محمدرضا
رحیمی که به جرم فساد مالی محکوم شده است، علاوه بر معاونت اول
رئیسجمهور، دورهای ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را به عهده داشت و
مدتی هم رئیس دیوان محاسبات بود.
محمدرضا رحیمی معاون دزد رئیسجمهور نظام در زمان احمدینژاد، با انتشار نامهیی سرگشاده از احمدینژاد انتقاد کرد چرا به نفع او شهادت نداده و از او تبری جسته است.
نامه رحیمی به احمدینژاد پاسخ به تبری نامهای است که احمدینژاد از رحیمی انتشار داد و ضمن تأیید تلویحی بعضی از اتهامهای فساد او، بهطور ناشیانهای از او تبری جسته و گفته است دزدیهای رحیمی در زمان ریاستجمهوری او نبوده است، و توپ را به زمین نمایندگان مجلس رژیم از باند خامنهای که از رحیمی پول گرفته بودند انداخته بود.
رحیمی در نامهاش به احمدینژاد نوشته است: ”شاید فراموش کردهاید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازیها و آبرو بریهای گاه و بیگاه شما را میخورد“.
رحیمی در این نامه با اشاره به تغییر رویکرد محمود احمدینژاد نسبت به او نوشته است: «هر بار که به مشورت مینشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه میکردید تا مشورتهای ناشی از تجربههای مختلف من».
در نامه رحیمی بهطور رسمی اعلام شده که احمدینژاد و اطرافیانش بهطور سازمانیافته برای فرستادن حدود ۱۷۰ نماینده به مجلس از پولهایی که او دزدیده است خرج کردهاند
رحیمی برای سفید سازی پروندهاش از سیاستهای احمدینژاد تبری میجوید و در نامهاش مینویسد با بسیاری از تصمیمات احمدینژاد در طول چهار سال دوم ریاست جمهوریاش مخالف بوده اما بهخاطر دوستی با احمدینژاد با او بهطور جدی مخالفت نکرده است. !
وضعیت زار و نزار معاون رئیسجمهور نظام در حالی است که قبلاً همین نمایندگان باند خامنهای که از دریافت کنندگان مبالغ دزدیده شده توسط رحیمی بودند، بایک اکثریت 210نفره بهخاطر انتصاب او به معاون اولی ریاستجمهوری نظام، از احمدینژاد تقدیر کرده بودند. اما اکنون از رحیمی و از رئیسش احمدینژاد اعلام تبری میکنند.
تعدادی از نمایندگان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی خواهان انتشار اسامی نفراتی شدهاند که از رحیمی پول گرفتهاند و یک نماینده وابسته به خامنهای رحیمی را در ردیف قاضی مرتضوی دزد بزرگ دیگری از نظام و دروغگو توصیف میکند.
فضاحت در نظام ولایت آنقدر بالا گرفته است نادر قاضیپور که خودش از امضاکنندگان نامهای بوده که در آن نامه از اصولگرایی رحیمی (چاکرمنشیاش نسبت به ولیفقیه وپایبندیاش به اهداف باندی او)، تقدیر شده دچار نسیان میشود و بالکل فراموش میکند که جزو نمایندگانی بوده که این تقدیر نامه را امضا کرده است.
نماینده دیگر مجلس به شخص احمدینژاد نیز اخطار میدهد ”احمدینژاد بداند هیچکس خط قرمز نظام نیست“ .
واضح است که درنظام ولایت، ولیفقیه و شخص خامنهای فصل الخطاب همه امور است و زمانی که تاریخ مصرف مهرههای نظام گذشت، بنا بر شیوه خمینی عقد اخوتش را با آنها باطل میکند و برای بقای نظام و ولایت خودش، توسط قوه قضاییه تحت امرش او را به محاکمه میکشد.
وضعیت احمدینژاد و رحیمی عبرتی برای مهرههای نظام و عبرت روزگار برای تمامیت این نظام فاسد و چپاولگر است.
اوضاع درهم ریخته نظام تداعی کننده وضعیت کسانی است که با دست خود خانههایشان را خراب میکنند واین وضعیت پیش درآمدی است برای خراب شدن بیتالعنکبوت نظام ولایت به دست مردم ایران و سوزاندن ریش و ریشه هرچیزی است که از این نظام فاسد نشانهای دارد.
محمدرضا رحیمی معاون دزد رئیسجمهور نظام در زمان احمدینژاد، با انتشار نامهیی سرگشاده از احمدینژاد انتقاد کرد چرا به نفع او شهادت نداده و از او تبری جسته است.
نامه رحیمی به احمدینژاد پاسخ به تبری نامهای است که احمدینژاد از رحیمی انتشار داد و ضمن تأیید تلویحی بعضی از اتهامهای فساد او، بهطور ناشیانهای از او تبری جسته و گفته است دزدیهای رحیمی در زمان ریاستجمهوری او نبوده است، و توپ را به زمین نمایندگان مجلس رژیم از باند خامنهای که از رحیمی پول گرفته بودند انداخته بود.
رحیمی در نامهاش به احمدینژاد نوشته است: ”شاید فراموش کردهاید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازیها و آبرو بریهای گاه و بیگاه شما را میخورد“.
رحیمی در این نامه با اشاره به تغییر رویکرد محمود احمدینژاد نسبت به او نوشته است: «هر بار که به مشورت مینشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه میکردید تا مشورتهای ناشی از تجربههای مختلف من».
در نامه رحیمی بهطور رسمی اعلام شده که احمدینژاد و اطرافیانش بهطور سازمانیافته برای فرستادن حدود ۱۷۰ نماینده به مجلس از پولهایی که او دزدیده است خرج کردهاند
رحیمی برای سفید سازی پروندهاش از سیاستهای احمدینژاد تبری میجوید و در نامهاش مینویسد با بسیاری از تصمیمات احمدینژاد در طول چهار سال دوم ریاست جمهوریاش مخالف بوده اما بهخاطر دوستی با احمدینژاد با او بهطور جدی مخالفت نکرده است. !
وضعیت زار و نزار معاون رئیسجمهور نظام در حالی است که قبلاً همین نمایندگان باند خامنهای که از دریافت کنندگان مبالغ دزدیده شده توسط رحیمی بودند، بایک اکثریت 210نفره بهخاطر انتصاب او به معاون اولی ریاستجمهوری نظام، از احمدینژاد تقدیر کرده بودند. اما اکنون از رحیمی و از رئیسش احمدینژاد اعلام تبری میکنند.
تعدادی از نمایندگان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی خواهان انتشار اسامی نفراتی شدهاند که از رحیمی پول گرفتهاند و یک نماینده وابسته به خامنهای رحیمی را در ردیف قاضی مرتضوی دزد بزرگ دیگری از نظام و دروغگو توصیف میکند.
فضاحت در نظام ولایت آنقدر بالا گرفته است نادر قاضیپور که خودش از امضاکنندگان نامهای بوده که در آن نامه از اصولگرایی رحیمی (چاکرمنشیاش نسبت به ولیفقیه وپایبندیاش به اهداف باندی او)، تقدیر شده دچار نسیان میشود و بالکل فراموش میکند که جزو نمایندگانی بوده که این تقدیر نامه را امضا کرده است.
نماینده دیگر مجلس به شخص احمدینژاد نیز اخطار میدهد ”احمدینژاد بداند هیچکس خط قرمز نظام نیست“ .
واضح است که درنظام ولایت، ولیفقیه و شخص خامنهای فصل الخطاب همه امور است و زمانی که تاریخ مصرف مهرههای نظام گذشت، بنا بر شیوه خمینی عقد اخوتش را با آنها باطل میکند و برای بقای نظام و ولایت خودش، توسط قوه قضاییه تحت امرش او را به محاکمه میکشد.
وضعیت احمدینژاد و رحیمی عبرتی برای مهرههای نظام و عبرت روزگار برای تمامیت این نظام فاسد و چپاولگر است.
اوضاع درهم ریخته نظام تداعی کننده وضعیت کسانی است که با دست خود خانههایشان را خراب میکنند واین وضعیت پیش درآمدی است برای خراب شدن بیتالعنکبوت نظام ولایت به دست مردم ایران و سوزاندن ریش و ریشه هرچیزی است که از این نظام فاسد نشانهای دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر