سال‌هاست شماری از زندانیان سیاسی، عقیدتی و امنیتی که در شرایط نامساعد و غیربهداشتی زندان دچار بیماری می‌شوند یا از قبل بیمار بوده‌اند، دچار مرگ تدریجی می‌شوند یا بیماری‌شان به مرضی صعب‌العلاج تبدیل می‌شود.
درمان این زندانیان بیمار، اغلب در شرایط و محیط زندان، بدون انتقال به بیمارستان انجام می‌شود. تاکنون اخبار مربوط به مرگ شماری از این زندانیان بیمار بر اثر تاخیر در درمان در رسانه‌ها منتشر شده است که از جمله می‌توان به مرگ هدی صابر، افشین اسانلو، حسن ناهید، محسن دگمه‌چی، البرز قاسمی، شاهرخ زمانی و محمد حمادی اشاره کرد.
مورد آخر، زندانی سیاسی عرب اهوازی بود که روز جمعه ششم آذر ماه، درگذشت و مرگش خبرساز شد.
محمد حمادی، ۳۵ساله، متأهل و دارای یک پسرخردسال از اهالی کوی گلستان شهر اهواز، در پایان سال هفتم از ۱۰ سال محکومیتش درگذشت.
ابراهیم حمادی، پسرعموی محمد حمادی، درباره مرگ این زندانی سیاسی به رادیو زمانه می‌گوید: «روز جمعه ساعت چهار صبح با خانواده محمد تماس گرفتند که حال پسرتان خوب نیست، می‌توانید بیایید و او را در فلان بیمارستان ببینید. وقتی خانواده به بیمارستان می‌روند به آن‌ها گفته می‌شود پسرتان فوت کرده، اما یکی از کارکنان بیمارستان به آن‌ها خبر می‌دهد که وقتی این فرد را آورده بودند فوت شده بود.»
او می‌گوید: «یکی از بستگان ما که در بیمارستان آشنایی داشت، جسد را به صورت مخفیانه برای چند لحظه دیده است. او می‌گوید روی گردن و دستان محمد اثر خفگی و طناب بوده است.»
به گفته ابراهیم حمادی، حفاظت اطلاعات اهواز در سال ۲۰۰۸ میلادی، محمد حمادی را به اتهام براندازی و بر هم زدن امنیت کشور، به مدت دو سال بازداشت کرد. شش ماه بعد از این دو سال، دادگاه انقلاب حکم ۱۰ سال و ۷ ماه زندان برای او صادر کرد.
حمادی می‌گوید: «پسر عموی من پیش از دوران زندان، مطالبات قومی، تدریس به زبان مادری و به اجرا در آمدن بندهای معطل مانده قانون اساسی را مطرح می‌کرد.»
یکی دیگر از بستگان نزدیک محمد حمادی اما به رادیو زمانه می‌گوید: «به درخواست خانواده محمد، جنازه او کالبدشکافی شده و ظاهرا فوت عادی تشخیص داده شده است.»
مراسم خاکسپاری محمد حمادی
مراسم خاکسپاری محمد حمادی
این فرد به سابقه بیماری پوستی محمد حمادی اشاره می‌کند و می‌گوید: «به دلیل ابتلا به یک بیماری پوستی در تمام سطح بدن محمد، دانه‌های قرمزرنگ پخش شده بود. به همین دلیل چند بار برای معالجه به او مرخصی داده بودند.»

زندانیان اقلیت محروم در زندان‌های دور از دسترس

سازمان زندان‌ها بر اساس آیین‌نامه مصوب این سازمان موظف به انجام اقدامات لازم برای حفظ سلامت زندانیان، به ویژه معاینه و درمان آنان است.
با وجود این دبیر‌کل سازمان ملل متحد، بان کی مون، در گزارش روز ۱۲ آگوست سال ۲۰۱۴ خود در شصت و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل درباره وضعیت زندانیان سیاسی محروم از دارو و درمان در ایران نیز گزارش داد.
محرومیت زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی از خدمات پزشکی و درمانی یا انتقال دیر‌ هنگام زندانیان بیمار به بیمارستان، روشی است که حکومت ایران سال‌هاست از آن برای اعمال فشار روانی به زندانیان استفاده می‌کند.
علی عجمی، عضو مجموعه فعالان حقوق بشر در گفت‌وگو با رادیو زمانه می‌گوید که زندانیان اقلیت در زندان‌های دور از دسترس، نسبت به زندانیان زندان‌های مرکزی ایران، برای درمان بیماری‌های حاد جسمانی خود با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند: «اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت درمانی زندانیان بیمار در زندان‌های شهرستان‌ها هم نسبت به زندان‌های مرکز کمتر است.»
او به بند هشت زندان اوین، زندان‌های ارومیه، سنندج و مهاباد به عنوان بد‌ترین زندان‌ها از نظر رسیدگی درمانی و پزشکی اشاره می‌کند: «در بند هشت زندان اوین، ساس دیده شده است. امکان و احتمال ابتلا به بیماری‌های ایدز و هپاتیت هم وجود دارد. چندی پیش نیز چند مورد ابتلا به بیماری آنفولانزا در بین زندانیان این بند مشاهده شده بود.»
زندان ارومیه یکی از زندان‌هایی است که در چند سال اخیر خبر‌های زیادی در مورد وضعیت وخیم جسمانی زندانیان محبوس، از آن منتشر شده است. وضعیت غیربهداشتی بند جوانان این زندان و ابتلای زندانیان این بند به بیماری‌های پوستی از جمله این خبرهاست.
خبرگزاری هرانا، مرداد ماه سال گذشته، از محرومیت درمانی شش زندانی سیاسی کرد زندان ارومیه (علی‌احمد سلیمانی، مصطفی علی احمد، همن حسن‌زاده، علی افشاری، کیوان اسماعیلی مامدی و بهروز الخانی) خبر داد و به بی‌توجهی مسئولان به رسیدگی پزشکی به این زندانیان اشاره کرد.
علی عجمی از یک زندانی سیاسی در زندان ارومیه نام می‌برد به نام محمد عبدالهی (از کردهای مخالف حکومت ایران) که هنگام بازداشت به او شلیک شده بود: «او که شرایط جسمی نامساعدی دارد، از شش سال پیش جز در بهداری زندان مداوا نشده است.»
عجمی می‌گوید: «حکم این زندانی اعدام است و مسئولان زندان نه تنها با اعزام تحت‌الحفظ او به بیمارستان موافقت نکرده‌اند که حتی با گرفتن دارو از خانواده‌اش هم مخالفت می‌کنند.»
عجمی به یک زندانی بیمار در زندان مهاباد هم اشاره می‌کند که به دلیل ابتلا به بیماری‌ای ناشناخته، بافت‌های بدنش فرسوده شده است و مشکل حرکتی او روز‌به‌روز بیشتر و وضعیتش بد‌تر می‌شود. با وجود این، به دلیل مصاحبه او با رسانه‌ها، به اتهام تبلیغ علیه نظام برای او حکم حبس دوباره صادر شده است.
به گفته این عضو مجموعه فعالان حقوق بشر، در شش ماه گذشته و در زندان زاهدان هم چند زندانی به دلیل تاخیر در رسیدگی پزشکی و درمانی، فوت شده‌اند: «چهار ماه پیش و هنگام انتقال یکی از این زندانیان به بهداری، با کمک سایر زندانی‌ها، زندانبان‌ها او را تمسخر می‌کنند که داری فیلم بازی می‌کنی! خلاصه آن‌قدر این زندانی را معطل نگه مب‌دارند که در زندان از دنیا می‌رود.
در زندان اوین هم وضعیت رسیدگی به زندانیان سیاسی بیمار، مطلوب نیست. عبدالفتاح سلطانی از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر مبتلا به بیماری قلبی و نوسان فشار خون است که تاکنون بار‌ها با در‌خواست انتقال به بیمارستان مخالفت شده است.
نامه‌های اعتراض‌آمیز زندانیان و نیز چند مورد اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در مخالفت با این رویه، تاکنون تغییری در نگاه مسئولان زندان‌ها به مساله درمان زندانیان ایجاد نکرده و انتقال زندانی‌های بیمار به بیمارستان، همچنان با دشواری انجام می‌شود یا اساسا انجام نمی‌شود.
۲۰ زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، در اعتراض به این موضوع در نامه‌ای به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، خواستند تا زندانبان‌ها با اقدامات عجیب و غریب در درمان زندانیان کارشکنی نکنند و باعث ابتلای آن‌ها به بیماری‌های صعب‌العلاج نشوند.
زندان رجایی‌شهر کرج از دیگر مراکز نگهداری زندانیان سیاسی در ایران است که سال ۱۳۹۳ وجود دستگاه‌های پارازیت امواج، موبایل و خط‌شکن در این زندان خبرساز شد.
در حال حاضر رمضان کمال احمد، شهروند کرد شهر کوبانی سوریه، یکی از زندانیان سیاسی محبوس در این زندان است که از دریافت امکانات مناسب پزشکی در شرایط اضطراری بی‌بهره بوده است. گفته می‌شود بدن کمال احمد به دلیل اصابت چندین گلوله به حالت نیمه فلج درآمده است.
بهنام ابراهیم‌زاده، مسعود عرب چوبدار و چند زندانی دیگر در این زندان، امکان منتقل شدن به مراکز درمانی خارج از زندان را ندارند.
بنابر میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران یکی از امضاکنندگان آن است، محروم کردن زندانیان از درمان و مراقبت پزشکی به مثابه شکنجه و رفتاری ظالمانه، ضدانسانی و تحقیرآمیز است.