سه‌شنبه، دی ۱۶، ۱۳۹۳

بمب ساعتی در قلب شیراز: هراس از انفجار،خسته از بوی متعفن،زندگی روزمره مردم در کنار کارخانه روغن‌سازی



تصور کنید زمانی که در خانه خود نشسته اید، هر لحظه این هراس را داشته باشید که با انفجاری عظیم، خانه و محله شما به ناگهان با خاک یکسان شود.


این هراس، محدود به ساکنان شهرهای کشور جنگ زده عراق نیست. مردم بخشی از شیراز چند دهه است که با این حس هراس زندگی میکنند و علت آن نیز وجود یک کارخانۀ روغن سازی در قلب بافت شهری است. کارخانه ای که زمانی در کنار شهر قرار داشته و کم کم با افزایش جمعیت و توسعه شهر، در دل شیراز قرار گرفته است. مشکل از آنجایی آغاز میشود که مخازن بزرگ آمونیاک آن با توجه به عمر 60 ساله این کارخانه هر لحظه امکان دارد منفجر شوند. آمونیاک ماده شیمیایی بسیار بدبویی است[بویی که میتوان در توالت های عمومی استشمام کرد] و قدرت انفجاری بسیار بالایی دارد.






شرکت کننده

انگار تا فاجعه‌ای رخ ندهد مسوولین به فکر نمی‌افتند

سعید یکی از ساکنان شیراز درباره کارخانه روغن سازی مزاحم به ناظران میگوید:




این کارخانه ده ها سال پیش ساخته شده است. کم کم با افزایش جمعیت و عدم مدیریت شهری، حالا دیگر در حاشیه شهر نیست در وسط شهر است. البته از همان ابتدا هم انتخاب جای آن بسیار بد بوده است. شما تصور کنید این کارخانه فقط چند صد متر با حافظیه شیراز فاصله دارد، با ورزشگاه فوتبال اصلی شهر نیز که درهمان زمان ها ساخته شده است، چند صد متر بیشتر فاصله ندارد.


میتوان بافت شهری را در کنار کارخانه مشاهده کرد



مهمترین بحثی که درباره این کارخانه فرسوده مطرح است، مخازن آمونیاک این کارخانه قدیمی است. این مسئله به خودی خود بسیار خطرناک است، حالا به این مسئله، این نکته را اضافه کنید که طی سال های مختلف، در این کارخانه بارها آتش سوزی رخ داده است که برخی از آنها بازتاب خبری نیز داشته است و مردم فقط خوش شانس بوده اند که این آتش سوزی ها به منابع آمونیاک نرسیده تا فاجعه ای انسانی در شیراز رخ بدهد. اکنون در کنار این کارخانه، چند دانشکده، صدها خانه مسکونی، مسجد، ورزشگاه حافظیه، دو پارک محلی بزرگ و کوچک، هتل، بیمارستان، فروشگاه و مغازه وجود دارد. با انفجار این منابع آمونیاک تصور کنید که در صورت بروز انفجار چه بلایی سر ساکنا ن و عابران خواهد آمد، مردم این منطقه در شیراز گوئی کنار یک بمب ساعتی زندگی میکنند.


در نقشه میتوان، دانشکده های نزدیک کارخانه، هتل، آرامگاه حافظ، پارک تفریحی، ورزشگاه حافظیه و بافت شهری را در اطراف کارخانه روغن سازی مشاهده کرد



اما این کارخانه از جهت دیگری نیز بصورت روزمره مشکل آفرین است و آن بوی بسیار نامطبوعی است که از آن کل منطقه را فرا گرفته. بویی که به خاطر همین آمونیاک و فعل و انفعال های شیمیایی این کارخانه در منطقه منتشر میشود و واقعا برای عابرین و ساکنین که در حال عبور از منطقه هستند غیرقابل تحمل است.
طی 15 سال اخیر بارها و بارها مقامات استان و مسوولان کارخانه، قول جا به جایی این کارخانه را داده اند اما هیچ گاه این امر محقق نشده است. در ادامه این وعده ها، طی ماه های اخیر باز هم مقامات استانی مدعی شده اند تا بهمن ماه سال جاری این کارخانه به نقطۀ دیگری منتقل خواهد شد، اما من بعید میدانم، 15 سال است که این وعده ها را مردم میشنوند اما هیچ اقدامی صورت نمیگیرد.




حتی هنوز محل زمین و منطقه ای که کارخانه جدید باید آنجا ساخته شود را اعلام نکرده اند، در نتیجه من این بارهم به وعده مسوولین خوشبین نیستم. به نظر میرسد مثل همیشه باید یک فاجعه اتفاق بیفتند تا بعد از آن کاری صورت بگیرد.
نکته تاثر برانگیز دیگر این است که گاهی هم مقامات تهدید می کنند که کارخانه را خواهند بست و به این ترتیب کارگران این کارخانه را که درآمدی جز کار در این کارخانه ندارند، در مقابل مردم قرار میدهند.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر