چهارشنبه, 29 مرداد 1393 04:37
البته همين حكم مسخره هم تحت فشار افكار عمومي و افشاگريهاي مادر و خواهر ستار و زندانيان شجاع و مقاوم داده شد ضمن اين‌كه خود اعترافي است به پوشالي بودن ادعاهاي پيشين عناصر دولت و پذيرش اين واقعيت از سوي آنها كه شهادت ستار زير شكنجه و به دست ماموران حكومتي صورت گرفته است.
شايان ذكر است كه ماموران خامنه‌اي از همان ابتدا در وحشت از بازتابهاي اجتماعي و بين‌المللي قتل ستار بهشتي، به دروغپردازيهاي مكرري متوسل شدند تا رسوايي شكنجه و رفتار وحشيانه با زندانيان سياسي را لاپوشاني كنند. لازم به ذكر است كه ماموران ابتدا گفتند ستار بهشتي خودكشي كرده، بعد گفتند فوت بر اثر مصرف داروي بيش از حد بوده، بعد مدعي شدند بر اثر شوك رواني جان سپرده است. اما افشاگريهاي بي‌امان زندانيان سياسي، به‌ويژه شهيد راه آزادي غلامرضا خسروي و گواهي دادن به شكنجه‌هايي كه به ستار وارد آورده‌اند راه هرگونه گريز دولت را از مسئوليت قتل ستار در زير شكنجه بست.
يك بيانيه كه به امضاي غلامرضا خسروي و 4تن ديگر از زندانيان سياسي در 19نوامبر 2012 يعني دو هفته بعد از شهادت ستار رسيده مي‌گويد: ” جوان غيور، ستار قهرمان جان بداد، دژخيمان رژيم او را كوفته وزخمي و مضطرب تحويل بند ۳۵۰ اوين دادند او مي گفت: خيلي شكنجه شدم، آويزانم كردند، به سر و شكمم مي كوبيدند، فحش و توهين و ضرب و شتم بود كه مي باريد، بدنم دردمي كند، باز هم فردا به پليس فتا مي برندم، بگوييد چه كار كنم كه زير شكنجه طاقت بياورم، به مادرم گفته ام كه اگر من شهيد شدم، غصه دار نباشيد و افتخار كنيد ” .
زنداني سياسي ديگري به نام حسين رونقي مشابه همين اظهارات را در بيانيه جداگانه اي اعلام كرد و تصريح كرد كه در هر دادگاهي كه برگزار شود حاضر به شهادت است. يك كارزار عظيم بين المللي و داخلي در اعتراض به كاري كه حكومت در حق ستار بهشتي انجام داده بود به جريان افتاد ماموران دادستاني در اطلاعيه اي در دسامبر 2012 اولين گام عقب نشيني خود در برابر اين كارزار را نشان دادند و بر اساس استعلام پزشكي قانوني معلوم شد ستار نه بر اثر مصرف دارو، بلكه بر اثر ضربات به قتل رسيده است .
تلاش گسترده نيروي انتظامي و قضائيه از جمله پيشنهاد پرداخت 200 ميليون تومان حق السكوت به مادر ستار به جايي نرسيد و منجر به ادامه اصطلاح دادرسي شدند كه حاصل آن، اين حكم مسخره است اما اين حكم براي دولت رسوايي مضاعف است، زيرا هم پذيرش انجام جنايت است و اين حكم نمي تواند قاتلان را از مجازات جنايتشان در ببرند. كما اين كه باز هم مادر ستار چنين حكمي را در مورد قاتل فرزندش رد كرده است.
اين حكم رسوا در شرايطي كه دسته دسته جواناني را كه قربانيان همين دولت هستند با اتهامات بي پايه دستگير و در ملأعام اعدام مي كنند، اما در مورد اين پرونده موضوع را به يك نفر محدود كرده و او را هم به 3 سال زندان محكوم كردند، اما همه مي دانند اين حكم هم واقعي نيست و تنها مأموريت قاتل مدتي به جاي ديگر منتقل مي كنند.
سه جوان در ملأعام در شيراز در چهارم اوت 2014 اعدام شدند اتهام اين سه جوان چيست؟ در محور جرايم نوشته شده : “ سرقتهاي مسلحانه همراه با آزار و اذيت و ايجاد رعب و وحشت ” در مورد محل اين سرقت هم نوشته شده : “ باغات در نيمه اول سال 2013 ” ، كافيست نگاهي گذرا بر همين ليست بكنيم كاملاً متوجه مي‌شويم كه نه كسي كشته شده و نه مبلغ سرقت مشخص است . چرا؟ چون اگر مبلغ را مي نوشتند رسوايي ديگري برايشان بود . زيرا از جمله در سال 2012 ، براي 50 دلار سرقت، دو جوان را در ميدان كاج تهران اعدام كردند .
اين واقعيت شايان ذكر است كه نه حكومت در اعدامهاي علني جوانان و نه صدور حكم مسخره براي قاتلان ستار بهشتي، هرگز در دادگاه خلق بي جواب نخواهد ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر