دانشجويان
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ
احساس میکنم در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید در دلم
میجوشد از یقین... ...
در روزگارانی که شبپرستان با تازیانه و تبر، صنوبرهای این سرزمین سبز را به بند میکشند،
قلمها را میشکنند و بر زمین میزنند و سیاهی و تباهی را سایه گستر این خاک کردهاند تا هر کورسوی امیدی را به خاکستر تبدیل کنند، صدایی... آوایی به گوش میرسد.. در حنجره هزاران دانشجو تکرار میشود
دانشگاه زنده هست
آری دانشگاه زنده هست تا بر افسون یاس و تسلیم بشورد
دانشگاه زنده هست تا ظلمت و سیاهی را در هم پیچد
دانشگاه زنده هست تا صدای یاران دربندش باشد
دانشگاه زنده هست... .
طنین این پیام را ما در 16آذر چنان فریاد میکنیم تا تمام ذهن و ضمیر این جانیان عمامه پیچ را پر کند که زمستان رفتنی هست و بهزودی و برای همیشه از صحنه تاریخ حذف خواهند شد.
جمعی از دانشجویان دانشگاه دامغان
آذر94
احساس میکنم در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید در دلم
میجوشد از یقین... ...
در روزگارانی که شبپرستان با تازیانه و تبر، صنوبرهای این سرزمین سبز را به بند میکشند،
قلمها را میشکنند و بر زمین میزنند و سیاهی و تباهی را سایه گستر این خاک کردهاند تا هر کورسوی امیدی را به خاکستر تبدیل کنند، صدایی... آوایی به گوش میرسد.. در حنجره هزاران دانشجو تکرار میشود
دانشگاه زنده هست
آری دانشگاه زنده هست تا بر افسون یاس و تسلیم بشورد
دانشگاه زنده هست تا ظلمت و سیاهی را در هم پیچد
دانشگاه زنده هست تا صدای یاران دربندش باشد
دانشگاه زنده هست... .
طنین این پیام را ما در 16آذر چنان فریاد میکنیم تا تمام ذهن و ضمیر این جانیان عمامه پیچ را پر کند که زمستان رفتنی هست و بهزودی و برای همیشه از صحنه تاریخ حذف خواهند شد.
جمعی از دانشجویان دانشگاه دامغان
آذر94
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر