۲۵ مرداد ۱٣۹۶
سایت حقوق معلم و کارگر: جمعی از معلمان در ارتباط معرفی وزیر آموزش و پرورشِ دولت دوازدهم توسط حسن روحانی، بیانیه ای صادر کردهاند. متن این بیانیه به شرح زیر است:
همکاران گرامی!
وضعیت نابسامان آموزش و پرورش در ایران بر کسی پوشیده نیست. از دلایل عمدهی این نابسامانی سیاستهایی است که معتقد است دولت باید از مسئولیتهای اجتماعی خود در حوزههایی مانند آموزش عقب نشینی کند و این عرصهی مهم حیات انسانی را به بخش خصوصی بسپارد. این سیاستها بخصوص در دولت سازندگی رفسنجانی پس از جنگ شروع شد و در تمام دولتهای بعد از آن از دولت اصلاحات خاتمی تا مهرورز احمدی نژاد ادامه یافت و در دولت اعتدال به دست روحانی به اوج خود رسیده است؛ پس شرایط موجود از جمله جدال بر سر انتخاب وزیر را خارج از این رویکردهای نئولیبرالی اقتصادی و سیاسی نمیتوان ارزیابی نمود. همچنین عملکرد حلقهی بستهای از مدیران که هیچ گاه اجازه ندادهاند افراد مستقل و کارآمد در نظام آموزشی رشد نمایند در ایجاد شرایط حاضر موثر بوده است.
در چنین شرایطی، معرفی وزیر آموزش و پرورش با فعال شدن باندها و محافل سیاسی منتسب به معلمان تحت عنوان تشکل های مدعی اصلاح طلبی وارد فاز جدیدی شده است. هر یک از این باندها و محافل قدرت و ثروت به دنبال سهم خواهی از این وزارتخانه هستند و به مدد برخورداری از رانت رسانه و ارتباطات، خود را نماینده معلمان جا میزنند. البته طبیعی است که یک تشکل سیاسی و وابسته به دولت چاره ای جز همراهی با جریان سیاسی متبوع خود ندارد و اولویت آنها سهم خواهی است نه منافع معلمان.
در این میان طبق معمول آنچه مغفول مانده و اهمیت ندارد مطالبات انباشتهشدهی معلمان است که حتی اشارهای نیز به آن نمیشود. در این شرایط برخی چنان وانمود میکنند که انتخاب این یا آن وزیر قرار است تغییری در وضعیت بد آموزش و پرورش ایجاد نماید و مشکلات را برطرف سازد؛ آیا واقعاً اینگونه است؟ آیا حضور بطحایی، آشتیانی یا زرافشان یا … با وجود سیاستهای کلان پولی سازی، واگذاری آموزش به بخش خصوصی و کاهش بودجه با نفوذ افرادی همچون نوبخت در سازمان برنامه و بودجه که پیش تر تفکر خود را نشان داده اند، تغییری کیفی و ملموس در نظام آموزشی ایجاد خواهد نمود؟
ما جمعی از فعالان صنفی و معلمان عدالتخواه ایران این سهم خواهی برخی از افراد، جریانات و تشکلهای سیاسی موجود را برنمیتابیم و معتقدیم که این بازی انتخاب وزیر خیانتی در حق معلمان است. ما ریشهی مشکل را در نگاه راهبردی در دولتهای مختلف میدانیم که همان رویکرد اقتصادی نئولیبرالی در زمینه آموزش است؛ رویکردی که اعتقادی به افزایش بودجهی آموزش و پرورش ندارد چون این نهاد را ارگانی مصرفی تلقی میکند و از رهگذر پولی و کالایی سازی آموزش تحت عناوین مختلف از عدم جذب نیرو از روشهای استاندارد و خرید خدمات گرفته تا مدرسه فروشی و گرفتن شهریه از دانش آموزان و کاهش سرانه مدارس می کوشد آموزش با کیفیت، رایگان و عمومی را به محاق ببرد؛ در این رویکرد جایی برای زندگی و معیشت شرافتمندانه پیشکسوتان فرهنگی و شاغلان رسمی و قراردادی نیروهای اداری و خدماتی و معلمان مدارس خصوصی وجود ندارد و هر چه بیشتر مانع افزایش دستمزد و خدمات بیمهای مناسب برای فرهنگیان می گردد.
ما بعنوان جمعی از معلمان عدالتخواه، وزیر پیشنهادی (بطحایی) و همچنین گزینههای مطرح دیگر از جمله وزیر فعلی را گزینههای مناسبی برای وزارت آموزش و پرورش نمیدانیم؛ چرا که معتقدیم تا مادامی که سیاستهای کلی دولت مبنی بر تجاری و پولی سازی آموزش و عدم توجه به معیشت فرهنگیان تغییر نکند با تغییر وزیر تغییری در وضعیت موجود رخ نخواهد داد.
از نظر ما بطحایی نه تنها به دلیل عملکرد نادرست در سمتهای قبلی مانند عدم توانایی در جذب بودجه، افت خدمات بیمه تکمیلی،عدم پرداخت به موقع پاداش پایان خدمت بازنشستگان و سو مدیریت در بروز بزرگترین اختلاس یعنی اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان (که بر همگان روشن است) گزینهی مورد تأییدی نیست؛ بلکه در سطحی فراتر به عنوان عامل اجرای سیاستهای غلطِ دولت در آموزش و پرورش مورد تأیید ما نخواهد بود. حضور بطحایی در سمت معاونت نوبخت به عنوان پیشبرندگان اصلی سیاستهای تعدیل اقتصادی در امر بودجه که از اثرات آن کاهش بودجهی آموزش و پرورش در سال ۹۶ بود مهر دیگری بر تأثیرات منفیِ حضور وی در پست وزارت است؛ و حضور این دو در کابینه نشان از روزهای بدی دارد که در انتظار آموزش و پرورش ایران و آینده کودکان است.
از نظر ما امضاکنندگان این بیانیه بهبود وضعیت آموزشی کودکان و دستیابی به یک زندگی شرافتمندانه و انسانی برای فرهنگیان در گرو اتحاد و همبستگی حول مطالبات برحق صنفی و تشکل یابی مستقل است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر