23.4.2016
نوشته ای از فعال مدنی زرتشت احمدی راغب :
صدای
آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم ، تا خودکامگان نهاد قدرت بدانند که
با زندانی کردن فعالان مدنی و سیاسی نمی توان در برابر اندیشه آزادیخواهی
ایستاد....باید در برابر این سختگیریهای قضایی و امنیتی ایستاد، چرا که
بهترین فرزندان ایران به کام مرگ می روند
هر
روز باید فریاد بزنیم ، صدای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم ، تا
خودکامگان نهاد قدرت بدانند که با زندانی کردن فعالان مدنی و سیاسی نمی
توان در برابر اندیشه آزادیخواهی ایستاد و سرکوب پاسخ دگراندیشان نیست .
شاید فشار فقر و
بیکاری و تنش های اقتصادی مردم را گرفتار روزمره گی کند اما چنین نیست که
عاشقان میهن را در پس دیوارهای بلند اسارت فراموش کنند . همانطور که سالها
شاهدیم با اعدام نمی شود در برابر خطرات اجتماعی همانند مواد مخدر و قتل
ایستاد و به هیچ عنوان جنبه بازدارندگی ندارد ، با زندان نیز نمی شود با اندیشه رویارویی کرد .
چه میزان شهروندان هم میهن بهایی در زندان هستند ؟ یا اهل سنت و طریقت ؟
وکیل ، معلم ، دانشجو ، استاد دانشگاه ، چپگرا ، راستگرا ، کارگر ، هنرمند ،
دانشمند ، اندیشمند ؟ و همواره زندانها مملو از انسانهای شریف است .
هنگام آن نرسیده که قانون و عدالت در حمایت از این کنشگران و فعالان دلسوخته دست بکار گردد ؟
در زندان ماندن نرگس محمدی ، بهاره هدایت ، آتنا فرقدانی ، دکتر سلطانی ،
امیر امیرقلی یا سعید شیرزاد ، ارژنگ داودی ، رویین عطوفت ، رسول بداقی ،
اسماعیل عبدی ، جعفر عظیم زاده ، افشین سهراب زاده ، امید کوکبی ، بهشتی
لنگرودی و ... چه دردی از ایران دوا می کند ؟
دستگاه
قضا ، نهاد امنیت ، دولت ، حاکمیت باید چرخشی در رفتار و کردار و اندیشه
های خود انجام دهند تا همه این زندانیان آزاد شوند و اعتماد به جامعه
بازگردد .
امیر امیرقلی ، بهشتی لنگرودی ، افشین سهراب زاده علاوه براینکه در زندان
بسر می برند دست به اعتصاب غذا نیز زده اند تا صدای حق طلبی و دادخواهی خود
را به گوش فلک برسانند ، این فشارها و دردها همان می شود که بر سر امید
کوکبی دانشمند جوان زندانی آمد و سرطان گرفت . باید در برابر این
سختگیریهای قضایی و امنیتی ایستاد چرا که بهترین فرزندان ایران به کام مرگ
می روند .
آین زنان و مردان شجاع و متفکر را آزاد کنید رها کنید تا به خانه های خود بازگردند .
بیش از این ملت را شکنجه ندهید ، هر بلایی خواستید سر ایران و مردمش
آوردید. دیگر بس کنید ، شرم کنید ، قدرت را به چه بهایی می خواهید ؟ کشور
را به فلاکت کشاندید ، بروید ، رهایمان کنید ، بیدا و ستم دیگر بس است .
اینجا ایران ، شهریار ، من فریاد رهایی ..........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر