یکشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۹۳

اسید به درون رژیم ریخته است!

6:05:18 AM 1393/8/11
اسید پاشی توسط عوامل رژیم آخوندی در ایران
اسید پاشی توسط عوامل رژیم آخوندی در ایران


پس از جنبش اجتماعی علیه جنایت سازمان‌یافته اسید پاشی و خروش و خیزش مردمی علیه این جنایت، مقامات و آخوندهای ریز و درشت ناگزیر به صحنه می‌آیند و جنایت اسید پاشی را البته به سبک آخوندی و رندانه‌یی محکوم می‌کنند که گویا این توطئه‌یی علیه نظام ولایت بوده است! و به این وسیله مذبوحانه تلاش می‌کنند دست رژیم و عواملش را از این اقدام ضدانسانی و زن‌ستیزانه بشویند.

در حالی که عالم و آدم همه می‌دانند که اسید پاشی عملی سازمان‌یافته و حکومتی است، تا جایی که آخوند صدیقی امام جمعه رژیم نیز مجبور است اعتراف کند که اسید پاشی « جنایت شخصی نبود مثل جنایت قبلی که یک جوانی شخصاً یک انتقامی گرفته باشه، این یک توطئه است“ (نمازجمعه تهران 9 آبان93)
وی همچنین اسیدپاشی را ”خلاف وجدان، خلاف اخلاق، خلاف شرع، خلاف قانون، منکر و... “ توصیف کرد. اگر اینها برای توصیف این جنایت درست باشد که در منطق مردمی درست است، پس چرا مأموران رژیم در اصفهان، تهران و شهرهای دیگری که مردم علیه این جنایت تظاهرات کردند، از شکل‌گیری تظاهرات جلوگیری کردند و در شهرهایی هم که تظاهرات انجام گرفت عده‌یی از تظاهر کنندگان را دستگیر کردند. مگر اسید پاشی یک عمل خلاف قانون و منکر نیست؟!
اما اسیدپاشی اولین و آخرین جنایت سازمان‌یافته نیست که رژیم آخوندی آن را انجام می‌دهد و به بیگانه نسبت می‌دهند، این شگرد رژیم آخوندی است که وقتی جنایتی را انجام می‌دهد و با نفرت عمومی مردم مواجه می‌شود، آن را به عوامل بیگانه نسبت می‌دهد. نمونه‌ها در این رابطه زیاد است. از جمله می‌توان از قتلهای زنجیره‌یی در دهه 70، قتلهای زنجیره‌یی در کرمان توسط بسیجی‌ها و... نام برد.
زمینه‌ساز جنایات زنجیره‌یی و سازمان‌یافته قوانین و طرحهای سرکوبگرانه رژیم نظیر امر به معروف و نهی از منکر، جلوگیری از بی‌حجابی، زیر عنوان مراعات عفت عمومی و فتواهای به‌اصطلاح شرعی است که توسط خود خامنه‌ای یا آخوندهای حکومتی برای تک‌تک این جنایتها صادر شده است.
ابتدا آخوندها و مقامات حکومتی خشونت و جنایت را تئوریزه می‌کنند و عوامل رژیم با این مستمسک به‌اصطلاح شرعی جنایت را انجام می‌دهند، آن‌چنان که در بیانیه بسیجیها و چماقداران رژیم تحت عنوان ”بیانیه امت حزب‌الله در دفاع از امر به معروف و نهی از منکر“ آمده است: ”ما امت حزب‌الله؛ که خود را از انصار و یاران نائب عام امام زمان (یعنی خامنه‌ای) می‌دانیم بر این باوریم که بایستی در التزام عملی بر دستورات و حتی منویات امام خامنه‌ای اهتمام ورزیم تا به فرموده امام راحل آسیبی به مملکت نرسد. التزام عملی یعنی چشم در چشم امام و دست بر نیام“ (خبرگزاری فارس15مهر 93)

وقتی که حادثه اتفاق افتاد و با نفرت مردم مواجه شد، آنوقت است که سران رژیم و آخوندها دست استکبار جهانی، عوامل بیگانه، مجاهدین و... را در آن دخیل قلمداد می‌کنند! و تازه رژیم آخوندی طلبکار هم در می‌آید که در این جریان، نظام مظلوم واقع شده است!
اما ترفندهای آخوندها هرگز نمی‌تواند مانع افشای جنایاتشان شو د زیرا واقعیت آن‌چنان عیان است و فضاحت آن‌چنان عالمگیر، که دست آخر مقامات رژیم ناگزیرند برای دربردن سران رژیم از جنایت، عوامل دست دوم یا دست چندم رژیم را به‌عنوان عناصر خودسر و... معرفی کنند آن‌چنان که در جریان قتلهای زنجیره‌یی و ماجرای سعید امامی در دهه هفتاد و در قتلهای زنجیره‌یی در کرمان اتفاق افتاد. اما باز هم ناپرهیزی نمی‌کنند و به آنها نازکتر از گل نمی‌گویند.
در این رابطه یکی از مهره‌های حکومتی و وابسته به باند رفسنجانی- روحانی روز 6آبان 93 در دانشگاه سمنان چنین اعتراف می‌کند: ”اگر یادتان بیاید همین قتلهای زنجیره‌یی هم همین (قضیه) تکرار شد. سر قتلهای زنجیره‌یی هم می‌گفتند خارجیها و بیگانگان این قتلهای زنجیره‌یی را دارند انجام می‌دهند. الآن هم می‌گویند رد پای بیگانگان در اسیدپاشی است. نه، به نظر من رد پای بیگانگان نیست. در جریان اسیدپاشی هم‌چنان که در جریان قتلهای زنجیره‌یی معلوم شد، وقتی شما تبلیغ خشونت می‌کنید، وقتی شما خشونت را مقدس می‌کنید، وقتی شما می‌گویید غیرت دینی جوانان ما اجازه نمی‌دهد، آن وقت چند نفر هم پیدا می‌شود در وزارت اطلاعات آدمها و نویسندگان را از بین می‌برند. چند نفر هم پیدا می‌شوند در کرمان. مگر داستان کرمان را هم آمریکاییها کرده بودند.
چند نفر هم در اصفهان به‌عنوان تکلیف شرعی به‌عنوان غیرت دینی روی صورت خانمها اسید می‌پاشند.
من معتقدم روزی روزگاری اگر متهمین اسید پاشی دستگیر شوند آنها متهم ردیف دوم باید باشند. متهم ردیف اول در دادگاه اسیدپاشها کسانی هستند که خشونت مقدس را به‌عنوان امر به معروف و نهی از منکر ترویج می‌کنند“.

این چنین است تأثیر اعتراضات مردمی علیه اسیدپاشی و فشار مردم از پایین به‌مثابه زهری برای رژیم نظام ولایت عمل می‌کند که باعث ایجاد تلاطم در درون رژیم می‌شو‌د. البته هنوز مدت کوتاهی از این واقعه نگذشته و مطمئناً در آینده عواقب بسا بیشتری برای نظام ولایت خواهد داشت. زمانی که پرده‌ها کنار برود و متهمان ردیف اول (مقامات رژیم و آخوندها) که خشونت را تئوریزه می‌کنند و حکم به اجرای جنایت می‌دهند، در دادگاه نزد افکار عمومی تک به تک و نام به نام افشا و رسوا شوند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر