تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد, ۱۳۹۳
تقاطع: کبرا پارساجو، همسر حمید بابایی دانشجوی دکترای فایننس دانشگاه لیژ بلژیک که مردادماه سال گذشته در پی بازگشت به ایران بازداشت و به ده سال زندان (۶ سال تعزیری و ۴ سال تعلیقی) محکوم شد و از آن زمان در زندان اوین به سر میبرد، با انتشار دلنوشتهای در صفحهی فیسبوک خود از بیهوش شدن آقای بابایی و انتقال او به بهداری زندان خبر داده و نوشته که بعد از شنیدن این خبر تمام نگرانیها و ناراحتیهای قبلیاش مبنی بر دور بودن از دانشگاه و تحقیق علمیاش در بلژیک را فراموش کرده و تنها خواستهاش این است که در شش سال آینده همسرش در همان زندان فقط سالم باشد.
خانم پارساجو که پیش از بازگشت به ایران و ممنوعالخروج شدن، دانشجوی سال سوم مقطع دکترا در “دانشگاه آزاد بروکسل” بود، نوشته که چندی قبل از استادش در بلژیک ای-میلی دریافت کرده مبنی بر اینکه با توجه به عدم امکان بازگشت، پروژهای را که شروع کرده بود به یکی از دوستانش خواهد سپرد؛ موضوعی که شنیدن آن برای وی خوشایند نبود: «دروغ چرا ته دلم ریخت بغضم گرفت من خیلی زحمت کشیده بودم من حتی به خاطر وسواس زیاد از اینکه موقع کار کسی نزدیک میز کارم میشد ناراحت میشدم. حالا باید من در گوشهای از دنیا از دور شاهد باشم کسی پروژهای را که من سه سال برایش زحمت کشیدم با روش خودش به پایان برساند… البته از یک لحاظ خوشحالم که به هر حال به پایان میرسد و بهترین دوستم بهترین تلاش خود را انجام خواهد داد مخصوصا الان که احساس مسوولیت هم دارد.»
او در ادامه تماس تلفنی نگرانکنندهی غروب روز چهارشنبه (۲۹ مرداد-۲۰ آگست) همسرش را اینگونه شرح میدهد: «امروز از صبح منتظر تماس حمید بودم اضطراب شدید داشتم خودم هم حال خوبی نداشتم تا ساعت ۷ شب از حمید خبری نبود. تمام وجودم پر از ناراحتی بود ساعت ۷ حمید تماس گرفت پریدم تلفن را برداشتم؛ صدای نالانش گفت که ببخش من امروز خیلی حالم بد بود بیهوش شده بودم و دوستان من را به بهداری بردند فقط دوتا سرم زندند و بدون هیچ تشخیص و تجویزی دوباره من را به قرنطینه برگرداندند. الان توان حرف زدن ندارم فقط خواستم بهت اطلاع بدهم که نگران نباشی… من خوبم!!!»
کبرا پارساجو در پایان مینویسد: «خدایا دلم ریخت الان بغض دارم دلم از این دنیا هیچی نمیخواهد دلم نمیخواهد دیگر به زندگی آروم قبلیام بر گردم اصلا هر کس دوست دارد پروژهام را کار کند مقاله و کارهای علمیمان هم ارزانی بقیه پول هم نداریم که به کسی ببخشمش فقط ازت یک چیز میخواهم که حمید سالم باشه اصلا ۶ سال هم همونجا بمونه دیگه میخوای سطح توقعام رو چقدر بیارم پایین که راضی بشی؟»
گفتنی است حمید بابایی پس از بازداشت در روز ۲۲ مردادماه سال ۹۲، ۳۵ روز را در سلولهای انفرادی بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی و اعمال فشار برای همکاری با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در کشور بلژیک قرار گرفت. او با رد این درخواست، روز ۳۰ آذرماه، در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتى و در دادگاهی ۱۰ دقیقهای، بدون وکیل انتخابی و در سکوت وکیل تسخیریاش، به اتهام «جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم» به ۶ سال حبس تعزیرى و ۴ سال حبس تعلیقى محکوم شد.
کبری پارساجو، روز ۲۲ اسفندماه سال گذشته در نامهای سرگشاده به حسن روحانی، از «دام» وزارت اطلاعات دولت او برای همسرش در بازگشت به ایران خبر داد و نوشت که این وزارتخانه، «تمام امید و آرزوهای دو جوان تحصیلکرده را یک باره به فنا داد» و آنها را به «مایه عبرت» دوستان و نزدیکانشان تبدیل کرد.
آقای بابایی، به تازگی همراه با ۷۴ زندانی سیاسی و امنیتی دیگر از بند ۳۵۰ زندان اوین به قرنطینه بند ۷ این زندان منتقل شد. بر اساس نوشتهی خانم پارساجو، او از زمان این انتقال این اجازه را پیدا کرده تا روزی یک تماس تلفنی ۵ دقیقهای با بیرون از زندان داشته باشد. امکانی که پیش از این برای وی و دیگر زندانیان سیاسی فراهم نبود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر