زهرا
شفیعی دهاقانی از شاگردان محمدعلی طاهری و مکتب عرفان حلقه طی نامه ای به
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران،«عاصمه جهانگیر» از آنچه
بر وی در پی شکایات خود علیه قرارگاه ثارالله سپاه گذشته است، سخن می گوید.
وی
در بخشی از نامه خود اینطور بیان می کند: «اینجا هر که زوربازویش بیشتر
باشد خود قانون است و مردم درمانده از اینهمه ظلم و تاریکی و جهل و ترس و
وحشتی که سازندگان زندانهای مخوف و قضات نان به نرخ روز خور و سازمانهایی
که هر کجا صدایی برای حق طلبی بلند شود به سرعت آنرا کور می کنند من از اول
تا آخر عمرم این بی عدالتی و این افسارگسیختگی در قانون را به گردن صاحبان
قدرت در قرارگاه ثارالله می دانم همانهایی که ابتدا حق و حقیقت طلب بودند و
امروز زر و زور ” چشمهایشان را بسته و زندانها را با انسانهای شریف و بی
گناه که عقایدشان و افکارشان را ابراز کرده اند به حبس کشیده اند».
متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار رادیو فرهنگ قرار گرفته در ادامه می آید:
با عرض سلام و ادب خدمت سرکار خانم عاصمه جهانگیر
اینجانب
زهرا شفیعی دهاقانی یکی از شاگردان آقای محمدعلی طاهری و نماینده فعال
سازمان حقوق بشر هستم . بنده بخاطر عقیده و اندیشه ام و بخاطر آموزه های
آقای محمدعلی طاهری پنج بار در تجمعاتی که برای ارایه ی سخنانمان که هیچ
مسئولی حاضر به شنیدن نبود بازداشت و سه بار به زندان جرایم قرچک ورامین
منتقل و بازجویی در زندان اوین و اتهاممان را اخلال در نظم عمومی از طریق
شرکت در تجمعات برای عرفان حلقه عنوان شده که در هیچ تبصره و قانون و مفادی
از آیین نامه ی قوانین جاری مطرح نشده و اما بعد از اعتراض بنده “در پرونده هایمان اخلال در نظم را نوشته
و بقیه را حذف کردند که باز اعتراض کرده و خواستم بر طبق فیلم ها و عکس
هایشان نشان دهند، کجا من اخلال در نظمی انجام دادم و در رابطه با کتک هایی
که در تجمع سوم آبان ماه هزارو سیصد و نود و پنج روبروی بیمارستان بقیه
الله که آقای طاهری بعد از هفتاد روز اعتصاب غذا در کما به سر می بردند و
مسولین هیچ واکنشی نشان نمی دادند و به اعتراض روبروی بیمارستان با تصاویر
آقای طاهری ایستادیم که به واسطه ی عوامل سپاه پاسداران و لباس شخصی ها و
نیروهای امنیتی و ناجا مورد ضرب و شتم شدیدی قرار گرفتم و بعد از مضروب شدن
مرا نیمه برهنه در ماشین های انتقال زندان انداخته و به زندان قرچک ورامین
منتقل کردند اما در زمان بازجویی متوجه شدم همسرم را نیز که در آن تجمع
شرکت کرده بودند بعد از ضرب و شتم با باتوم ایشان را به فشافویه منتقل کرده
که در زمان اسارت و زندان به مدت نه روز، خانواده و فرزندانم از اسارت ما
مطلع نبودند . بعد از آزادی بلافاصله اقدام به تهیه ی مستنداتی برای شکایت
از ضابط همیشه مدعی و طلبکار سپاه پاسداران کردم و از روز واقعه عکس و فیلم
جمع آوری و برای شکایت اقدام و به همراه چهار شاهد به دادسرای نیروهای
مسلح رفته و در آنجا نامه ایی مهر و موم شده برای حفاظت اطلاع سپاه داده و
خواستند برای چهره نگاری به آنجا برویم، من به همراه لایحه ایی که اصل صد و
شصتم قانون اساسی را مطرح و از مواد صدوبیست و پنج و صد و بیست و شش قانون
را به وضوح عنوان می کرد تهیه و به همراه شواهد و مدارک برای چهره نگاری
رفتیم اما از اول تا آخر دفاع سرسختانه ی نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه بر
بیگناهی و تهمت به سپاه پاسداران با ما گارد خود را بستند و می پرسیدند
ثابت کنید سپاه این کارها را کرده و ما اشاره به خبرگزاری وابسته به سپاه
(خبرگزاری تسنیم )که موضوع حمله و هجوم سپاه به منازل شاگردان آقای طاهری و
دستگیری آنها را با عنوان برادران گمنام مطرح کرده “می کردیم اما همچنان
می گفتند سپاه در تجمعات دخالتی نمی تواند بکند و من همچنان اصرار داشتم که
سپاه فراقانونی عمل کرده و در هر حیطه ایی وارد شده و حتی به مسایلی که در
طرح قوانین به ایشان مربوط نمی باشد خود را سهیم و اظهار نظر می کند و در
پرونده سازی های جعلی دخالت کرده و مغرضانه عمل می کند و در نهایت شکایت من
از ضابطین قضایی سپاه”گناه را گردن نیروهای ناجا انداخته و متاسفانه
نیروهای ناجا اذعان کردند سپاه بی گناه است .
اینجانب
در سرزمینی زندگی می کنم که نمایندگان کشورهای مطلع و مطیع وارد زندان
اوین می شوند و در زندان اوین بهشتی را برایشان به تصویر می کشند که دهان
مان از اینهمه دروغ عاملین پردازش این بازی ها و ساده لوحی و حماقت
نمایندگان دول به اصطلاح بررسی کننده باز مانده و تفسیر قانون و قانونمندی و
قانونگذار واژه های مسخره به شمار می روند و اینجا هر که زوربازویش بیشتر
باشد خود قانون است و مردم درمانده از اینهمه ظلم و تاریکی و جهل و ترس و
وحشتی که سازندگان زندانهای مخوف و قضات نان به نرخ روز خور و سازمانهایی
که هر کجا صدایی برای حق طلبی بلند شود به سرعت آنرا کور می کنند من از اول
تا آخر عمرم این بی عدالتی و این افسارگسیختگی در قانون را به گردن صاحبان
قدرت در قرارگاه ثارالله می دانم همانهایی که ابتدا حق و حقیقت طلب بودند و
امروز زر و زور ” چشمهایشان را بسته و زندانها را با انسانهای شریف و بی
گناه که عقایدشان و افکارشان را ابراز کرده اند به حبس کشیده اند .
من
از شما عاجزانه نمی خواهم تا به این مسله ی حادث شده رسیدگی کنید بلکه این
را وظیفه ی انسانی شما می دانم تا قدرت را از سپاه پاسداران در زمینه ی
ارایه ی اظهار نظرها و سلایق شخصی اش در امور عقیده و اندیشه و به خصوص از
پرونده ی آقای محمد علی طاهری برداشته و مفهوم حقوق بشر را به نمایش
بگذارید و از حقوق انسانهای در زنجیر جهل مانده دفاع و طبق موازین حقوقی
منصوب در گزارشات بین الملل عواملی که پرونده ی آقای محمد علی طاهری را با
حب و بغض و کینه به مدت هفت سال در انهدام افکار و عقایدش تلاشی شبانه روزی
داشتند بررسی و اقدام فوری به عمل آورید این تقاضا به هیچ عنوان درخواستی
از روی عجز و ناتوانی نیست صرفا گذر از قرون وسطای ایران است که جهد و کوشش
همگان را می طلبد .
با آرزوی آبادانی و بستری از زیبایی صلح برای همه ی جهان
زهرا شفیعی دهاقانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر