معضلات شبکه بانکی مبدل شده و بانکها تبدیل به کارفرماهای بزرگی شدهاند که اکثراً کارخانههای سودده را تحت پوشش خود قرار دادهاند. در دوران رکودی که اکثر صنایع و بخشهای تولیدی کشور با کمبود نقدینگی و ضرردهی مواجه هستند، بانکها با افزایش رشد نقدینگی و سوددهی مواجهند. در این شرایط بانکها مجبورند که با پول سپردههای مردمی و سهامداران به کارهایی دست بزنند که بالای 30 درصد سود داشته باشد“
در مورد رشد قارچ گونه بانکهای بنگاهدار در حاکمیت آخوندی، رونامه حکومتی قدس 10مهر90 مینویسد ”در سالهای گذشته، سرمایه اولیه برای تأسیس بانک در کشور از 60 به 350میلیارد تومان رسید و پس از آن شورای پول و اعتبار بهدلیل ایجاد انگیزه در بخش خصوصی آن را به 200میلیارد تومان کاهش داد که بهدنبال سرمایه دارانی که در عرصههای مختلف اقتصادی و صنعتی مشغول فعالیت بودند، شانس خود را برای تأسیس بانک نیز آزمودند که بهدنبال آن تقاضا برای تأسیس این بانکها به حدود یکصد تقاضا رسید... بانکهای زنجیرهیی مانند قارچ درنظام بانکداری کشور سر برآوردند“.
بهطور عام سرمایه بانکها در اکثر کشورها در پروژههای زیربنایی و تولیدی نظیر معدن، صنعت، کشاورزی و... بهکار گرفته میشود، اما همچنان که اشاره شد سرمایه بانکها در نظام آخوندی اساساً در جهت منافع نظام فاسد ولایتفقیه و انباشت سرمایه دست ارگانهای سرکوب از جمله سپاه یا سرمایهداران مرتبط با ”مقام عظمای ولایت“ جمع شده است و محصول آن تنها فقروفاقه هر چه بیشتر برای مردم و نابودی ساختارهای تولید و کشاورزی در کشور است.
روزنامه حمایت وابسته به باند خامنهای 19آذر93 در پرسشی که مطرح میکند اصل حرف را برملا میکند: ”سوالی که باید در اینجا از مسئولان بانکی پرسید این است که آیا میتوان فسادی را آدرس را داد که از مسیر بانک عبور نکرده باشد؟“
این سؤال ناظر بر این است که بانکها پولها را از جیب مردم بهعنوان سپرده بیرون میکشند و به جای پرداخت به همین مردم و حل مشکلاتشان و یا دادن اعتبار به کارخانهها و موسسات تولیدی، راساً در رشتههای سود آور تجارتی از قبیل برج سازی ، پروژههای واردات و دلالی و... از طریق نهادها و شرکتهای زنجیرهیی و اقماری خود سرمایهگذاری میکنند، و سود سرمایه به جیب سهامداران اصلی بانک که وابسته به حکومت هستند برمیگردد.
بخشی از تسهیلات بانکی نیز به افرادی خاص و از طریق واسطههای حکومتی پرداخت میشود که عمدتاً صاحبان نفوذ و قدرت و یا وابسته به آنان در حکومت هستند
مکانیزم این فساد در سیستم بانکی رژیم آن قدر گسترده است که بر کسی پوشیده نیست، روزنامه حمایت بهنحوی این موضوع را توضیح میدهد و در ادامه مطلب فوق مینویسد: ”فردی را در نظر بگیرید که در پروژهیی برای کاشتن درختان میوه از ارگانی مجوز گرفته باشد، ولی برخلاف تعهد خود، زمین تخصیص داده شده از طرف دولت را در گرو بانک قرار دهد (هم بانک و هم زمین در حوزه اختیار دولت است) و وام میلیاردی بگیرد، سپس برج سازی کرده و آن را به سرعت فروش برساند“
روزنامه دنیای اقتصاد هم به گوشهیی از شیوههای فساد و تخلفات بانکی اشاره میکند و مینویسد: ”در یکی از استانها، بانکی چکهای بیاعتبار یک مؤسسه مالی و اعتباری را دریافت، به آنها پول تزریق میکرده و آن مؤسسه سپس وجوه خالی مانده را پر میکرده است.
بر اساس این خبر، بانک یا بانکهایی که نامشان اعلام نشده، بدون وجود وجه در حساب مشتری، برایش خلق پول میکردهاند. مشتری با این پول از هر نوعی معامله انجام میداده، سپس با برگرداندن وجوه، حساب خود را تسویه میکرده است.
مشابه این موضوع در پرونده معروف به 123 میلیاردی بانک صادرات در سال 1371 اتفاق افتاد که روزانه برای شخصی که در حسابش موجودی نداشت، چک رمزدار صادر میشد. وی طی روز با خرید و فروش ارز در بازار، سود قابل توجهی را بهدلیل التهابات شدید ارزی، بهدست میآورد و اصل پول را به بانک برمیگرداند“
داستان معوقات بانکی نیز در همین چرخه فساد، شکل گرفته است. دادن تسهیلات و اعتبارات بانکی قابلتوجه به نهادها و افراد ذینفوذ و خاص و وابسته به رژیم که بانک ها زورشان نمیرسد تا بدهیهای آنها را وصول کنند. معوقاتی که به 87000میلیاردتومان میرسد.
خبرگزاری حکومتی ایرنا 27 دی 92 بهنقل از سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس رژیم خبر داد «بر اساس اسنادی که در این کمیسیون موجود است حدود 30نفر که البته اسامی برخی از این افراد در رسانهها مطرح شده، بیش از 80 درصد معوقات بانکی را در اختیار دارند».
عدهای از کارشناسان رژیم راه خروج از رکود فعلی را در بهبود وضعیت تولید و شرایط محیطی بنگاهها و تسهیل دسترسی بخش تولید به منابع بانکی میدانند، اما بهدلیل فساد نهادینه شده در نظام ولایتفقیه ،به جای اینکه بانکها در بهبود وضعیت تولید نقشی ایفا کنند، نقش ترمز کننده پیدا کردهاند تا جایی که رئیس اتاق بازرگانی تهران ضمن اشاره به رکود و تورم اقتصادی به نقش منفی بانکها و معوقات اشاره میکند: ”امروز که اقتصاد ایران دچار رکود و تورم همزمان است، بیش از هر زمانی به منابع مالی برای تحریک تولید نیاز دارد؛ اما دو بازوی پولی و سرمایهیی اقتصاد ایران زخمی و شکسته هستند. از یک طرف بازار سرمایهیی داریم که کارکرد تأمین مالیاش را از دست داده و از سوی دیگر با سیستم بانکی ضعیفی مواجه هستیم که معوقات امانش را بریده و چیزی در چنته برای عرضه ندارد“.
همین کارگزار رژیم درجای دیگری از سخنانش اعتراف میکند: ”امروز دست و پای اقتصاد ایران در باتلاق بانکی گیر کرده و عجیب این است که تلاش برای بیرون آمدن از این مخمصه، به بهای بیشتر فرو رفتن در باتلاق تمام میشود“
اعتراف آخوند حسن روحانی در زمینه فساد بانکی نیز قابلتوجه است آنجا که میگوید: ”بانک یک چیز جالبیست از مردم پول میگیره جمع میکند برای اینکه تولید را راه بیندازد اون وقت خودش یک چیزی درست کرده در پستو برای خودش یک بنگاه تولیدی در خودش از مردم میگیره میگیم آقا کجا میگه در راه خدا میگه همین پستو پشت سر خودش“ (شکبه یک رژیم29شهریور93)
روزنامه جوان وابسته ارگان بسیج 24شهریور 93 در مورد بنگاهداری بانکها مینویسد: ”بنگاهداری بانکها خواسته یا ناخواسته به یکی از معضلات شبکه بانکی مبدل شده و بانکها تبدیل به کارفرماهای بزرگی شدهاند که اکثراً کارخانههای سودده را تحت پوشش خود قرار دادهاند. در دوران رکودی که اکثر صنایع و بخشهای تولیدی کشور با کمبود نقدینگی و ضرردهی مواجه هستند، بانکها با افزایش رشد نقدینگی و سوددهی مواجهند. در این شرایط بانکها مجبورند که با پول سپردههای مردمی و سهامداران به کارهایی دست بزنند که بالای 30 درصد سود داشته باشد“
در مورد رشد قارچ گونه بانکهای بنگاهدار در حاکمیت آخوندی، رونامه حکومتی قدس 10مهر90 مینویسد ”در سالهای گذشته، سرمایه اولیه برای تأسیس بانک در کشور از 60 به 350میلیارد تومان رسید و پس از آن شورای پول و اعتبار بهدلیل ایجاد انگیزه در بخش خصوصی آن را به 200میلیارد تومان کاهش داد که بهدنبال سرمایه دارانی که در عرصههای مختلف اقتصادی و صنعتی مشغول فعالیت بودند، شانس خود را برای تأسیس بانک نیز آزمودند که بهدنبال آن تقاضا برای تأسیس این بانکها به حدود یکصد تقاضا رسید... بانکهای زنجیرهیی مانند قارچ درنظام بانکداری کشور سر برآوردند“.
بهطور عام سرمایه بانکها در اکثر کشورها در پروژههای زیربنایی و تولیدی نظیر معدن، صنعت، کشاورزی و... بهکار گرفته میشود، اما همچنان که اشاره شد سرمایه بانکها در نظام آخوندی اساساً در جهت منافع نظام فاسد ولایتفقیه و انباشت سرمایه دست ارگانهای سرکوب از جمله سپاه یا سرمایهداران مرتبط با ”مقام عظمای ولایت“ جمع شده است و محصول آن تنها فقروفاقه هر چه بیشتر برای مردم و نابودی ساختارهای تولید و کشاورزی در کشور است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر