جمعه، خرداد ۰۳، ۱۳۹۲



تأييد اظهارات قبلي اش درمورد بالا كشيدن خامنه اي:
من خود مي‌دانم نبايد مي‌آمدم و در جلسات خصوصي هم گفتم
كه اينها را از هركس بهتر مي‌شناسم

افلاس و بحران اقتصادي وانزواي بين المللي:
دولتي كه بيش از ۵۰۰ هزار ميليارد تومان به بانكها
و پيمانكاران بدهكار است چگونه مي‌خواهد اداره كند؟
 پولي نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست

پولهاي خارجي را خوشبينانه به چين داديم
و آنها با دريافت هزينه‌اي آن را به يوآن تبديل كردند
بعد گفتند به‌جاي پول كالا مي‌دهيم و بعد از آن گفتند نه هر كالايي

با سم‌هاي چيني محصولات كشاورزي پارسال و امسال
 را از دست داديم
 حالا ببينيد مردمي كه داروي چيني مي‌خورند چه مي‌كشند
وضع دارو و غذا اين شده و هيچكس نمي‌داند فردا چه مي‌شود

مقايسه بحران سرنگوني با مقطع زهرآتش بس:
همان تجربه پس از جنگ يك فرمول قابل حل است
 با اين تفاوت كه آن موقع اين همه خصومت و افتراق
 در جامعه وجود نداشت
نگراني از طرف دشمنان خارجي البته جدي است

رفسنجاني بعد از حذف وي به دستور خامنه اي، به اعضاي ستاد انتخاباتي خود گفت: خدمت رهبر رفتم و گفتم در انتخابات نامزد نمي‌شوم تا اگر ايشان فكري درباره كسي در نظر دارند انجام دهند.
اشاره كردم كه « نگفتم نمي آيم»، همين يك جمله كافي بود كه لشكركشي سنگيني كنند. پس از آن بود كه سيل نامه‌ها و تلفنها از نجف، قم و مشهد كه همه از مراجع بزرگ بودند براي نامزدي بنده آغاز شد. چطور مي‌توانستم اين‌قدر مستبد به رأي خودم باشم كه به آنها و به‌خصوص اين جوانان نه بگويم؟
رفسنجاني اظهارات قبلي اش درمورد بالا كشيدن خامنه اي ومخالفت وي با كانديداشدن خودش را تأييد كرد وگفت: من خود مي‌دانم نبايد مي‌آمدم و در جلسات خصوصي هم گفتم كه اينها را از هركس بهتر مي‌شناسم. يك روز قبل از نام نويسي اين تفكر بر من افتاد كه ديگر نمي‌توان در برابر مردم مقاومت كرد. اين‌كه شخصاً چه كردم بماند، چون از آن حرف در مي‌آيد. پس از ثبت‌نام تا نيمه‌شب بيدار ماندم و به شرايطي كه ما در داخل و بيرون كشور داريم و اين آدمهايي كه بوق به دست دارند و البته تك‌تك آنها را با تفكرات و اميالشان مي‌شناسم فكر كردم.
وي افزود: اينها نمي فهمند دارند چه مي‌كنند؟ حتي اگر دشمني و رقابت هم داشته باشند عقل مي‌گويد كه بگذاريد بيايد و بعد رسوا كنيد. مي‌گذاشتيد مردم با اميد پاي صندوق مي‌آمدند و بعد از ۶ ماه متوجه مي‌شدند كه همه چيز دارد گرانتر مي‌شود.
رئيس مصلحت نظام، درباره وضعيت رژيم تحت ولايت خامنه اي وبحرانهاي مرگبار اقتصادي واجتماعي، گفت:”با اين كوه مشكلات هركس كه راضي به پذيرفتن مسئوليت باشد بايد ابتدا قصدش را پرسيد كه با اين بودجه بدون منابع چگونه مي‌خواهد ۲۵ درصد حقوق كارمندان را افزايش دهد؟ دولتي كه بيش از ۵۰۰ هزار ميليارد تومان به بانكها و پيمانكاران بدهكار است را چگونه مي‌خواهد اداره كند؟ پولي نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست.
رفسنجاني درباره افلاس و انزوا و تأثير تحريمها گفت : پولهاي خارجي را خوشبينانه به چين داديم و آنها با دريافت هزينه‌اي آن را به يوآن تبديل كردند و بعد هم گفتند به‌جاي پول كالا مي‌دهيم و بعد از آن هم گفتند نه هر كالايي، بلكه آن‌چه خودمان تعيين مي‌كنيم مي‌دهيم. هند هم آمده نفت ما را با قيمتي خيلي ارزان مي‌خرد اما حاضر نيست حتي روپيه بپردازد. اين گزارش وزير بازرگاني و رئيس كل بانك مركزي است كه در يكي از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند. ما كشاورزي كوچكي داريم. با سم‌هاي چيني محصولات پارسال و امسال را از دست داديم حالا ببينيد مردمي كه داروي چيني مي‌خورند چه مي‌كشند. چند سال پيش، بهترين داروهاي دنيا را مي‌خريديم. وضع دارو و غذا اين شده و هيچكس نمي‌داند فردا چه مي‌شود. كاسب وقتي جنس مي‌دهد بايد جايگزين آن را بخرد اما نمي‌داند فردا بايد به چه قيمتي جايگزين كند و ناچار آن را نگه مي‌دارد. در مجلس سناي آمريكا دو طرح خطرناك وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند كه تكليف روشن شود و گويا از اين پس فعال مي‌شوند...بعد هم قرار است اگر اسراييل به ايران حمله نظامي‌كرد به او كمك نظامي‌كنند. شايد جنگ رواني باشد اما به قول علما هر احتمالي براي انسان تكليف مي‌آورد.
رفسنجاني وضعيت نظام را با بحران سرنگوني در مقطع پايان جنگ وزهر آتش بس مقايسه كرد و با تاكيد براين تفاوت كه رژيم منزوي و پرازخصومت و افتراق است، گفت: همان تجربه پس از جنگ را با مقداري تغييرات يك فرمول قابل حل است. خارجيها آن دوره به من مي‌گفتند easy man، چون خيلي كم طول كشيد كه درهاي خارج به روي ما باز شد. الآن هم مي‌شود آن تجربه را به آساني انجام داد اما با اين تفاوت كه مردم آن موقع دلسوز بودند. اين همه خصومت و افتراق در جامعه وجود نداشت.
مايوس نشويد. در هيچ حالتي انسان نبايد دچار ياس شود. براي ما هم اين حالت قابل تصور نبود. ممكن است اندكي با تأخير ضررها ادامه يابد اما روزي مي‌رسد آنها كه بايد مي‌آيند. اگر نگراني باشد تنها از طرف دشمنان خارجي است كه البته جدي است.
اميد است كه در شرايط موجود تصميم جدي بگيرند و فرصتي ديگر به ما و مردم داده شود و خودم اميدوار هستم. از همه مردم هم مي‌خواهم كه اميدشان تبديل به ياس نشود و آرامش خود را حفظ كنند. به هرحال ما چاره‌اي نداريم و آنها كه اين كار را كردند نيازي به دشمن خارجي ندارند چرا كه مشكلات از درون در حال وقوع است.
يكي از ضروري‌ترين كارها اين بود كه حماسه سياسي رهبري محقق شود كه نشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر