یکشنبه، دی ۲۸، ۱۳۹۳

مذاکرات رژیم و آمریکا، واقعیت آشکار در پس پرده سکوت


تاريخ: AM 4:20:21 1393/10/28

مذاکرات هسته ای



4روز قبل از شروع دور جدید مذاکرات هسته‌یی رژیم با 5+1، مذاکرات دوجانبه ظریف و جان کری، روز چهارشنبه 24دی در ژنو انجام گرفت. تلویزیون رژیم (25دی) این مذاکرات را «3دور مذاکره دوجانبه به مدت 8ساعت، پشت درهای بسته… برای تسریع در پیشرفت مذاکرات جامع هسته‌یی» توصیف کرد.
دست‌اندرکاران مذاکرات، تقریباً هیچ اطلاعاتی بجز اظهارات کلی ارائه نکردند.

ظریف گفت، «فکر می‌کنم این مذاکرات نشان خواهد داد که دو طرف آماده حرکت به جلو و تسریع این پروسه هستند یا خیر».

عراقچی معاون ظریف هم مذاکرات را بسیار جدی، بسیار سخت و پیچیده توصیف کرد و گفت: «تا وقتی که ما در همه موضوعات به توافق نرسیم در حقیقت در هیچ موضوعی به توافق نرسیده‌ایم».

اما از شواهد و قرائن می‌توان واقعیتهایی را به‌رغم سکوت دست‌اندرکاران مذاکرات دریافت. از جمله چنان که عراقچی هم گفت، مذاکرات بسیار جدی است. جدیت آن از جانب رژیم نیاز به گواه و شاهد ندارد، چون اصلاً سرنوشت رژیم به سرنوشت مذاکرات هسته‌یی گره خورده است؛ اما همچنین مذاکرات برای آمریکا هم بسیار جدی است؛ گواه این جدیت آن است که در گرماگرم تلاطمها و بحرانهای بین‌المللی که در همه آنها آمریکا به‌نحوی دخیل است، وزیر خارجه آمریکا و تیمش، 8ساعت به این مذاکرات اختصاص دادند. پای حیثیت دولت اوباما به میزان زیادی در گرو این مذاکرات و از طرف کنگره نیز به‌شدت تحت فشار است، چرا که کنگره که نسبت به نیات رژیم تروریستی ملاها برای دستیابی به بمب اتمی به‌شدت بدگمان است، به اوباما هشدار داده که به هیچ‌وجه یک توافق بد، توافقی را که در آن به رژیم امتیاز داده شده باشد را نمی‌پذیرد و باب کورکر رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا تأکید کرده است که توافق نهایی با رژیم بایستی به تأیید کنگره برسد (رویتر ـ 25دی).

یکی از شواهدی که بیانگر اهمیت و جدیت مذاکرات است، پیاده‌روی 10، 15دقیقه‌یی ظریف و جان کری در ملأعام و در خیابانهای ژنو است. اقدامی که یک تابوشکنی آشکار از طرف رژیم محسوب می‌شود. باند ولی‌فقیه که سال گذشته روحانی را به‌خاطر مکالمه تلفنی با اوباما به‌عنوان زیر پا گذاشتن اصول نظام، به صلابه کشید و در دور قبل هم رسانه‌های باند خامنه‌ای به ظریف حمله می‌کردند که چرا در مذاکرات دوجانبه (بدون حضور سایر اعضای 5+1) با کری شرکت کرده، این بار واکنش بسیار ملایمی نشان دادند. کیهان خامنه‌ای آن را به‌عنوان «اقداماتی که شاید مصداق حرکتهای نابه‌جای دیپلوماتیکی باشد که می‌تواند سوءتعبیرهایی را به‌دنبال داشته باشد» مورد انتقاد قرار داد که به نظر می‌رسد بیشتر برای خالی نبودن عریضه و بستن دهان دلواپسان می‌باشد. در حالی که قدم زدن دوستانه در ملأعام کجا و مکالمه تلفنی کجا؟!

روشن است که اولاً این پیاده‌روی بدون اطلاع و اجازه خامنه‌ای نمی‌تواند صورت گرفته باشد! همچنین روشن است که این پیاده‌روی سیاسی، به‌منظور تفریح و «آنتراکت» هم نبوده است.

نتیجه‌یی که از این تابوشکنی می‌توان گرفت، نهایت نیاز ولی‌فقیه است، به عبارت دیگر، گماشته‌های او به نیابت از وی، روی «زانوان خونین» پای میز مذاکره حاضر شده‌اند.

به هر حال، مانند دوره‌های قبل، بار دیگر تحلیلگران با این سؤال مواجهند، که آیا این بار طلسم مذاکرات شکسته می‌شود، یا باز سناریو همیشگی تکرار می‌شود؟ یعنی دوباره به‌رغم همه ابراز امیدواریهای دست‌اندرکاران و ناظران، هم‌چون مذاکرات وین (منتهی به ضرب‌الاجل 3آذر) یک دست غیبی که بعداً معلوم شد خامنه‌ای بوده در دقیقه 90 وارد شده و بساط معامله را به هم زده است.

بنابراین تا لحظه آخر نمی‌توان مطمئن شد که دوباره این قضیه تکرار نشود، چرا که رژیم بر سر دو راهی قرار گرفته که به قول خودشان تصمیم‌گیری بین مرگ یا خودکشی است.

این دو راهی را عراقچی به‌روشنی این طور بیان کرد: «یک سمتش بحث تحریمهاست یک سمتش بحث برنامه هسته‌یی است» (تلویزیون رژیم ـ 25دی) می‌خواهد بگوید بین لغو تحریمها یا سودای اتمی یکی را باید انتخاب کنیم. اگر می‌خواهیم تحریمها برداشته شود، باید از اتمی دست برداریم و اگر می‌خواهیم اتمی را نگه‌داریم، باید به تحریمها و عواقب آن تن بدهیم.

اما یک واقعیت مسلم هم در میان است و آن این است که هر قدرتوافق به تأخیر بیفتد، کار رژیم سخت‌تر می‌گردد و هم چوب و هم پیاز می‌شود. چرا که در حال حاضر، هم فعالیتهای هسته‌یی‌اش متوقف است، هم تحریمها به قوت خود باقی است و هر روز هم شدیدتر و گسترده‌تر می‌شود.

از سوی دیگر، پیامی که مواضع و سیاستهای رژیم در قبال ماجرای تروریستی پاریس، در قبال تحولات منطقه‌یی و در قبال سوریه، به کنگره می‌دهد، این است که این پدرخوانده تروریسم، هرگز از صدور تروریسم دست برنداشته است و فاجعه هنگامی است که این رژیم به بمب اتمی هم دست پیدا کند. به این ترتیب، در انتهای این مذاکرات، باز همان دوراهی به‌چشم می‌خورد، مرگ یا خودکشی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر