راه حل, مبارزه با بنيادگرايي...
ايران
افشاگر
حمله به خبرنگاران و نويسندگان در پاريس به مثابة جرقه يي بود كه يك موج قوي ضدبنيادگرايي
را در سرتاسر جهان و بويژه در فرانسه برانگيخت و تظاهرات روز يکشنبه 21ديماه 93 در
فرانسه که روز همبستگي عليه تروريسم و بنيادگرايي نام گذاري شده بود, بهعنوان بزرگترين
راهپيمايي تاريخ فرانسه ثبت شد كه در آن حدود60 تن از رهبران جهان و نزديك به 4 ميليون
نفر از شهروندان فرانسوي كه هيأتي از نمايندگان شوراي ملي مقاومت نيز در آن حضور داشتند,
به آرامي در سراسر فرانسه راهپيمايي کرده و انزجار و تنفر خود را از اين عمل جنايتكارانه
اعلام كردند.
شقاوتي
كه خميني پدرخواندة تروريسم و بنيادگرايي بعد از جام زهر آتش بس, براي خروج از بن بست,
با فتواي قتل سلمان رشدي پايهگذاري کرد. خميني در اين بدعت ننگين و بي سابقه اعلام
كرد:
«به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مي رسانم مؤلف کتاب آيات شيطاني که عليه اسلام
و پيامبر و قرآن، تنظيم شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواي آن، محکوم به اعدام
مي باشند. از مسلمانان غيور مي خواهم تا در هر نقطه که آنان را يافتند، سريعا آنها
را اعدام نمايند... ضمناَ اگر کسي دسترسي به مؤلف کتاب دارد ولي خود قدرت اعدام او
را ندارد، او را به مردم معرفي نمايد تا به جزاي اعمالش برسد... روح الله الموسوي الخميني».
بعد از 26سال, پس مانده هاي خميني, در بن بست مرگباري كه قرار گرفته اند, ناگزير
از موضع گيري شده و طينت ضدبشري خود را در دفاع از عمليات تروريستي در فرانسه بر ملا
كرده و مي نويسند:
«اين حملات تاوان گناه سنگيني است که دولت فرانسه در حمايت از تروريسم و تروريستها
از (مجاهدين) گرفته تا سلفيهاي تکفيري در سوريه و عراق مرتکب شده است.»
پدرخواندة تروريسم و بنيادگرايي, با وارونه گويي, رزمندگاني را كه در مقابل ديكتاتور
سوريه به نبرد برخاسته اند «تروريست» تلقي كرده و اين عمل جنايتكارانه را به تلافي
حمايت از رزمندگان آزادي سوريه و استقرار رسمي و قانوني مجاهدين در فرانسه دانسته و
از آنجا که نميتواند از تروريسم به عنوان يكي از اركان حكومتش دست بردارد، بهرغم
تلاش براي همراه نشاندادن خود با امواج خشم ضدتروريستي که اين روزها در سراسر جهان
برخاسته است، دم خروس تروريسم را بيرون داده و مي نويسد:
«اين تظاهرات در حالي برگزار شد كه گروههاي تروريستي به دست دستگاههاي اطلاعاتي
انگليس و آمريكا ايجاد شدهاند و دهها گروه تروريستي ديگر از جمله (مجاهدين) و… تحت
حمايت غرب قرار دارند»
و بعد هم با دود و دم پوشالي و روحيه دادن به مزدوران وارفته اش كه از ترس قالب
تهي نكنند, مي نويسد:
«به نظر مي رسد اين اقدام ... تنها منحصر به پاريس نميباشد و ساير کشورهاي اروپايي
و حتي آمريکا نيز دير يا زود شاهد تروريستهاي دستپرورده خود خواهند بود.»
شوراي ملي مقاومت ايران با محكوم كردن اين عمليات تروريستي اعلام كرد: «کساني که
با نقاب اسلام استبداد و شقاوت را ترويج ميکنند، بدترين دشمن اسلاماند. کساني که
به بهانه دفاع از پيامبر اسلام، خبرنگاران را قتلعام ميکنند، بويي از اسلام نبردهاند.»
به همين دليل از آنجا كه نظام ولايت فقيه الهامبخش و تأمين کننده مالي و تسليحاتي
افراطي گري است, مماشات با فاشيسم مذهبي حاکم بر ايران طي دو دهة گذشته و در نقطه مقابل
آن سرکوب و در ليست گذاشتن مجاهدين، يک عامل جدي گسترش بنيادگرايي و افراطي گري اسلامي
و تروريسم برخاسته از آن بوده است.
بنابراين راه حل و آنتي تز, حمايت از يک جبهه واحد عليه بنيادگرايي اسلامي به مثابة
راهحل فکري و فرهنگي و ريشهيي در مقابله با بنيادگرايي است كه بيش از هر زمان ديگري
ضروري است و اين همان اسلام دموکراتيک و بردباري است که توسط سازمان مجاهدين خلق نمايندگي
ميشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر