دوشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۳

زن‌ستیزی، چاقو زنی ادامه اسیدپاشی

تاريخ: PM 5:01:59 1393/9/10

بسیجی ضارب دانشجویان دخترجهرمی

بسیجی ضارب دانشجویان دخترجهرمی


دیکتاتوری زن‌ستیز و قرون‌وسطایی رژیم ولایت‌فقیه، برای دوام و بقای حکومت ننگین خود پایه اصلی حاکمیت ننگینش را بر سرکوب مردم قرارداده و در این رابطه روز به روز شیوه‌های سرکوب جدیدی ابداع می‌کند.
هنوز مدت کوتاهی از اسید پاشی بر روی زنان در اصفهان و بعضی از شهرهای دیگر نمی‌گذرد که شیوه جدیدی برای سرکوب زنان از جمله دختران دانشجو یعنی چاقو زنی را به‌کار گرفته است.
بسیجیان خامنه‌ای در شهرستان جهرم برای ایجاد ترس و وحشت عمومی در این شهر در11 مورد زنان و دختران دانشجو را با چاقو مورد حمله قرار داده‌اند و در این رابطه دست‌کم شش زن را که پنج تن از آنان از دختران دانشجوی دانشگاه جهرم هستند، مضروب کردند.
چاقو کشی علیه زنان و دختران توسط مزدوران بسیجی رژیم تازگی ندارد و هرازگاهی رژیم برای سرکوب و ارعاب زنان، به این عمل ننگین روی می‌آورد. روز18آبان نیز این مزدوران در ویلاشهر اصفهان با چاقو به 4 زن حمله کردند
این اقدامات جناتیکارانه علیه زنان و دختران در میهن آخوند زده ما نمودی از ماهیت زن‌ستیزانه این رژیم است که طی 35سال حاکمیت ننگین خود جز نهادینه کردن خشونت و تبعیض و سرکوب مستمر هیچ دستاوردی برای زنان ایران به همراه نداشته است.
رژیم آخوندی برای رد گم کردن این جنایت سازمان‌یافته توسط بسیجیها، یک نفر از آنان را پس از شناسایی توسط مردم، دستگیر کرده است و بلافاصله گزارشی بر «عدم سلامت روانی» وی تهیه و برای تأیید به پزشکی قانونی داده است تا از هر گونه مجازات قضایی جلوگیری به‌عمل آورد تا مبادا بسیجیهای هار دچار ”افت روحیه“ بشوند. !
این اقدام رژیم در حالی است که چاقوکش که یک بسیجی و محمد بهشتی‌فر نام دارد و پدرش از فرماندهان سپاه است، در اعترافهای خود گفته است حمله با چاقو به زنان و دختران جهرم را پس از شنیدن صحبتهای یکی از آخوندها که ”ریختن خون بدحجاب را مباح شمرده است“ انجام داده و هدف وی ”اقدام عملی برای نهی از منکر“ بوده است.
بی تردید روی آوردن به اعمالی از قبیل چاقو زنی علیه زنان و دختران دانشجو، نمود بارزی از بن‌بست رژیم در زمینه سرکوب و به‌ویژه سرکوب زنان است. زیرا هم نمی‌تواند از سرکوب کوتاه بیاید، و هم هر اقدامی که در زمینه سرکوب به‌کار می‌گیرد، بازتاب آن در درون جامعه به آواری بر سر رژیمش تبدیل می‌شود. هم‌چنان که در جنایت سازماندهی شده اسید پاشی شاهد بودیم که این عمل جنایتکارانه و زن‌ستیزانه موجی از نفرت اجتماعی را در میان اقشار مختلف برانگیخت، تا جایی که سران رژیم ناگزیر شدند به صحنه بیایند و برای منحرف کردن این موج اعتراضی، به ظاهر این جنایت را محکوم کنند و آن را به ضدانقلاب و... نسبت بدهند.
اکنون نیز رژیم با پرونده‌سازی پزشکی برای مزدور بسیجی دستگیرشده تحت عنوان بیمار روانی، می‌خواهد به‌نحوی این جنایت را توجیه و رفع و رجوع کند شاید بتواند از خشم مردم نسبت به این جنایت ضدانسانی بکاهد و از زیر بار این جنایت شانه خالی کند.
دور از انتظار نیست برای در بردن حکومت از خشم فزاینده مردمی؛ این بار نیز مانند جنایت پاشی سران و مهره‌های حکومتی به صحنه بیایند و با دجالگری با دانشجویان آسیب دیده به ظاهر اظهار همدردی کنند. اما این شیوه رژیم که جنایت می‌کند و آن را توجیه می‌کند و در مواردی با قربانیان ظاهراً ابراز همدردی می‌کند، شیوه‌یی کثیف و لو رفته‌یی برای مردم میهنمان است و روزی فرا می‌رسد که در قبال شیوه‌های جنایتکارانه‌یی که رژیم برای سرکوب مردم و به‌ویژه زنان می‌کارد توفان خشم مردم را درو خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر