یکشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۹۵

#ایران#iran# دایی جان ناپلئون های عصر ما/ دلنوشته های یک معلم

دایی جان ناپلئون های عصر ما/ دلنوشته های یک معلم

24.3.2016

مهدی فتحی / دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج

اصولا آنکه هدفش انتقاد و اصلاح ساختار است، بی شک دلسوز آن جامعه بوده و با بزرگنمایی و بولد کردن معایب آن جامعه ، تلنگری به فرادستان جهت پوشش ضعف ها وارد می نماید . پس منتقد را دشمن فرض کردن و جامعه را ایده آل دانستن بزرگ ترین ضربه را به آن جامعه وارد خواهد آورد. زیرا دشمن در مقابل قرار داشته و قصد براندازی دارد ، ولی منتقد درکنار جامعه بوده و قصد ویرایش و اصلاح آن جامعه .

هر حرکتی که از مجاری قانونی پیگیری شود هیچ گاه با برخورد مواجه نخواهد شد. و اگر هم با برخوردی مواجه شود یقینا آن برخورد از فرایندی قانونی نشأت نگرفته و بیشتر سلیقه ای و ناشی از زیاده روی واحد های مربوطه می باشد  و قابلیت خنثی شدن دارد . پس با اولین برخورد و یا تهدید جا نزنیم و همه حق و حقوق خود را پایمال نکنیم .


این را قبول دارم که فضای انتقاد و پیگیری در جوامع جهان سوم بسیار محدود و هزینه بر بوده و هست . اما این را قبول ندارم که در مقابل این محدودیت های نابجا که گاها ناشی از توهمات خود بزرگ بینی خودمان است سکوت کرده ، و با حداقل ها بسازیم و بسوزیم . و به جامعه مان خیانت کنیم .


 بی شک اگر جامعه با تعداد نفرات بالا و آگاهی کامل از حقوق و مطالبات قانونی خود دفاع کند ، دولت و نظام حاکم نیز ناچار به پاسخگویی و تامین خواسته های آن جامعه خواهد شد . اما اگر همه سکوت کرده و منتظر ظهور قهرمان باشند – که خصوصیت بارز اغلب ما ایرانی هاست – فرادستان نیز در پیشبرد برنامه های خود که گاها نادرست است هیچگاه به فکر فرو نرفته و در صدد اصلاح برنخواهند آمد و همچنان بر طبل بی برنامگی و پیشبرد برنامه های نادرست خود خواهند کوبید .

گاهی اوقات که به بعضی همکاران معلمم برخورد می کنم ، اولین سوالی که می پرسند این است که ” زندان نیافتادی ؟ ” و وقتی دلیل این پرسش را می خواهم ، می گویند : فعالیت های صنفی و مقالات و یادداشت هایی که می نویسی باعث این نوع تفکر در ما شده است . می گویم : کجای یادداشت های من مشکل دارد ؟ و کجای فعالیت صنفی غیر قانونی است که باید بخاطرش به زندان بروم و یا حتی مورد بازخواست قرار بگیرم ؟

غالبا حرفی برای گفتن ندارند و این حرف ها را هم بخاطر آسودگی خیال خود و به ظاهر ، خلاص کردن خود از دست افکارشان می گویند .


این حرف ها را می زنند که کم کاری های خود را در احقاق حقوق خودشان ، خانواده هایشان و دانش آموزانشان ماست مالی کنند . می گویند برایمان مشکل درست می شود ، ممکن است اخراجمان کنند ، بازخواست یا احضارمان کنند و… و من همیشه با خنده ای دوستانه می گویم شما هم که دایی جان ناپلئون شدید ؟ آخر مگر شهرِ هرت است که هر کسی را که از حق مسلم خود و دانش آموزانش دفاع کند بگیرند و به زندان بیاندازند ؟


درست است که گاهی اوقات برخی دلواپسان زیاده روی می کنند و کاسه داغ تر از آش می شوند. ولی آنقدر ها هم الکی نیست که شما فکرش را می کنید .


این جای بسی تاسف است ، و بنده با دیدن این نوع رفتارها واقعا نگران و نا امید می شوم . اینها می خواهند از حق دانش آموزان و خانواده های خود دفاع کنند؟ اینها که اگر حقوق هم نگیرند باز جرات نمی کنند چیزی بگویند می خواهند آینده سازان این مملکت را تعلیم و تربیت دهند ؟ و افرادی قوی ، توانا ، حق طلب ، با سواد و… تحویل نسل های آینده دهند؟


بارها و بارها همکاران و دوستان یقه ام را گرفته اند که این یادداشت ها و مقالات تند چیست که می نویسی؟ ما که حتی جرأت نداریم آنها را بخوانیم . تو چطور آنها را می نویسی و کسی هم کاری به کارَت ندارد ؟ نکند از خودشان هستی ؟

اینها چه می گویند ؟ مگر پیشرفت و شکوفایی کشور در هر حیطه ای به نفع همگی نیست ؟ مگر مدارسمان نوساز شوند و معلمانمان دغدغه ای جز تعلیم و تربیت نداشته باشند، و همه ی توان خود را در کلاس ، و برای دانش آموزانشان در طبق اخلاص بگذارند به نفع همان هایی که ازشان می ترسند و فرزندان و خانوادهای آنها هم نیست ؟ مگر به نفع کل جامعه نیست ؟


باور کنید تا بحال یک نفر ، چه رسمی و چه غیر رسمی ، از طرف هیچ ارگانی حتی یک کلمه هم در مورد یادداشت ها و مقاله هایی که می نویسم حرفی نزده و ایرادی نگرفته است . و کسی نگفته است که چرا انتقاد می کنی ؟ و یا تند می نویسی…
انتقاد ، انتقاد است . گفتن واقعیت ها اشکالات یک برنامه یا سیستم که دیگر تند و ملایم ندارد . واقعیت ها را با هر زبانی که باشد ، چه تند و چه ملایم باید گفت .


نمی دانم این دایی جان ناپلئون ها از چه حرف می زنند ؟ و از چه می گویند ؟ و خودشان را چه فرض کرده اند ؟

جالب تر اینکه این افکار فقط در مورد معلمان صدق نمی کند ، و بخش اعظم بدنه جامعه را فرا گرفته است .


حال آنکه من عمیقا باور دارم با مطالعه و آگاهی کامل از حق و حقوق قانونی خود ، در چارچوب قانون و موازین تعیین شده بایستی پیگیر مطالبات خود باشیم تا اجازه سوء استفاده به سود جویان را ندهیم .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر