25 ارديبهشت 1392
با اعلام کاندیداتوری رفسنجانی و
همچنین رحیم مشائی، جنگ گرگ های درون نظام آخوندی بر سر قدرت و ” خوان
انتخابات “ روند شتابانی به خود گرفت است. خامنه ای، ولی فقیه طلسم شكسته
بدنبال برگزاری انتخاباتی بی دردسر، آرام و بدون تنش بود. انتخاباتی که از
آن ” گماشته اي مطیع تر“ از پاسدار احمدی نژاد از صندوق نمايش انتخابات
بيرون بياورد.
ورود رفسنجانی به چنین میدانی
برغم همه تلاشها و تهديدات باند خامنه اي اکنون محاسبات و مهندسی انتخابات
از سوی ولی فقیه و هم چنین شکاف در راس حاکمیت را بشدت بحرانی کرده است به گفته ی خانم رجوی: ” با ورود رفسنجاني و مشايي در جنگ آشكار قدرت در برابر خامنه اي، روند تجزيه و تضعيف رژيم بنحو بيسابقه اي تشديد شده و سقوط محتوم آنرا شتاب مي بخشد. كانديداتوري رفسنجاني كه شعارهاي خامنه اي درباره «حماسه اقتصادي» و «حماسه سياسي» را به سخره گرفت، آيينه تمام نماي بحران سرنگوني رژيمي است كه از سال 1358 تاكنون از 4جنگ بزرگ ارتزاق كرده است كه نخستين آن جنگ 8ساله با عراق بود و خميني آن را «نعمت الهي» توصيف مي كرد“. ( 22 اردیبهشت 1392 )
سخن از بحران هائی است که شرائط را برای سرنگونی نظام آخوندی در کلیت اش آماده می کند. همان شرائط خطیری که رفسنجانی را بر آن داشته تا پا در میدانی پر از ” مین “ بگذارد و به زعم خود ” نظام “ را از ” بحران های احاطه کرده “ نجات دهد.
بهرحال دیکتاتوری خامنه ای در حالی به برگزاری نمایش انتخاباتی میرود که اکنون حاکمیت ولی فقیه در تمامی زمینه ها قفل شده است و رژیم خامنه ای را در کلیت اش با 4 بحران عمیق روبرو ساخته است.
نخستین بحران عدم مشروعیت، بویژه پس از سرکوب خونین قیام هاي گسترده مردم در خرداد سال 1388 و کشتارو دستگیری های گسترده ئی که خامنه ای و گزمگان وی در اقصی نقاط کشور براه انداخته اند. آخوند احمد خاتمی، عضو هئیت رئیسه خبرگان رژیم در این رابطه می گوید: ” در جريان فتنه، 33 دروغ گفته شد. هم چنان که مقام رهبری در خصوص زير پا گذاشتن قانون و مسئوليت شکنندگان قانون در مورد خون های ريخته شده و خشونت ها، گفته است، در مدت 8ماه فتنه ما شاهد کشته و مجروح شدن تعدادی از مردم اين کشور به خصوص جوانان بوديم.... ما شورش و التهاب را در کشور داشتيم که شما مردم تهران شاهد آن بوديد… روز عاشورا، خيابان های تهران تبديل به ميدان جنگ شده بود“ ( سایت مجاهدین خلق 30 دیماه 1390)
شاخص این عدم مشروعیت نیز همان شعار مردم در شهرهای مختلف یعنی ” مرگ بر اصل ولایت فقیه “ و به آتش کشیدن تصاویر ولی فقیه در جای جای میهنمان ، می باشد.
دومین بحران شقه و شکاف عمیق در درون حاکمیت است که ولی فقیه تا به امروز نه تنها توان ترميم آن را نداشته، بلکه با اعمال سیاست های تمامیت خواهانه، به آن ضریب نیز زده است. اکنون در راس حاکمیت شقه و شکاف بسیار حادتر و بزرگتري ایجاد شده است که ولی فقیه با چنین مختصاتی به طريق اولي نمی تواند آنرا ببندد. آخوند علم الهدي، نماينده خامنه اي در استان خراسان دراین رابطه می گوید: « فتنه امسال نسبت به فتنه 88 بسيار پيچيده تر است، و بايد با همه هستي و وجود در عرصه انتخابات وارد شويم و از جان و آبرويمان هزينه کنيم. ما در حماسه سياسي بايد دست به کارهايي بزنيم که علاوه براينکه ممکن است خطرات جاني براي مان داشته باشد آبرويمان به خطر بيفتد. اگر تمام فتنهها و انحرافها و نفاقها با همه وجود به عرصه بيايند، شما نه تنها جان و بدن، بلکه حيثيت و آبروي خود را به مسلخ بياوريد،،.( سایت حکومتی فرارو 5 اردیبهشت 1392)
سومین بحران روبه سوی خارج و جامعه جهانی دارد که شاخص آن نیز در شکست های پیاپی مذاکرات مماشاتگرانه كشورهاي 5+1 با رژیم آخوندی بر سر مسئله اتمی است كه بايستي چند مساله و بحران خارجي ديگر و مشخصا، بحران عراق و بخصوص بحران سوريه و چشم انداز سرنگوني بشار اسد را به آن افزود. تن دادن خامنه اي به شروع و ادامه مذاكرات با كشورهاي 5+1 براي خريدن زمان وممانعت از تشديد بحران دراين زمينه تاپس ازبرگزاري انتخابات باهمين هدف برگزاري بي درد سر انتخابات بوده است.
از سوي ديگر دخالت روز افزون رژيم و حمايتهاي همه جانبهان از رژيم بشار اسد جهت ممانعت ازسرنگوني آن وحمايت فعال از مالكي وهمچنين حمله جنايتكارانه موشكي در بهمن گذشته به مجاهدين در ليبرتي اجزاء ديگر سياستهاي انقباض رژيم براي سرپوش گذاشتن بر بحران بزرگ داخلي و روحيه دادن به نيروهاي روحيه باخته خود در آستانه نمايش انتخابات است. آنهم در شرايطي كه ارباب ”سياست مماشات“ همچنان بر سكوت، بي عملي و چشم پوشي خود بر اين جنايت ادامه ميدهند.
چهارمین بحران همان بحران شدید اقتصادی است که مردم بجان آمده روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنند. بحران افسار گسيخته در کشوری که طی هشت سال گذشته بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است، اکنون خود را در ” تعطیلی پي در پي کارخانه ها و انهدام صنایع و تولید داخلي، بحران معیشتی، گرانی، تورم، افزایش بی حد و حساب نقدینگی، افت شدید ارزش پول ملی، رانت خواری، افزایش قیمت ارزهای خارجی، افت شدید صادرات، افزایش نرخ بیکاری، سقوط شدید شاخص کیفیت زندگی و ... “ به نمایش گذاشته اند.
با توجه به داده های فوق دیکتاتوری ولایت فقیه اکنون در ضعیف ترین و بحرانی ترین دوران خود بسر میبرد. بنحوي كه برآیند ونتيجه نمايش انتخابات برای رژیم تیره و تارتر و برای مردم و مقاومت ایران چشم اندازي روشن و روشن در راستاي سرنگوني تماميت اين رژيم و استقرار آزادي و دموكراسي درايران در راه است.
مهرداد هرسینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر