شنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۹۳

بازداشت پنجه بوکس به‌دست های شهرداری تهران

عاملان قتل مرد بی‌گناه در حمله مأمورانshahrdari-tehran-saham-news-450x253 سد معبرشهرداری تهران در برابربازپرس جنایی تهران اعتراف کردند. چهار مرد در این درگیری مرگبار شرکت داشتند که یکی از آن‌ها هنوز فراری است. ۱۶ مردادماه سال جاری در میدان۱۹۶ غربی تهران‌پارس، بین چهار مأمور سد معبر شهرداری منطقه۴ تهران با راننده وانتی که پسر۱۳ ساله‌اش را همراه داشت درگیری مرگ‌باری رخ داد.
به گزارش سحام به نقل از روزنامه ایران، مأموران سدمعبر وقتی با مقاومت«علی چراغی» در برابر خواسته‌های خود مبنی بر پرداخت۱۵۰ هزار تومان پول قرار گرفتند، وی را به باد ناسزا و کتک گرفتند تا این‌که راننده وانت در برابر چشمان گریان پسرک خود، خواست با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرد که به گفته شاهدان و پسربچه قربانی یکی از مأموران قوی هیکل سدمعبر با پنجه بوکس به علی چراغی حمله کرد و با یک ضربه وی را از پای درآورد.
چهارمأمور سدمعبر که دیدند راننده وانت پیکان شرایط مرگ‌باری دارد، با وحشت از خشم رهگذران سوار بر وانت گریختند وعلی چراغی پس ازهفت روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ روی تخت بیمارستان نفس آخر را کشید.
این جنایت جنجال‌آفرین شد واظهارنظرهای رسمی‌ای از سوی نمایندگان شورای شهرتهران و شهرداری را در پی داشت تا اینکه با دستوربازپرس«سپیدنامه» از شعبه۱۰ دادسرای امور جنایی تهران، تیمی ازاداره ویژه قتل پلیس آگاهی وارد عمل شد و پس از بازداشت پیمانکار شهرداری با راهنمایی‌های وی، چهار مأمور سدمعبر را شناسایی کردند و توانستند سه نفرازآنان به اسامی «محمد.م»، «محمد.ص» و«حسین» را بازداشت کنند.
صبح دیروز این سه مأمور درشت هیکل سدمعبر شهرداری پیش روی بازپرس ویژه قتل ایستادند و بازجویی شدند.
«محمد.ص» که تجسس‌ها نشان می‌دهد عامل اصلی قتل است، دراین تحقیقات گفت: هر روز در قالب تیم‌های سه یا چهار نفره سوار بر خودروی دو کابین مزدا در محدوده تهرانپارس گشت می‌زدیم و با وانتی‌هایی که پرسه می‌زدند و ضایعات فلزی می‌خریدند برخورد می‌کردیم.
وی افزود: ما با متوقف کردن وانتی‌ها آن‌ها را به کیوسک‌مان در خیابان اتحاد می‌بردیم و درازای۱۵۰ هزار تومان و پرداخت آن به پیمانکار، برای این وانتی‌ها کارت تردد صادر می‌کردیم و هربار آن‌ها می‌خواستند تمدید کنند باید۷۲ هزار تومان پول می‌دادند که البته بیشتر اوقات راننده وانت‌ها این میزان پول را پرداخت می‌کردند و با ما درگیر نمی‌شدند.
عامل قتل راننده وانت ادامه داد: «علی چراغی» با پیکان وانت آمده بود و با استفاده از بلندگو ضایعات می‌خرید، کنارش ایستادم و سمتش رفتم، سلام دادم و پرسیدم مجوز دارد؟ که جواب داد مجوزی ندارد. همکارم نیز پیاده شد و چون مجوز نداشت، داخل وانت پیکان نشست تا به ایستگاه‌مان وهمان کیوسک برویم، کمی دنبال‌مان آمد و سرخیابان ایستاد. بعد به ما ناسزا گفت وادعا کرد می‌خواهد به پلیس زنگ بزند.
یکی از مأموران سدمعبر که درخودرو قربانی جنایت نشسته بود، نیز گفت: به راننده گفتم که باید پول عضویت را بدهد وگرنه باید تعهد بدهد دیگر به این منطقه نیاید. اما وی سرخیابان ایستاد و پاشنه‌های کفشش را کشید، بعد ناسزا گفت و با من و«حسن» که فراری است، درگیر شد. حسن ابتدا دو سیلی به راننده وانت زد که البته پیراهن حسن نیز پاره شد. «محمد.ص» نیز به هواخواهی من آمد.
عامل اصلی مرگ علی چراغی نیز گفت: چون قبلاً به مواد اعتیاد داشتم به ناراحتی اعصاب دچار هستم و دراین صحنه اعصابم به هم ریخت. همیشه بیش‌تر پشت فرمان می‌نشستم که با کسی درگیر نشوم، خواستم چوب بردارم تا شیشه وانت قربانی را بشکنم، چون پسرش پشت وانت نشسته بود پشیمان شدم. وقتی درگیر شدم به قربانی سیلی زدم، بعد گوشی موبایلش روی زمین افتاد و خودش نیز با صورت به زمین خورد. من تصور کردم فیلم بازی می‌کند و دراین صحنه هیچ‌گاه از پنجه بوکس استفاده نکردم.
«محمد.م» که متهم ردیف سوم است، نیز گفت: دیدم از دهان راننده وانت کف بیرون آمد، خیلی ترسیدم. رویش آب ریختیم تا به هوش بیاید، اما اثر نکرد. مردم هم اعتراض کردند که با ترس فرار کردیم و فردای آن روز سرکار رفتیم و نمی‌دانستیم وی به کما فرو رفته است.
«محمد.ص» ۳۰ ساله که همه تحقیقات نشان می‌دهد وی عامل اصلی قتل است، در حالی که پشیمان بود، گفت: بارها به بچه‌ها گفته بودم نگذارید من جلو بروم. راننده وانت قدبلندی داشت و تصور نمی‌کردم به زمین بخورد. وقتی آن‌جا را ترک کردیم اصلاً متوجه مرگ وی نبودیم تا این‌که از پلیس آگاهی تماس گرفتند و خواستند به اداره ویژه قتل برویم. ابتدا تعجب کردیم و دیروز خودمان را به پلیس معرفی کردیم وهیچ‌گاه فکر نمی‌کردیم چنین حادثه‌ای رخ بدهد.
وی ادامه داد: ما قصد درگیری نداشتیم، اگر به حرف‌مان گوش می‌کرد، کار به این‌جا نمی کشید؛ خیلی پشیمانم. بعد از حادثه پیمانکار خواست خودرو را در پارکینگی در خاوران پارک و «جی‌پی‌اس» را هم قطع کنیم تا نتوانند آن‌ها را پیدا کنند.
وی خواست به خانه برویم و تا زمانی که نگفته سرکار نیاییم و درمنطقه۴ آفتابی نشویم. سپس تماس گرفت و گفت از ما شکایت شده و خواست فعلاً سرکار نرویم. وی هم کارت تردد صادر می‌کرد و هم ضایعات از وانتی‌ها می‌خرید، نمی‌دانم چرا چنین ادعاهایی را مطرح کرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر