سه‌شنبه، دی ۱۰، ۱۳۹۲

12:58:11 PM 1392/10/10
رشوه و فساد
رشوه و فساد

فساد با هستی نظام عجين است

بر اثر طلسم شکستگی ولی فقيه اين روزها سرتا پای نظام را جنگ و جدالهای باندی فراگرفته است و جنگ گرگها با شدت بيشتری ادامه دارد. يکی از زمينه های جنگ گرگها موضوع اقتصاد و فساد اقتصادی است که در اين رابطه دزدها دست يکديگر را رو می کنند. چرا که هر باند سهم بيشتری از خوان يغمای اموال و ثروت مردم ايران را می خواهد و برای از سر راه برداشتن حريف پته دزدی او را روی آب می اندازد. مطبوعات رژيم طی چند هفته گذشته مقالات و مطالب متعددی در زمينه فساد در نظام آخوندی درج کرده اند ويژگی فساد و چپاول ولايت فقيه نهادينه شدن آن است.
در چنين ساز و کاری، وقتی درآمد نفت افزايش می يابد نه تنها از رفاه و آسايش مردم خبری نيست بلکه باعث فقر روزافزون مردم و خانه خرابی آنان هم می شود و در عوض دزدان وابسته به نظام مانند شهرام جزايری، فاضل خداداد، مه آفريد خسروی، بابک زنجانی و ضراب و امثالهم به عنوان ستاره های نظام در دزدی وچپاول ظاهر می شوند که ميليارد ميليارد از اموال مردم ايران را به يغما می برند و سران سياسی نظام را نيز وامدار بذل وبخشش خود می کنند.
درباره نهادينه شدن فساد در اقتصاد نظام آخوندی، روزنامه حکومتی ابتکار9 دی 92 می نويسد: ”اين اقتصاد رانت خوار و ويژه خوار و نو کيسه، پرورش می دهد و رکورد ستاره های هاليوود و فوتبال و دنيای هنر را نيز شکسته است. ستاره پروری در اين اقتصاد فرصت توجه به سفره مردم را گرفته است. شرايط به گونه يی است که گويا بود و نبود اين اقتصاد برای سفره مردم فرقی ندارد ولی برای تک ستاره ها فرصت مغتنم است“.
«اعتماد» در ادامه مطلب به افزايش فاصله طبقاتی ميان مردم فقير و به قول خودش نو کيسه ها و ستاره های حکومتی اشاره می کند و می نويسد: ”تجميع ثروت در دست عده يی محدود، دسترسی گروهی خاص به رانتهای سياسی و اقتصادی، وجود راههای ميانبر برای ثروت اندوزی و صف طويل نو کيسه ها فاصله طبقاتی را چنان مرتفع و چند لايه کرده است“.
نويسنده مطلب روزنامه حکومتی اعتماد نمی تواند با صراحت بگويد فساد اقتصادی رابطه مستقيمی با نظام سياسی حاکم دارد و اساساً عملکردهای اقتصادی چه مثبت و چه منفی، ربط مستقيم با نظام سياسی حاکم در يک کشور دارد.
چنان چه نويسنده می خواست به اين ربط مستقيم نزديک شود، بلافاصله می بايست نظام ولايت فقيه را زير علامت سؤال می برد، لذا ربط اقتصاد و فساد اقتصادی با سياست و قدرت حاکمه را در لابلای زرورق کلماتی مانند قبيله گرايی و قبيله سالاری می پيچد و می نويسد: ”ذات اقتصاد رانت زا و فساد آور و ويژه پرور نيست بلکه نحوه ی مديريت بر اقتصاد است که اين کارکردها را ايجاد می کند. ويژه خواری و آماده خوری و آسان خوری در نتيجه رانتهای قدرت و سياست است. فاميل گرايی، قبيله سالاری در سياست و اقتصاد معبر ويژه خواری و آماده خوری“
فساد حاکم برنظام چپاولگر ولی فقيه آن قدر عميق و گسترده است که ايادی باند ولی فقيه نيز از آينده نظامشان به وحشت افتاده اند و در اين زمينه روزنامه مردم سالاری از قول يکی از ايادی اين باند می نويسد:” پرونده های متعدد فساد مالی و حتی کاسبی از سفره تحريمهای اقتصادی با مبالغ ميلياردی همه هستی نظام را نشانه رفته است“
روزنامه مردم سالاری نگران اين است که فساد هستی نظام را نشانه رفته است، اما طوری به اين مقوله اشاره می کند که گويا فساد مقوله ای خارج از نظام است.
 اگر نويسنده می خواست به قلب موضوع نزديک شود، می بايست به اين واقعيت اشاره می کرد که اين هستی نظام است که باعث اشاعه فساد است و حتی فساد را به خارج از مرزهای ايران صادر می کند تا جايی در يک کشور ديگر باعث رسوايی و زلزلهٴ اقتصادی و سياسی بزرگی شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر