9:33:24 AM 1392/11/11

ستار بهشتی ترفندی تازه برای پوشاندن خون جوشان ستار بهشتی! «نظام جمهوری اسلامی که مسئولانش خود را نوکر ملت می دانيد، اين لطف را انجام دهيد، اين کشور را رها کنيد يا با يک رفراندوم بياييد مشخص کنيد و ببينيد مردم ايران چقدر از داشتن نوکرانی چون شما بيزار هستند!» اين بخشی از وبلاگ های شهيد ستار بهشتی ست. شهيدی که يک سال پيش، به خاطر نوشتن برای آزادی، برای ايران و برای احترام به حرمت کلمه انسان، به دست دژخيمان رژيم ولايت فقيه، به شهادت رسيد. اما خون ستار، در بستر فضای انفجاری جامعه ايران، جوشيد و نخفت و گريبان آخوندها را گرفت. ابتدا سران رژيم، اعتنايی به شکايتهای خانوادهٴ ستار شهيد نکردند. مادر ستار در نامه سرگشاده يی که اخيراً منتشر شده می گويد: «خدای من شاهد است که با تمام توان دويدم و شيون کردم تا در ميان مسئولان مدعی“ اسلام مداری ”، گوش شنونده يی پيدا شود و ندای دادخواهی مادری داغدار را پاسخ گويد. مرا اجابت نکردند که هيچ... تلاشهای ما را برای برپايی يک دادگاه عادل، بی پاسخ گذاشتند». اين در حالی بود که شکنجه و زجرکش کردن ستار، موضوعی آشکار بود. مادر ستار می گويد: «بازجوی فرزندم، در برابر ديدگان حاضرين... بمن گفت:“ ستار را زير شکنجه کشته است ”». سپس اين مادر داغدار، گوشه يی ديگر از جنايات رژيم را افشا کرد و نوشت: «ابوالفضل عابدينی و حسين رونقی ملکی (از زندانيان سياسی) بارها اعلام آمادگی کردند که در دادگاه شهادت دهند که ستار را با تن و بدن پاره و کبود ديده اند و آثار شکنجه بر بدن او نمايان بوده است. اما دريغ و درد که دادگاه، يکی از شاهدان را به اهواز تبعيد و ديگری را در زندان اوين محبوس کردند!» مادر شهيد ستار بهشتی، با اشاره به پول هنگفتی که رژيم حاضر بوده به عنوان حق السکوت به او بدهد، می نويسد که يکی از سرکردگان نيروی انتظامی، به او رشوه ای هفتصد ميليون تومانی پيشنهاد کرده، تا در مقابل، او اعلام کند که ستار در تصادف کشته شده است. اما مادر شهيد، قاطعانه اين پيشنهاد کثيف را رد کرده است. رژيم قاتلان، پس از آن که همهٴ تيرهايش در تطميع يا تهديد مادر ستار به سنگ خورد و پرونده ستار روی دستش مانده، به ترفند ديگری روی آورده و دستگاه قضايية جنايت و کشتار رژيم، ابتدا اعلام کرد قتل ستار، «شبه عمد» بوده و برای آن بايد روند جديدی آغاز گردد. اما مادر ستار در واکنش به اين ترفند گفت: «من دادگاه ”صالح و عادلی“ در جمهوری اسلامی نيافتم که داد خود را به آن ببرم... در نهايت عزت و افتخار از طرح شکايت مجدد خودداری می کنم و اعلام می دارم ”قتل ستار بهشتی بر اساس گزارش پزشکی قانونی و اقرار صريح متهم نزد اين جانب، قتل عمد بوده». حال دستگاه قضاييه ديکتاتوری خون آشام ولايت فقيه، به ترفند دجالگرانهٴ ديگری روی آورده و با رسوايی تمام اعلام کرده: «با توجه به اين که پدر ستار بهشتی به عنوان يکی از اوليای دم... در وضعيت روحی و روانی نامناسبی به سر می برده... دادستان از جانب وی در مورد پيگيری پرونده مرگ ستار بهشتی تصميم گيری خواهد کرد؛ به همين دليل وکالت گيتی پورفاضل - وکيل خانواده ستار بهشتی - در مورد پدر مرحوم، بلااثر اعلام شده است!» (تابناک، 7بهمن) در مورد اين همه رسوايی و فضيحت که خون پاک کارگر قهرمان ستار بهشتی و ايستادگی دلاورانهٴ مادر او گريبانگير ديکتاتوری آخوندی کرده، گوياتر از سخن ستار شهيد نيافتيم که در يکی از وبلاگهايش، شجاعانه خطاب به ولی فقيه خونخوار می نويسد: «ای از خدا بی خبر، ای از خدا بريده و به شيطان دلبسته، اين چه اجراءدينی است که به اسم خدا و دين خدا بندگانش را به طور مستقيم وغير مستقيم به نابودی و نيستی می کشانيد؟».