شنبه چهارم مهر ماه سال 94جمعی از همکاران از طرف کانون صنفی
معلمان ایران و به نمایندگی از معلمان ایران برای همراهی فرزندان جناب
اسماعیل عبدی تا مدرسه در منزل ایشان حضور رساندند. تا فرزندان این فعال
صنفی که مدتی استناعادلانه در زندان به سر می برد در اولین روز مدرسه خود
تنها نمانند.
فرزندان آقای عبدی به خاطر ملاقات با پدرشان در روز اول مهر نتوانسته بودند سر کلاسهای خود حاضر شوند و برای ملاقات پدر به زندان اوین رفته بودند.
خانم عبدی ضمن تشکر از همکاران عبدی گفتند که روز چهارشنبه برای ملاقات رفتیم و فقط تونستيم به صورت کابيني با آقای عبدی ملاقات کنیم و اجازه ملاقات حضوری به آنها داده نشد. همسر عبدی حال عبدی را خوب توصیف کرده و گفتند که آقای عبدی به خاطر اینکه در اول مهر، زمان بازگشایی مدارس نمی تواند در کنار فرزندان دانش آموز خود قرار گیرد و به جای مدرسه باید در زندان باشد احساس بی تابی ميکرد.
مبينا عبدی دختر بزرگ این خانواده که امسال سال دوم دبیرستان می باشد در مدرسه منظریه ناحیه دو کرج ثبت نام کرده بودند و از اینکه با همکاران پدرشان به مدرسه میروند گفتند که با روحیه خوبی سر کلاس ميروند و احساس خرسندی می کنند.
مسئولین مدرسه از همراهان مبينا استقبال کردند و همکاران را به دفتر دعوت نمودند ولی به خاطر همراهی امیر حسین همراهان از مبينا خداحافظی کرده و آرزوی موفقیت برای ایشان کردند.
امیر حسین پسر خوشرو که به پایه دوم ابتدای ميروند در مدرسه شاهد محمدی ثبت نام کرده بودند با همکاران پدرش تا مدرسه همراهی شدند و با چهره ای خندان سر کلاس رفتند و در جواب سوال اینکه خوشحال هستی مدرسه ها باز شده، فقط لبخند زدند
مسئولان مدرسه امیر حسین هم از ما استقبال کرده و برای آزادی عبدی دعا کردند.
و در آخر خانم عبدی از حضور همکاران تشکر کرد و گفتند که حضور شما باعث دلگرمی ما شد.
27.9.2015
فرزندان آقای عبدی به خاطر ملاقات با پدرشان در روز اول مهر نتوانسته بودند سر کلاسهای خود حاضر شوند و برای ملاقات پدر به زندان اوین رفته بودند.
خانم عبدی ضمن تشکر از همکاران عبدی گفتند که روز چهارشنبه برای ملاقات رفتیم و فقط تونستيم به صورت کابيني با آقای عبدی ملاقات کنیم و اجازه ملاقات حضوری به آنها داده نشد. همسر عبدی حال عبدی را خوب توصیف کرده و گفتند که آقای عبدی به خاطر اینکه در اول مهر، زمان بازگشایی مدارس نمی تواند در کنار فرزندان دانش آموز خود قرار گیرد و به جای مدرسه باید در زندان باشد احساس بی تابی ميکرد.
مبينا عبدی دختر بزرگ این خانواده که امسال سال دوم دبیرستان می باشد در مدرسه منظریه ناحیه دو کرج ثبت نام کرده بودند و از اینکه با همکاران پدرشان به مدرسه میروند گفتند که با روحیه خوبی سر کلاس ميروند و احساس خرسندی می کنند.
مسئولین مدرسه از همراهان مبينا استقبال کردند و همکاران را به دفتر دعوت نمودند ولی به خاطر همراهی امیر حسین همراهان از مبينا خداحافظی کرده و آرزوی موفقیت برای ایشان کردند.
امیر حسین پسر خوشرو که به پایه دوم ابتدای ميروند در مدرسه شاهد محمدی ثبت نام کرده بودند با همکاران پدرش تا مدرسه همراهی شدند و با چهره ای خندان سر کلاس رفتند و در جواب سوال اینکه خوشحال هستی مدرسه ها باز شده، فقط لبخند زدند
مسئولان مدرسه امیر حسین هم از ما استقبال کرده و برای آزادی عبدی دعا کردند.
و در آخر خانم عبدی از حضور همکاران تشکر کرد و گفتند که حضور شما باعث دلگرمی ما شد.
27.9.2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر