مالباختگان خشمگین
نگاهی
به اعتراضات دو هفته اخیر هموطنان مالباخته در شهرهای مختلف کشور، حاکی از
جریان فزاینده خروش طیف قابل توجهی از جامعه است که علیه غارتگریهای رژیم
آخوندی فریاد خود را بلند کردهاند. شهرهای مشهد، تهران، اصفهان، شیراز،
کرمان، یزد، رشت و کرج از جمله شهرهایی بوده که طی دو هفته اخیر شاهد این
اعتراضات بوده است. اسامی دجالگرانهای که کارگزاران رژیم برای غارت مردم
استفاده کردهاند نیز قابلتوجه است: ”مؤسسه ثامن الحجج“، ”مؤسسه میزان“،
”مؤسسه فرهیختگان“، ”مؤسسه آریا خودرو“، ”پدیده شاندیز“ و...
این سارقین حکومتی به این وسیله با دجالگری نوع آخوندی اسامی مذهبی و ملی را توأم با هم به لوث غارتگریهای خود آلودهاند.
آخوندهای حاکم و کارگزارانشان از همان ابتدای حاکمیت خود، اموال مردم را تحت عنوان صندوقهای قرض الحسنه غارت کردند و بعد از برملا شدن اینکه این اسامی پوش غارتگری است، سالها به اسم تعاونیهای گوناگون همان دزدیها را ادامه دادند. در دوران پاسدار احمدینژاد، ارگان جدیدی درست کردند به اسم ”مؤسسات مالی و اعتباری“ با همان نامهای دجالگرانه که هدفش اساساً غارت مردم بود. البته زیر عنوان کار خیر و ارائه تسهیلات مالی به مردم نیازمند. این مؤسسات هم اساساً در اختیار باندهای سپاه و بسیج و وابستگان ولیفقیه قرار داشت. به گفته رئیس بانک مرکزی رژیم بیش از 7هزار از این مؤسسات بهصورت غیرمجاز فعالند. روز دهم مرداد امسال خبرگزاری حکومتی ایسنا بهنقل از پور ابراهیمی نایب رئیس کمیسیون ویژه اقتصادی مجلس رژیم نوشت : ۴۰ هزار خیریه در کشور وجود دارند که حاضر به افشای صورتحسابهای مالی خود نیستند. او افزود: متأسفانه اطلاعات ۸۰ درصد بنگاههای اقتصادی کشور یا شفاف نیست یا دسترسی به آنها وجود ندارد“.
این مؤسسات با پشتوانه محکمی که در قدرت دارند اساساً مانع هر گونه به نتیجه رسیدن اعتراضات مردمی علیه غارتگریهای خود میشوند. مثلاً در مشهد که این روزها سهامداران جزء پروژه پدیده شاندیز در حال اعتراض هستند، بهدلیل اینکه محسن پهلوان رئیس این پروژه از نزدیکان پاسدار احمدینژاد است و آخوند عباس واعظ طبسی نماینده خامنهای در آستان قدس رضوی پشتیبان اصلی اوست، بهراحتی اموال مردم را غارت میکنند. در همان مشهد مؤسسه میزان وابسته به قضاییه خامنهای میلیاردها تومان پول مردم را بالا کشید و هنوز هم مردم مالباختگان اسیر آن هستند. رسوایی این وضعیت و غارتگری باندی در حاکمیت آخوندی به رسانههای حکومتی هم کشیده شده است. از جمله خبرگزاری حکومتی ایلنا روز 30شهریور 94 به یکی از نمونههای دزدی این باندها اعتراف کرد و نوشت: ”یکی از شعبات یک مؤسسه مالی اعتباری در کیش که بهتازگی مجوز پذیرهنویسی سهام خود از بانک مرکزی را اخذ کرده بدون اجازه یکی از مشتریانش اقدام به برداشتهای غیرقانونی از حساب این فرد کرده است. (ع ر) گفت: در طی سال 92 طی چند مرحله بدون آن که اطلاع داشته باشم یا از من مجوزی اخذ شده باشد، از حسابم برداشت شد. روزی همسر بنده متوجه شد که مبلغ 300 میلیون تومان از حسابم برداشت شده است. چند ماه پس از گذشت این ماجرا به شعبه مربوطه مراجعه کردم و متوجه شدم مجموعاً مبلغ یک میلیارد و 200 میلیون تومان از حسابم برداشت شده است. وی اضافه کرد: پس از این اتفاق متوجه شدم که افراد معترض دیگری نیز با وضعیت مشابه من در آنجا حضور دارند. (ع ر) خاطرنشان کرد: در همان زمان بود که متوجه شدم از 2 سند ملکی که به امانت در نزد مؤسسه داشتهام سوءاستفاده شده و از روی آنها به نام بنده تسهیلاتی دریافت شده که رقم آن وامها نیز به رقم 800 میلیون تومان میرسید یعنی تا آن تاریخ در مجموع با این عمل غیرقانونی مسئولان وقت شعبه، 2میلیارد تومان خسارت متوجه بنده بود“.
وقتی این رفتار با (ع. ر) که احتمالاً در درون رژیم هم حرفش بازتاب پیدا میکند میشود، واضح است برای مردمی که هیچ راهی در دستگاههای حکومتی ندارند، تا کجا دزدیها، گسترده و بیدنده و ترمز است. اما نکته مهم در ماهها و هفتههای اخیر این است که مالباختگان بهصورت نیروی بزرگی درآمده و در همبستگی با هم اعتراضات خود را سازمان میدهند و همچون معلمان، پرستاران، کارگران و دانشجویان در برابر ارگانهای حکومتی میایستند، شعار مرگ بر مفسد اقتصادی، مرگ بر نیروی انتظامی، مرگ بر ستمگران و غیره میدهند. با نیروهای سرکوبگر درگیر میشوند، مقاومت میکنند و عزم جزم کردهاند تا در برابر غارت حقوقشان کوتاه نیایند. بر اساس گزارشهای رسیده، زنان در این اعتراضات نقش فعالی دارند و در صحنه هم مانع دستگیری فرزندان و همسرانشان توسط گاردهای وحشی ضدشورش شدهاند. به این ترتیب میتوان گفت ماه عسل غارتگریهای باندهای حکومت آخوندی به پایان خود نزدیک شده و دوران حسابرسی و بهزیر کشیدن چپاولگران حاکم توسط مردم آغاز شده است.
این سارقین حکومتی به این وسیله با دجالگری نوع آخوندی اسامی مذهبی و ملی را توأم با هم به لوث غارتگریهای خود آلودهاند.
آخوندهای حاکم و کارگزارانشان از همان ابتدای حاکمیت خود، اموال مردم را تحت عنوان صندوقهای قرض الحسنه غارت کردند و بعد از برملا شدن اینکه این اسامی پوش غارتگری است، سالها به اسم تعاونیهای گوناگون همان دزدیها را ادامه دادند. در دوران پاسدار احمدینژاد، ارگان جدیدی درست کردند به اسم ”مؤسسات مالی و اعتباری“ با همان نامهای دجالگرانه که هدفش اساساً غارت مردم بود. البته زیر عنوان کار خیر و ارائه تسهیلات مالی به مردم نیازمند. این مؤسسات هم اساساً در اختیار باندهای سپاه و بسیج و وابستگان ولیفقیه قرار داشت. به گفته رئیس بانک مرکزی رژیم بیش از 7هزار از این مؤسسات بهصورت غیرمجاز فعالند. روز دهم مرداد امسال خبرگزاری حکومتی ایسنا بهنقل از پور ابراهیمی نایب رئیس کمیسیون ویژه اقتصادی مجلس رژیم نوشت : ۴۰ هزار خیریه در کشور وجود دارند که حاضر به افشای صورتحسابهای مالی خود نیستند. او افزود: متأسفانه اطلاعات ۸۰ درصد بنگاههای اقتصادی کشور یا شفاف نیست یا دسترسی به آنها وجود ندارد“.
این مؤسسات با پشتوانه محکمی که در قدرت دارند اساساً مانع هر گونه به نتیجه رسیدن اعتراضات مردمی علیه غارتگریهای خود میشوند. مثلاً در مشهد که این روزها سهامداران جزء پروژه پدیده شاندیز در حال اعتراض هستند، بهدلیل اینکه محسن پهلوان رئیس این پروژه از نزدیکان پاسدار احمدینژاد است و آخوند عباس واعظ طبسی نماینده خامنهای در آستان قدس رضوی پشتیبان اصلی اوست، بهراحتی اموال مردم را غارت میکنند. در همان مشهد مؤسسه میزان وابسته به قضاییه خامنهای میلیاردها تومان پول مردم را بالا کشید و هنوز هم مردم مالباختگان اسیر آن هستند. رسوایی این وضعیت و غارتگری باندی در حاکمیت آخوندی به رسانههای حکومتی هم کشیده شده است. از جمله خبرگزاری حکومتی ایلنا روز 30شهریور 94 به یکی از نمونههای دزدی این باندها اعتراف کرد و نوشت: ”یکی از شعبات یک مؤسسه مالی اعتباری در کیش که بهتازگی مجوز پذیرهنویسی سهام خود از بانک مرکزی را اخذ کرده بدون اجازه یکی از مشتریانش اقدام به برداشتهای غیرقانونی از حساب این فرد کرده است. (ع ر) گفت: در طی سال 92 طی چند مرحله بدون آن که اطلاع داشته باشم یا از من مجوزی اخذ شده باشد، از حسابم برداشت شد. روزی همسر بنده متوجه شد که مبلغ 300 میلیون تومان از حسابم برداشت شده است. چند ماه پس از گذشت این ماجرا به شعبه مربوطه مراجعه کردم و متوجه شدم مجموعاً مبلغ یک میلیارد و 200 میلیون تومان از حسابم برداشت شده است. وی اضافه کرد: پس از این اتفاق متوجه شدم که افراد معترض دیگری نیز با وضعیت مشابه من در آنجا حضور دارند. (ع ر) خاطرنشان کرد: در همان زمان بود که متوجه شدم از 2 سند ملکی که به امانت در نزد مؤسسه داشتهام سوءاستفاده شده و از روی آنها به نام بنده تسهیلاتی دریافت شده که رقم آن وامها نیز به رقم 800 میلیون تومان میرسید یعنی تا آن تاریخ در مجموع با این عمل غیرقانونی مسئولان وقت شعبه، 2میلیارد تومان خسارت متوجه بنده بود“.
وقتی این رفتار با (ع. ر) که احتمالاً در درون رژیم هم حرفش بازتاب پیدا میکند میشود، واضح است برای مردمی که هیچ راهی در دستگاههای حکومتی ندارند، تا کجا دزدیها، گسترده و بیدنده و ترمز است. اما نکته مهم در ماهها و هفتههای اخیر این است که مالباختگان بهصورت نیروی بزرگی درآمده و در همبستگی با هم اعتراضات خود را سازمان میدهند و همچون معلمان، پرستاران، کارگران و دانشجویان در برابر ارگانهای حکومتی میایستند، شعار مرگ بر مفسد اقتصادی، مرگ بر نیروی انتظامی، مرگ بر ستمگران و غیره میدهند. با نیروهای سرکوبگر درگیر میشوند، مقاومت میکنند و عزم جزم کردهاند تا در برابر غارت حقوقشان کوتاه نیایند. بر اساس گزارشهای رسیده، زنان در این اعتراضات نقش فعالی دارند و در صحنه هم مانع دستگیری فرزندان و همسرانشان توسط گاردهای وحشی ضدشورش شدهاند. به این ترتیب میتوان گفت ماه عسل غارتگریهای باندهای حکومت آخوندی به پایان خود نزدیک شده و دوران حسابرسی و بهزیر کشیدن چپاولگران حاکم توسط مردم آغاز شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر