1.4.2015
گزیدهیی از مطلبی در سایت حکومتی جماران
با ضربات خردکنندهیی که رژیم و نیروی دستنشاندهاش ـ گروه حوثی ـ در یمن خورده، به نظر میرسد که نشئه بدمستیها از سر رژیم پریده و کمکم به حماقتهایی که در یمن مرتکب شده و برایش این فاجعه استراتژیک را پیش آورده، پی میبرد و در جریان رقابتهای باندی، زبان باند مقابل دراز شده و اعتراضات و انتقاداتی میکنند، که قابلتوجه است. در همین رابطه قسمتهایی از مطلبی را که بهصورت مصاحبه با یکی از دیپلوماتهای رژیم به نام جاوید قربان اوغلی، در سایت حکومتی «جماران» منعکس شده، برگزیدهایم.
نامبرده که از مدیران کل وزارتخارجه میباشد و در زمان آخوند خاتمی سفیر بوده، در این مصاحبه، ابتدا به مشروعیت سیاسی اقدام عربستان در یمن اعتراف کرده و میگوید: « عربستان سعودی بر اساس ائتلافی متشکل از ۲۰ کشور علیالخصوص کشورهای حوزهی خلیج فارس و مشورتهایی که با قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا انجام داده، نشان داد که تمامی این اقدامات را با تمهیداتی از پیش تعیین شده انجام داده است تا نوعی مشروعیت را به این حملات بدهد».
وی با اشاره به آنچه که آن را «ناشی از اشتباهات محاسباتی انصارالله در ارزیابی تحولات داخلی یمن» توصیف میکند میافزاید: «عربستان از نفوذ قابل توجهی برای اقناع متحدان خود و جامعه بینالملل برای اقدام خود برخوردار است و کشورها در موضوعاتی که با امنیت آنان مرتبط است منتظر نهادهای بینالمللی نمیمانند، بهویژه اگر از حمایت قدرتهای تاثیرگذار از اقدامات خود مطمئن باشند».
دیپلومات رژیم آنگاه تحت عنوان نپختگی حوثیها و حامیان آنها به حماقت رژیم اشاره میکند و آن را ناشی از «نداشتن درک درستی از تحولات منطقه» میداند و با ابراز تأسف از بروز این «جنگ تمام عیار» که سرانجام آن برای رژیم مشخص نیست» به یک فقره از شیادیهای رژیم اذعان کرده و میگوید: «تأکید مکرر تبلیغاتی ما بر سکوت سازمان ملل و جامعه جهانی عوامفریبانه است و متأسفانه عملکرد تبلیغاتی ما در تحولات یمن بهگونهیی است که گویی ما بخشی از این منازعه هستیم و ما را در عمل درگیر جنگ نشان میدهد».
منظور وی آن است که اولاً سازمان ملل سکوت نکرده و هم قبل از تهاجم عربستان، طی قطعنامه شماره 2201شورای امنیت، حوثیها را بهخاطر تن ندادن به مذاکره و جنگافروزی محکوم نموده و هم پس از تهاجم از حوثیها خواسته شده تا قطعنامه شماره 2201 را طی 3روز اجرا کنند، در غیراین صورت، در لیست مجازاتهای قطعنامه 2140 شورای امنیت قرار خواهند گرفت (تلویزیون العربیه ـ 11فروردین 94).
ثانیاً این چنین طرف شدن با جامعه بینالمللی بر سر قضیه یمن، خود گواه دخالت رژیم است و خواه ناخواه آن را در جنگ یمن درگیر میکند.
دیپلومات ارشد رژیم در قسمت دیگری از اظهارات خود به حماقت دیگر رژیم که آن را البته در پوشش انتقاد به حوثیها بیان میکند، اشاره کرده و میافزاید: «حوثیها به غلط تصور کردند چون بر صنعا مسلط شدهاند میتوانند بدون در نظر گرفتن بازیگران دیگر فعال مایشاء تحولات این کشور باشند، در حالی که کسانی که با تاریخ و شرایط جغرافیایی و پراکندگی قومی و جمعیت این کشور آشنا باشد، میدانند که تحقق چنین اتفاقی به سهولت امکانپذیر نیست».
کارشناس سیاسی رژیم آنگاه با ابراز ناراحتی از فرصتهایی که رژیم بهخاطر نداشتن «عقل مدبر» از دست داده و تمام کشورهای منطقه، از کشورهای حوزه خلیج فارس تا مصر و ترکیه و پاکستان را علیه خود متحد کرده، میافزاید: «ایران میتوانست به جای جار و جنجال و حمایت علنی که حساسیتهای بسیاری را بر انگیخت با تدبیر به متحدان حوثی خود در راستای تثبیت و نهادینه و مشروعیت دادن به دستاوردهای نظامی و تبدیل آن به اهرم قدرت و فشار سیاسی، مشاوره بدهد» افزود:« متأسفانه این اتفاق نیفتاد».
دیپلومات وزارتخارجه رژیم در انتها، آنجا که میخواهد علت بروز این حماقتهای استراتژیک را بازگو کند، نکته مهمی را فاش میکند و میگوید: «دلیل این امر را کاهش نقش وزارت امور خارجه در موضوعات سیاست خارجی در دولت قبل، سپرده شدن پروندههای مهم روابط خارجی به نهادهای دیگر».
منظور این کارشناس از نهادهای دیگر، سپاه پاسداران و نیروی قدس است که همه امور را در یمن به دست داشت. مصاحبه کارشناس رژیم با جملهیی که گویای شکست قطعی و ناامیدی مطلق او از روند حوادث در یمن میباشد، چنین به پایان میرسد: «آنچه که مشخص است همه کشورهای عرب برای کاهش نفوذ ایران از قلع و قمع حوثیها توسط عربستان و شورای همکاری خلیج فارس حمایت خواهند کرد».
اما برخلاف آنچه این دیپلومات رژیم ادعا میکند و علت شکست استراتژیک رژیم در یمن را ناشی از این میداند که پرونده یمن به جای آن که در دست وزارتخارجه باشد، دست سپاه پاسداران قرار گرفته، علت ریشهیی این شکست، رؤیاهای ابلهانه ولیفقیه برای احیای خلافت ارتجاعی و به پایان رسیدن عمر تاریخی دیکتاتوری قرونوسطایی ولایتفقیه است.
با ضربات خردکنندهیی که رژیم و نیروی دستنشاندهاش ـ گروه حوثی ـ در یمن خورده، به نظر میرسد که نشئه بدمستیها از سر رژیم پریده و کمکم به حماقتهایی که در یمن مرتکب شده و برایش این فاجعه استراتژیک را پیش آورده، پی میبرد و در جریان رقابتهای باندی، زبان باند مقابل دراز شده و اعتراضات و انتقاداتی میکنند، که قابلتوجه است. در همین رابطه قسمتهایی از مطلبی را که بهصورت مصاحبه با یکی از دیپلوماتهای رژیم به نام جاوید قربان اوغلی، در سایت حکومتی «جماران» منعکس شده، برگزیدهایم.
نامبرده که از مدیران کل وزارتخارجه میباشد و در زمان آخوند خاتمی سفیر بوده، در این مصاحبه، ابتدا به مشروعیت سیاسی اقدام عربستان در یمن اعتراف کرده و میگوید: « عربستان سعودی بر اساس ائتلافی متشکل از ۲۰ کشور علیالخصوص کشورهای حوزهی خلیج فارس و مشورتهایی که با قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا انجام داده، نشان داد که تمامی این اقدامات را با تمهیداتی از پیش تعیین شده انجام داده است تا نوعی مشروعیت را به این حملات بدهد».
وی با اشاره به آنچه که آن را «ناشی از اشتباهات محاسباتی انصارالله در ارزیابی تحولات داخلی یمن» توصیف میکند میافزاید: «عربستان از نفوذ قابل توجهی برای اقناع متحدان خود و جامعه بینالملل برای اقدام خود برخوردار است و کشورها در موضوعاتی که با امنیت آنان مرتبط است منتظر نهادهای بینالمللی نمیمانند، بهویژه اگر از حمایت قدرتهای تاثیرگذار از اقدامات خود مطمئن باشند».
دیپلومات رژیم آنگاه تحت عنوان نپختگی حوثیها و حامیان آنها به حماقت رژیم اشاره میکند و آن را ناشی از «نداشتن درک درستی از تحولات منطقه» میداند و با ابراز تأسف از بروز این «جنگ تمام عیار» که سرانجام آن برای رژیم مشخص نیست» به یک فقره از شیادیهای رژیم اذعان کرده و میگوید: «تأکید مکرر تبلیغاتی ما بر سکوت سازمان ملل و جامعه جهانی عوامفریبانه است و متأسفانه عملکرد تبلیغاتی ما در تحولات یمن بهگونهیی است که گویی ما بخشی از این منازعه هستیم و ما را در عمل درگیر جنگ نشان میدهد».
منظور وی آن است که اولاً سازمان ملل سکوت نکرده و هم قبل از تهاجم عربستان، طی قطعنامه شماره 2201شورای امنیت، حوثیها را بهخاطر تن ندادن به مذاکره و جنگافروزی محکوم نموده و هم پس از تهاجم از حوثیها خواسته شده تا قطعنامه شماره 2201 را طی 3روز اجرا کنند، در غیراین صورت، در لیست مجازاتهای قطعنامه 2140 شورای امنیت قرار خواهند گرفت (تلویزیون العربیه ـ 11فروردین 94).
ثانیاً این چنین طرف شدن با جامعه بینالمللی بر سر قضیه یمن، خود گواه دخالت رژیم است و خواه ناخواه آن را در جنگ یمن درگیر میکند.
دیپلومات ارشد رژیم در قسمت دیگری از اظهارات خود به حماقت دیگر رژیم که آن را البته در پوشش انتقاد به حوثیها بیان میکند، اشاره کرده و میافزاید: «حوثیها به غلط تصور کردند چون بر صنعا مسلط شدهاند میتوانند بدون در نظر گرفتن بازیگران دیگر فعال مایشاء تحولات این کشور باشند، در حالی که کسانی که با تاریخ و شرایط جغرافیایی و پراکندگی قومی و جمعیت این کشور آشنا باشد، میدانند که تحقق چنین اتفاقی به سهولت امکانپذیر نیست».
کارشناس سیاسی رژیم آنگاه با ابراز ناراحتی از فرصتهایی که رژیم بهخاطر نداشتن «عقل مدبر» از دست داده و تمام کشورهای منطقه، از کشورهای حوزه خلیج فارس تا مصر و ترکیه و پاکستان را علیه خود متحد کرده، میافزاید: «ایران میتوانست به جای جار و جنجال و حمایت علنی که حساسیتهای بسیاری را بر انگیخت با تدبیر به متحدان حوثی خود در راستای تثبیت و نهادینه و مشروعیت دادن به دستاوردهای نظامی و تبدیل آن به اهرم قدرت و فشار سیاسی، مشاوره بدهد» افزود:« متأسفانه این اتفاق نیفتاد».
دیپلومات وزارتخارجه رژیم در انتها، آنجا که میخواهد علت بروز این حماقتهای استراتژیک را بازگو کند، نکته مهمی را فاش میکند و میگوید: «دلیل این امر را کاهش نقش وزارت امور خارجه در موضوعات سیاست خارجی در دولت قبل، سپرده شدن پروندههای مهم روابط خارجی به نهادهای دیگر».
منظور این کارشناس از نهادهای دیگر، سپاه پاسداران و نیروی قدس است که همه امور را در یمن به دست داشت. مصاحبه کارشناس رژیم با جملهیی که گویای شکست قطعی و ناامیدی مطلق او از روند حوادث در یمن میباشد، چنین به پایان میرسد: «آنچه که مشخص است همه کشورهای عرب برای کاهش نفوذ ایران از قلع و قمع حوثیها توسط عربستان و شورای همکاری خلیج فارس حمایت خواهند کرد».
اما برخلاف آنچه این دیپلومات رژیم ادعا میکند و علت شکست استراتژیک رژیم در یمن را ناشی از این میداند که پرونده یمن به جای آن که در دست وزارتخارجه باشد، دست سپاه پاسداران قرار گرفته، علت ریشهیی این شکست، رؤیاهای ابلهانه ولیفقیه برای احیای خلافت ارتجاعی و به پایان رسیدن عمر تاریخی دیکتاتوری قرونوسطایی ولایتفقیه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر