جمعه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۹۴

«برادر کوچک» - برای خلق حماسه‌ای بزرگ – ب. بهمنی


دکتر کاظم رجوی


ظهر روز اول مهر 1350 نامه‌یی به دستش رسید: «ساواک شاه، برادرش را دستگیر کرده است».
-کدام برادر؟
- ”برادر کوچکتر ”.
”خبر“، آتشی به جانش انداخت و زندگی‌اش را به‌کلی دگرگون کرد:
… «ده روز است که محکومیت به اعدام برادر کوچکم برای بار دوم تأیید شده و قطعیت یافته است. ده روز است که بیش از پیش، وقتی زنگ در به صدا در می‌آید، وقتی تلفن زنگ می‌زند یا کسی به‌سادگی می‌پرسد «آیا اطلاع داری» دلم فرو می‌ریزد. زیرا فکر می‌کنم که آن خبر بد، خبر اعدام، خبر تیرباران و خبر سرنوشت را آورده‌اند».

… «دیگر دلم به‌کار نمی‌چسبد. کم‌کم زندگی و زیباییهایش را فراموش کرده‌ام. ای کاش مرا می‌گرفتند و به جای برادر کوچکترم زندانی می‌کردند…». (1)

… درست در ظهر اول شهریور1350، یعنی یک‌ماه قبل از رسیدن آن «نامه هولناک سرنوشت»، ساواک شاه در آستانه برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ساله، هجوم گسترده‌یی را علیه سازمان به‌عمل آورد و طی آن حدود 90درصد اعضای سازمان و تمام مرکزیت را دستگیر کرد.
مسعود، «برادر کوچک» او، در همان روز اول دستگیر و روانه شکنجه‌گاه گردید. بعد از این رخداد، زندگی او به‌کلی متحول شد و در یک مسیر پرحادثه افتاد.

… «شرایط هر چه باشد، من در برابر محراب مقدس تاریخ ایران به وظیفه انسانی وجدانی، میهنی و مردمی‌ام برای نجات شرف، اعتبار و حیثیت و افتخارات مردممان، تمامی مردممان تا آن جا که در قوه داشتم، قیام و اقدام کردم». (2)

داستان، داستان انسان است و دریای تواناییش که وقتی برانگیخته می‌شود و تصمیم می‌گیرد، غیرممکنها را ممکن می‌کند؛ همان قصه «تواناییها» و داستان «می‌توان و بایدها» :
ترانه‌ای که به لب داشت رند شبرو شهر
دو جرعه درد رهایی، به جام کرد و گذشت

به نام خوانده شدم چون به مهمانی عشق
مرا به اهل وفا همکلام کرد و گذشت


در سال1312 در مشهد به دنیا آمد. خانه پدری‌اش، در طبس، در جنوب خراسان بود. بعد از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشگاه حقوق تهران شد. به‌تدریج علاقه دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران خانه دلش را پر کرد.
با تألیف اولین کتابش به‌نام «مقدمه‌ای بر روانشناسی سیاسی ایران» و اخذ دانشنامه، برای ادامه تحصیلات روانه فرانسه شد. آنگاه سلسله‌ای از مدارک و تألیفات، مجموعه‌یی گرانقدر از تلاشهای تحصیلی و تحقیقاتی وی را تشکیل داد.
ثمره این سخت‌کوشی و مطالعات فشرده، شش درجه دکترا در رشته‌های حقوق و علوم سیاسی از دانشگاههای فرانسه و سویس بود. در همان سالها به تدریس در رشته‌های مختلف حقوق و علوم سیاسی در دانشگاههای سویس شد و با پژوهش‌های پیگیر بیش از 120 رساله و کتاب به زبانهای فارسی و فرانسه تألیف و منتشر کرد.

… «دکتر کاظم در سال 1934 به دنیا آمد. ژان زیگلر و برتیه پرگو، دوستان او هم در این تاریخ به دنیا آمدند. چه تقارنی! این سه دوست با یک دوستی محکم و همبستگی با مردم ایران گردهم آمده بودند. آخر در جنگ برای نجات زندگی ”برادر کوچک“، می‌باید زندگی را در خطری بزرگ وارد نمود. او در آن موقع نمی‌دانست که سرنوشت ”برادر کوچک ”چه می‌شود، اما می‌دانست که باید، از اجرای حکم اعدام جلوگیری کند و او این کار را استادانه پیشبرد و به سرانجام رساند». (کریستین پرگو، استاد دانشگاه سوئیس)

یک کارزار گسترده و بزرگ کلید می‌خورد. تلاش و فعالیت سیاسی فشرده و سازماندهی یک پیکار همه‌جانبه بین‌المللی در جهت نجات جان زندانیان سیاسی و مجاهدان و مبارزان راه آزادی، در دستور و در صدر کارهایش قرار می‌گیرد. پس از شنیدن خبر صدور حکم اعدام «برادر کوچک»، به فعالیتها شتاب بیشتری می‌بخشد.

کمیسیونهای بین‌المللی حقوقدانان، شوراها، کلیساها، سازمانهای گوناگون دفاع از حقوق‌بشر، همه و همه با نیروی خارق‌العاده او به‌کار می‌افتند و سیلی از تماس‌ها، نامه‌ها و پیام‌ها به سوی شاه سرازیر می‌شود. با سفر کورت والدهایم، دبیرکل وقت ملل‌متحد به سویس، دکتر کاظم از او می‌خواهد که از شاه لغو حکم اعدام مجاهدین را بخواهد. مدتی بعد دبیرکل ملل‌متحد به او تلفنی خبر داد که به شاه تلفن زده و از او خواسته است که این حکم را لغو کند. علاوه بر انبوه تلگرام‌ها، با تلاشهای خستگی‌ناپذیر او دو وکیل سویسی برای دفاع از اعضای مرکزیت مجاهدین به ایران و به صحن دادگاه فرستاده شدند. او همچنین با تشکیل کمیته سوئیسی دفاع از زندانیان سیاسی ایران و ارسال نامه سرگشاده با ده‌هزار و هفتصد امضا توسط کمیته سوئیسی دفاع از زندانیان سیاسی برای شخص شاه، او را وادار به تغییر حکم کرد. سرانجام در 30فروردین سال 51، حکم اعدام به حبس ابد با اعمال شاقه تبدیل شد و ”برادر کوچک“ از حکم مرگ نجات یافت…

در ادامه فعالیتهای گسترده، در خرداد سال 1355 انجمن بین‌المللی خانواده‌های زندانیان سیاسی ایران را تأسیس کرد و یک تنه دنیایی را علیه شاه شوراند. تلاشهای بی‌وقفه و افشاگرانه جهانی او سرانجام در قیام 22بهمن 57 ببار نشست و مسعود آزاد گشت.
اما دیو خون‌آشام ارتجاع در راه بود. دکتر کاظم همزمان با پیروزی انقلاب به ایران بازگشت. سال58 این بار او بود که سفیر میهنش در مقر اروپایی سازمان ملل‌متحد در ژنو شده بود…
دکتر کاظم توسط خمینی به قم فراخوانده شد. خمینی به او گفت: «به برادرتان، مسعود، بگویید اعلام موضع کند»! خمینی می‌خواست بین او و «برادر کوچک» جدایی بیندازد و او را به عامل فشاری علیه مسعود و مجاهدین تبدیل کند، اما دکتر کاظم، قاطعانه به سینه خمینی دست رد زد.
به این ترتیب بود که ارتجاع متعفن و خونریز بازمانده از ماقبل تاریخ، سالها بعد انتقام پیروزی نجات جان «برادر کوچک» را از برادر بزرگ گرفت…

24آوریل 1990- ژنو، کوپه - در ساعت۱۱.۱۵ دقیقه روز چهار اردیبهشت 1369، دکتر کاظم در حین بازگشت به خانه، هدف گلوله تروریستها قرار گرفت و به‌شهادت رسید. عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شمار دیگری از دیپلومات‌تروریستها، با پرواز «ایران‌ایر» به تهران بازگشتند.

مارک فالکه، نماینده پارلمان ژنو:
«در زمان ترور پروفسور کاظم رجوی ، من از بازرسان پلیس قضایی سوئیس بودم و از این کشتار بسیار شوکه شدم. 13 قاتل به‌طور ویژه به ژنو آمده بودند. آنها پیشاپیش و از چند ماه قبل، زمینه ترور را آماده کردند… در برابر این بربریت، بعداً دو تن از قاتلان در فرانسه دستگیر شدند، اما دولت فرانسه به رهبری ژاک شیراک به آنها اجازه داد که به ایران بازگردند؛ در حالی‌که سوئیس درخواست کرده بود، آنها به سوئیس مسترد و در اینجا محاکمه بشوند. این واقعاً یک رسوایی بزرگ است…

طناب حقوق‌بشر را برگردن آخوندها
اکنون یکربع قرن از آن صبح خونین که دکتر کاظم به دست پاسداران شقاوت و سیاهی در خون خود غلطید، می‌گذرد. یکربع قرن از بهای ایستادگی بر سر پیمان و وفای به عهد با شهیدان، می‌گذرد. اما آنها تا کنون نتوانسته‌اند و هیچ‌گاه نخواهند توانست صدای این رادمرد بزرگ را خاموش کنند.
آری طی این مدت، درختی که او خود کاشت و با خون آبیاریش نمود، ثمر داد و طناب حقوق‌بشر را برگردن آخوندهای رذل و فرومایه انداخت.
سالها بعد حکم بین‌المللی جلب علی فلاحیان، وزیر اطلاعات، دستیار امنیتی ولی‌فقیه ارتجاع، عضو مجلس خبرگان رژیم به‌خاطر ترور دکتر کاظم، توسط ژاک آنتنن، قاضی تحقیق کانتون وود سوئیس صادر شد. او در حکم خود خطاب به همه افسران و مأموران پلیس و نیروهای انتظامی مقرر کرده است که علی فلاحیان، وزیر سابق اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی ایران را دستگیر و به زندان کانتون وود، در لوزان سوئیس منتقل نمایند.

شهید بزرگ حقوق‌بشر
پیکر دکتر کاظم از سوئیس به عراق منتقل شد و در کربلا، در خاکپای سرور شهیدان، حسین (ع) و در کنار جاودانه فروغهای ایران به خاک سپرده شد.
او تنها یک مبارز و حقوقدان انقلابی نبود، شیفته آزادی بود و معنای انتخاب عاشقانه‌اش را با تمام وجود درک کرده بود. او خود گفته بود:
… «به این برادر نه از جنبه برادری یعنی همخونی، بلکه به‌لحاظ عمل اجتماعی، شخصیت و توان مبارزاتی و مواضعش افتخار می‌کنم. اگر می‌توانستم روزی صدبار او را به برادری انتخاب می‌کردم».
… «در این لحظات خطیر و پراضطراب و تعیین‌کننده با قلبی آکنده از عشق به شما و شور رهایی، خدا را گواه می‌گیرم که… در راه شما پیشمرگ و قربانی راه پر عظمتی شوم که در آن قدم گذاشته‌ام.
فدای شما کاظم رجوی (3)
یادش گرامی و راهرش پر رهرو باد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر