سه‌شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۴

#ایران#iran# روز جهانی ایدز؛ گزارشی هولناک از ایران

1.12.2015



اول دسامبر، روز جهانی مبارزه با ایدز نامگذاری شده است و این روز در سراسر جهان گرامی داشته می‌شود. اهمیت این روز در این است كه به عموم مردم یاد‌آور می شویم كه HIV از بین نرفته است و هنوز كارهای زیادی است كه باید انجام شود.
ابتلاي زنان به ايدز در ایران ۱۰ برابر شده است!


گزارشی از روزنامه حکومتی آرمان :

مينو محرز، رئيس مركز تحقيقات ايدز در گفت‌وگو با «آرمان» از عموميت يك دهم درصدي ايدز در كشور مي‌گويد و از روزي واهمه دارد كه اين آمار به يك درصد جمعيت ايران برسد. او كه از اقدامات سليقه‌اي و جزيره‌اي مسئولان گله دارد بر اين باور است كه كنترل ايدز تنها در گرو پيشگيري، كنترل جمعيت معتادان و در نهايت برخورد منطقي با واقعيت‌هاي اجتماعي است. واقعيت‌هايي كه با تار و پود جامعه در هم تنيده شده‌اند و محصول آن نسل‌هاي آينده‌اي است كه مي‌خواهند امنيت را زندگي كنند.

آمار ابتلا به ايدز در كشور همواره در دو بخش آمارهاي رسمي و غيررسمي اعلام مي‌شود. شما آمار جديدي از تعداد مبتلايان در كل كشور و به ويژه تهران در دست داريد؟

قبل از اينكه بخواهم به پرسش شما پاسخ دهم بايد به اين نكته اشاره كنم كه وزارت بهداشت آمار تفكيكي استان‌ها را اعلام نمي‌كند. البته، يك بار اين اتفاق افتاد و به دليل تفاوت‌هاي قابل توجه ميان استان‌ها و واكنش‌هاي مسئولان استان‌ها تصميم بر آن شد كه آمار به طور كلي و در سطح كشوري اعلام شود. بر اساس گزارش‌هاي وزارت بهداشت كه هر سه ماه يك بار اعلام مي‌شود در حال حاضر حدود 30 هزار مبتلا به ايدز در كشور داريم. به عبارت ديگر، تا به حال اين تعداد كشف شده‌اند. به اين آمار بايد آمار تخميني را اضافه كنيم كه بر اساس اين آمارها امروز حدود 90 هزار مبتلا به HIV در كشور زندگي مي‌كند.

اين آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل افزايش يافته است؟

بله! سال گذشته آمارها حاكي از ابتلاي 28 هزار نفر بود و امسال دو هزار نفر به اين آمار اضافه شده است. روند هم متاسفانه، به‌شدت رو به بالاست و به دليل حركت روش‌هاي انتقال از مواد مخدر به تماس‌هاي جنسي ميزان ابتلاي خانم‌ها در چند سال اخير 10 برابر شده است.


‌ آمار مشخصي درباره تعداد زنان مبتلا وجود دارد؟

در گذشته كه سوءمصرف مواد مخدر عامل اصلي انتقال ويروس بود آمار مردان بيش از زنان بود و اغلب هم در زندان‌ها و مراكز ترك اعتياد شناسايي مي‌شدند. در آن دوره 96 درصد مبتلايان را مردان و حدود سه تا چهار درصد را زنان تشكيل مي‌دادند. در حال حاضر اما اين آمار به 81 درصد مردان و 19 درصد زنان رسيده است. ضمن اينكه اين آمار به شكل تجمعي ارائه شده است و با توجه به اينكه در دوره‌اي مردان به دليل مصرف مواد مخدر بيشترين مبتلايان را تشكيل مي‌دادند، نمي‌توان در شرايط فعلي چندان به آن اتكا كرد.

در هر صورت رشد سريع بيماري در خانم‌ها به دليل انتقال به فرزندان زنگ خطري را براي جامعه به صدا درآورده است.
‌ درصد انتقال بيماري از مادر به فرزند تا چه اندازه است؟

اگر درمان شود كه درصد انتقال تقريبا به صفر مي‌رسد. اما اگر درمان نشود و مادر به فرزند شير دهد ميزان انتقال در دنيا از 25 تا 65 درصد در نوسان است.

‌ رشد ابتلا به ايدز موجب شد تا به تازگي يكي از اعضاي شوراي شهر تهران پيشنهاد عقيم‌سازي زنان كارتن‌خواب را كه احتمال رفتارهاي پرخطر در آنها بالاست، مطرح كند. اين طرح در دنيا تجربه شده است؟ اصلا به نظر شما قابل اجراست؟

به نظر من بايد واقع‌بينانه به موضوع نگاه كنيم. تا سه سال گذشته اصلا زن كارتن‌خواب معنا نداشت، اما امروز حدود 500 زن كارتن‌خواب و البته معتاد در تهران داريم. بسياري از آنها رفتارهاي پرخطر جنسي را تجربه كرده‌اند و بدتر از همه آنكه هيچ نوع اطلاعي درباره روش‌هاي پيشگيري از انتقال بيماري ندارند.

 آنها در شرايطي هستند كه فقط پول مي‌خواهند تا مواد مورد نياز خود را تامين كنند. در اين وضعیت برخي از اين زنان بچه‌دار مي‌شوند و به آساني فرزندان آنها هم به ايدز مبتلا مي‌شوند. به نظر من، تحت اين شرايط عقيم‌سازي مي‌تواند راهي براي جلوگيري از رشد بيماري باشد.


دنيا اين تجربه را پشت سر گذاشته است؟

ما نمي‌توانيم ايران را با ساير كشورها مقايسه كنيم، چرا كه در بسياري از كشورها رفتارهاي پرخطر جنسي تحت شرايطي پذيرفته شده است. به همين دليل هم افرادي كه رو به اين كار مي‌آورند اغلب تحت نظارت‌هاي پزشكي هستند و اطلاعات اوليه‌اي براي محافظت از خود در مقابل بيماري دارند. در ايران به دليل غيرقانوني بودن اين مساله امكان نظارت و آموزش مستقيم وجود ندارد.

به پرسش اول برگرديم. شما اشاره كرديد آمار مشخصي از تعداد مبتلايان به ايدز در استان‌ها در دسترس نيست. با اين حال، با توجه به سابقه فعاليت شما در تهران تخمين مي‌زنيد چه تعداد مبتلا در اين شهر وجود داشته باشد؟

در حال حاضر به دليل تعداد بالاي مهاجر و حاشيه‌نشين در تهران قاعدتا تعداد مبتلايان در اين شهر بايد زياد باشد، به طوري كه بخش قابل توجهي از اين 30 هزار نفر به تهران مربوط است. درباره حاشيه‌ها بايد بگويم آمار مصرف مواد مخدر و رفتارهاي پرخطر جنسي در اين گروه بالاست.

آن‌طور كه از صحبت‌هاي شما برداشت كردم احتمالا تعداد معتادان و رفتارهاي پرخطر جنسي در حاشيه‌ها بيشتر از شهرهاست و از طرف ديگر يكي از ضعف‌هاي وزارت بهداشت بي‌توجهي به نيازهاي درماني مردم حاشيه‌نشين است. اين مساله در تشديد ابتلا به بيماري موثر است؟

به نكته خوبي اشاره كرديد! زماني كه سيستم شبكه بهداشت در كشور راه‌اندازي شد حاشيه‌ها چندان مطرح نبودند به همين دليل هم ديده نشدند. به تدريج با شكل‌گيري حاشيه‌ها و به دنبال آن آسيب‌هاي اجتماعي و البته بيماري‌ها نياز بود تا شبكه‌های بهداشت در حاشيه‌ها هم راه‌اندازي شوند كه نشد. ما امروز در حاشيه‌ها نه خانه بهداشت داريم، نه آموزش و نه امكانات. تحت اين شرايط، تصور كنيد حاشيه‌نشين‌ها در چه وضعيتي زندگي مي‌كنند.

متوسط سني ابتلا به ايدز در طول زمان تغيير كرده است؟

متوسط همان 25 تا 45 سال باقي مانده است كه چندان هم عجيب نيست. آنچه عجيب است درباره نسبت زنان به مردان است، به اين معني كه در دنيا ميزان ابتلای زنان و مردان تقريبا برابر است، اما در ايران به دليل مصرف گسترده مواد مخدر مردان بخش اعظم مبتلايان را تشكيل مي‌دهند. البته، همان‌طور كه اشاره كردم طي دو سال اخير به دليل استفاده از مواد روانگردان و رشد اعتياد در زنان، ميزان ابتلا در اين گروه به‌شدت افزايش پيدا كرده است. به تمام اين موارد بايد افزايش سن ازدواج و طلاق را هم اضافه كرد. تمامي اينها شرايط را روز به روز سخت‌تر مي‌كند.
به نظر شما با توجه به روش‌هاي مختلف انتقال بيماري، مي‌توان از موج‌هاي مختلف انتقال بيماري حرف زد؟

بله. در مرحله اول انتقال ايدز از طريق خون‌هاي آلوده‌اي بود كه از فرانسه به ايران و بسياري از كشورها رفت. البته اين مورد به سرعت كنترل شد و بعد از آن الگو به سمت تماس‌هاي جنسي در حال حركت بود. جالب اين است كه در اين مرحله يعني حدود 15 سال قبل با الگوي انتقال از طريق معتادان تزريقي رو‌به‌رو شديم. روند انتقال هم در اين روش بسيار سريع است، به‌طوري كه در طول يك سال از صفر به 45 درصد در اين قشر رسيد و اين افراد بيماري را به همسران خود هم منتقل كردند.

 با برنامه كاهش آسيب اين روند به تدريج كنترل شد و ضريب انتقال بيماري به‌شدت كاهش پيدا كرد. در حال حاضر هم با موج ديگري رو‌به‌رو هستيم به اين معني كه الگوي مصرف مواد مخدر از شكل سنتي به روانگردان‌ها تغيير كرد.

اين مواد شدت ابتلا به ايدز را زياد كرد، چرا كه موجب افزايش رفتار‌هاي پرخطر جنسي افسارگسيخته شد.

 در هر حال، در شرايط خوبي به سر نمي‌بريم و من واقعا نگران آينده‌ام. ترس من از اين است كه عموميت كمتر از يك‌دهم درصد بيماري به يك درصد برسد كه اين فاجعه است.

شما شش سال گذشته تحقيقي درباره ابتلا به ايدز در كودكان كار انجام داديد. با توجه به اينكه آمار اين كودكان در دو سال اخير به‌شدت افزايش پيدا كرده است، آماري از ضريب ابتلا به ويروس HIV در اين گروه داريد؟

آن موقع ما هزار كودك را مطالعه كرديم و آمار ابتلا در آنها 5/4 درصد بود كه به صراحت مي‌گويم اين آمار وحشتناك است. بعد از آن پژوهشي در اين زمينه انجام نداديم، اما حتما اين آمار رشد قابل توجهي داشته است. زماني كه متولي اين بچه‌ها مشخص نيست و خانواده‌ها هم به دليل فقر بچه‌ها را به خيابان مي‌فرستند نمي‌توان شرايط خوبي را پيش‌بيني كرد.

وزارت بهداشت يكي از ارگان‌هاي مسئول در امر كنترل بيماري HIV است. در شرايطي كه به قول شما با وضعيت ناگواري روبه‌رو هستيم، برنامه اين وزارتخانه چيست؟

واقعيت اين است كه وزارت بهداشت به تنهايي نمي‌تواند كاري انجام دهد. اين وزارتخانه مسئول آسيب اجتماعي نيست. بهزيستي بايد پا پيش بگذارد و كاري كند. در حال حاضر، شهرداري تا حدي برنامه دارد و بهتر از سايران به موضوع ورود پيدا كرده است، اما اين اقدامات جزيره‌اي چندان موثر واقع نمي‌شود. خواه ناخواه بايد بپذيريم كه ايدز يك بيماري اجتماعي است و همه ارگان‌ها بايد وارد عمل شوند. رسانه ملي باید در این زمینه جدی‌تر باشد و آموزش و پرورش هم به اين موضوع ورود پيدا كند. بهزيستي كه بودجه خوبي براي اين كار دارد بي‌نظم كار كرده است و تحت اين شرايط بيماري روند صعودي خود را ادامه مي‌دهد.

اين روزها بسياري از اخبار به آسيب‌هاي اجتماعي در منطقه 12 و هرندي اختصاص دارد. در چند هفته گذشته هم تعدادي از ساكنان پتوهاي كارتن‌خواب‌ها را آتش زدند. فكر مي‌كنيد وضعيت ابتلا در اين منطقه چگونه است؟
محله هرندي جزو نخستين محله‌هايي است كه كارتن‌خواب‌ها در آن حضور پيدا كردند و يادم مي‌آيد سال‌ها قبل كه به آنجا رفتم وقتي بچه‌هاي كوچك را مي‌ديدم كه سوار دوچرخه محله را مي‌گردند هر لحظه فكر مي‌كردم اگر روي سرنگ‌هاي كف خيابان بيفتند، چه مي‌شود. در گذشته، آن محله تنها نشاني آسيب بود، اما امروز حضور آسيب‌ديده‌ها را در تمام نقاط شهر مي‌توان ديد. به نوعي با اين موضوع كنار آمده‌ايم و برايمان تا حدي عادي شده است.

‌ آماري درباره ميزان ابتلا به ايدز در ميان زنان خياباني در دسترس است؟
پژوهش ما در اين مورد مربوط به سال 92 است. بر اساس اين پژوهش در كل ايران 5/4 درصد و در تهران حدود پنج تا 5/5 درصد از جامعه آماري ما مبتلا به HIV بودند.

به نظر شما روند ترك اعتياد هم بر افزايش احتمال ابتلا به ايدز موثر است؟ در واقع، در شرايطي كه برخي از كمپ‌ها به شكل غيرقانوني و با روش‌هاي گاه وحشيانه اصرار بر ترك دارند، مي‌توان اميدي به كنترل اين آسيب و به طبع آن ابتلا به HIV داشت؟

من نمي‌توانم اين موضوع را هضم كنم كه چطور مي‌توان با وحشيگري معتاد را ترك داد، آن هم در شرايطي كه علم ثابت كرده است كه مغز برخي از انسان‌ها آندورفين كم دارد و مثل بيمار ديابتي كه بايد دارو مصرف كند به اين افراد هم بايد حد مشخصي مواد برسد. من شنيدم كه در بعضي از كمپ‌ها غيرانساني‌ترين رفتارها را مي‌كنند. گاهي فكر مي‌كنم راه اندازي كمپ به يك تجارت تبديل شده و معتاد هم به چشم يك كالا براي درآمدزايي ديده مي‌شود.

شما تا به حال محل تجمع كارتن‌خواب‌ها زير پل‌هاي تهران را ديده‌ايد؟

به طور مرتب! من جواني را زير پل ديدم كه مي‌گفت روزي شش گرم هروئين و شش گرم شيشه را تركيب و مصرف مي‌كند. واقعيت‌هايي كه در زير اين پل‌ها ديده مي‌شود غير قابل وصف است. بسياري از اين افراد تا زماني كه وضع مالي خوبي دارند كوكائين مصرف مي‌كنند و بعد از ورشكستگي به طور افسارگسيخته‌اي هر ماده‌اي را كه به دستشان برسد، مصرف مي‌كنند و نتيجه آن هم اسفبار است.
‌ آیا مشخص است كه چه ارگاني وظيفه رسيدگي به اين آسيب و جلوگيري از رشد بيماري را دارد؟

مسئوليت اصلي با وزارت بهداشت است، اما همه مي‌دانيم كه اين بيماري اجتماعي با ورود وزارت بهداشت راه به جايي نمي‌برد. مشكل ما اين است كه هر كدام از سازمان‌ها بودجه خاص خود را دارند و سليقه‌اي عمل مي‌كنند. در جلساتي كه داريم همه مسئولان از عمق فاجعه باخبرند، اما نمي‌دانم چرا با وجود آگاهي مورچه‌وار حركت مي‌كنند.

‌ از ابتدائي كه اين بيماري در جامعه مطرح شد تا به حال چه مقدار براي كنترل اين بيماري هزينه شده است؟

بودجه اين بيماري كه افتضاح است. هيچ‌وقت بودجه‌اي كه بايد به اين بيماري اختصاص داده مي‌شد، انجام نشد. در واقع، اگر پروژه‌هاي Global Fund نبود كه ما نمي‌توانستيم حتي داروي اين افراد را تهيه كنيم. اگر روزي هم اين پروژه كنار گذشته شود ما نمي‌دانيم بايد چه كار كنيم.

پروژه Global Fund دقيقا چيست؟

اين پروژه براي كنترل سه بيماري سل، مالاريا و ايدز هزينه مي‌كند. ما هر سال پروژه‌هاي پيشنهادي را ارسال مي‌كنيم و در هر دوره چندين ميليون دلار بودجه مي‌گيريم. در كنار اين بودجه، دولت هم بودجه مي‌گذارد، اما آن‌قدر تعداد متولي زياد است و سلايق، مختلف، كه در نهايت به جايي نمي‌رسد.

 جالب است تمام برنامه‌ريزي‌هاي ما مقطعي است. هر سال روز جهاني ايدز يادمان مي‌افتد كه اين واقعيت وجود دارد و چند بار به مناسبت همين روز از من دعوت شد در ساعات پرت مثلا آخر شب به صدا و سيما بروم تا در مصاحبه شركت كنم. اين در حالي است كه در استراليا كه من در آن دوره‌هاي آموزشي ايدز را طي كردم، تلويزيون را كه روشن مي‌كرديد امكان نداشت يكي از شبكه‌ها به ايدز نپردازد.

خانم دكتر شما همچنان به اجراي طرح كاهش آسيب‌هاي اجتماعي اعتقاد داريد؟
حتما! اصلا پيشنهاد اين طرح با من بود و خود من در استراليا در اين طرح شركت كرده و نتيجه را ديده بودم. به نظر من، اين بهترين راه است و بايد دوباره اجرا شود. تمام دنيا مي‌دانند كه گرد هم آوردن معتادان در كنار هم كار درستي نيست و اردوگاه و كمپ نه پيش رفتن كه عقبگرد كامل است. باور كنيد در عرض دو سال اجراي اين طرح ميزان ابتلا، به‌شدت كاهش پيدا كرد و در حالي كه كم‌كم داشتيم به آينده اميدوار مي‌شديم صحبت از هزينه‌هاي ميليادري ساخت كمپ‌هاي ماده 16 شد.

بخشي از كودكان كار و متكديان در تهران اتباع خارجي هستند كه معمولا از كشورهايي همچون پاكستان به كشور آمده‌اند. آمار ابتلا به ايدز در اين گروه بالاست؟
درباره اين افراد آمار دقيقي وجود ندارد و مطالعه خاصي صورت نگرفته است. اما از آنجا كه بخشي از كودكان كار و مهم‌تر از آن حاشيه‌نشين‌ها را اتباع پاكستاني تشكيل مي‌دهند بايد به‌شدت هرچه تمام‌تر به اين موضوع توجه كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر